
نقشهاي بدون رنگ آبي!
در واپسين روزهاي زمستان ۱۴۰۳، يك هشدار بيسروصدا اما تكاندهنده منتشر شد. سازمان خواربار و كشاورزي ملل متحد (FAO) در گزارش تحليلي خود نسبت به وقوع «يكي از شديدترين خشكساليهاي چند دهه اخير» در بخشهايي از خاورميانه، از جمله ايران، در سال ۱۴۰۴ هشدار داد. پيشبينياي كه زنگ خطر را براي مديران منابع آب، كشاورزان و حتي مصرفكنندگان عادي به صدا درآورد. خشكسالي، واژهاي آشنا براي سرزمين ما، اينبار با شدت، گستره و پيامدهايي نگرانكنندهتر از هميشه بازگشته است.
در واپسين روزهاي زمستان ۱۴۰۳، يك هشدار بيسروصدا اما تكاندهنده منتشر شد. سازمان خواربار و كشاورزي ملل متحد (FAO) در گزارش تحليلي خود نسبت به وقوع «يكي از شديدترين خشكساليهاي چند دهه اخير» در بخشهايي از خاورميانه، از جمله ايران، در سال ۱۴۰۴ هشدار داد. پيشبينياي كه زنگ خطر را براي مديران منابع آب، كشاورزان و حتي مصرفكنندگان عادي به صدا درآورد. خشكسالي، واژهاي آشنا براي سرزمين ما، اينبار با شدت، گستره و پيامدهايي نگرانكنندهتر از هميشه بازگشته است.
به گزارش خبرنگار «تعادل»، خشكسالي پديدهاي نيست كه ناگهاني رخ دهد؛ آرام، اما بيرحمانه از راه ميرسد. سالهاي اخير نشان دادهاند كه الگوهاي بارندگي در ايران ديگر تابع قواعد گذشته نيستند. آنچه پيشتر «فصل باران» خوانده ميشد، حالا به چند رگبار پراكنده و بياثر محدود شده. طبق دادههاي سازمان هواشناسي كشور، ميزان بارندگي در سال آبي گذشته تا ۴۰ درصد كمتر از نرمال بلندمدت بوده است.
اما چرا ۱۴۰۴ تا اين اندازه نگرانكننده است؟ پاسخ در همزماني چند بحران نهفته است: كاهش شديد بارشها، افزايش دماي ميانگين، افت تراز آبهاي سطحي و زيرزميني و كاهش رطوبت خاك. اينها نشانههايي هستند از خشكسالي تركيبي يا چندلايه-مدلي از خشكسالي كه همزمان منابع مختلف آبي، پوشش گياهي و توليدات كشاورزي را تحت تاثير قرار ميدهد.
بر اساس گزارش FAO و تحليل ناسا، ايران، عراق، سوريه و بخشهايي از پاكستان در تابستان ۱۴۰4 وارد مرحلهاي بيسابقه از تنش آبي خواهند شد. در اين ميان، ايران بهدليل ساختار شكننده منابع آب و اتكاي بيشازحد به سفرههاي زيرزميني، آسيبپذيرتر از همسايگان است.
در برخي استانها همچون سيستانوبلوچستان، كرمان، خوزستان، فارس و حتي البرز، پيشبيني ميشود تا ۸۰ درصد منابع آبي سطحي در تابستان خشك يا غيرقابل استفاده شوند. مخازن سدها به پايينترين سطح در يك دهه اخير رسيده و بسياري از قنوات، چاهها و رودخانهها يا خشكيدهاند يا در معرض نابودياند. بخش كشاورزي كه بيش از ۹۰ درصد مصرف آب كشور را به خود اختصاص ميدهد، اصليترين قرباني اين خشكسالي خواهد بود. كاهش توليد گندم، جو، برنج، سيبزميني و صيفيجات پيشبيني شده است. در برخي مناطق، كشت بهاره ممكن است بهطور كامل لغو شود. افزايش قيمت محصولات كشاورزي، كاهش اشتغال روستايي و مهاجرت به شهرها از تبعات كوتاهمدت اين بحران هستند .
دامداري نيز در خطر است؛ مراتع خشكيدهاند، منابع آب براي احشام محدود است و قيمت خوراك دام سر به فلك خواهد كشيد. در چنين شرايطي، تكرار بحران لبنيات، گوشت و حتي مرغ كاملاً محتمل است.
در حالي كه همواره تلاش شده تا تأمين آب شرب در اولويت قرار گيرد، اما واقعيت آن است كه در برخي مناطق، اين خط قرمز نيز در خطر است. شهرهايي مانند زاهدان، شهركرد، يزد، رفسنجان و بخشي از استانهاي مركزي، تجربه تلخ تانكرهاي آب و سهميهبندي را از قبل دارند. پيشبيني ميشود در صورت عدم مديريت صحيح، ۵ تا ۷ ميليون نفر در تابستان ۱۴۰۴ با مشكلات جدي در تأمين آب شرب مواجه شوند. خشكسالي نهفقط يك بحران زيستمحيطي، بلكه يك تهديد جدي اجتماعي و امنيتي است. فشار بر منابع محدود آب، ميتواند به درگيريهاي محلي، رقابت ميان استانها و حتي تخريب زيرساختها منجر شود. مهاجرت روستاييان به شهرها در جستوجوي كار و منابع اوليه زندگي، بار مضاعفي بر دوش كلانشهرهايي خواهد گذاشت كه خود در معرض بحران آب هستند. در برخي مناطق، بهويژه مرزهاي شرقي و جنوبي، احتمال شكلگيري حاشيهنشيني و رشد ناهنجاريهاي اجتماعي بسيار بالاست. كارشناسان هشدار دادهاند كه اگر دولت نتواند سياستهاي مقابلهاي موثر اتخاذ كند، اين خشكسالي ميتواند به بحرانهاي زنجيرهاي اقتصادي، اجتماعي و حتي امنيتي تبديل شود.
۱۴۰۴ ميتواند نقطه عطفي در تاريخ منابع آبي ايران باشد. يا آن را با مديريت هوشمند، شفاف و مشاركتي به فرصتي براي اصلاحات بنيادين تبديل ميكنيم، يا به يكي از تاريكترين سالهاي تاريخ محيط زيست و امنيت انساني كشور بدل خواهد شد.
در سالي كه باران از آسمان قهر كرده و زمين تشنهتر از هميشه است، شايد وقت آن رسيده كه با خودمان روراست باشيم: آيا ما آماده مواجهه با خشكسالي هستيم، يا تنها نظارهگر خاموش يك فاجعه تدريجي خواهيم بود؟