
تشنگي پشت ديوارهاي بتني!
تابستان ۱۴۰۴ فرا رسيده و ايران با يكي از بزرگترين بحرانهاي آبي تاريخ خود روبهرو است. سدهايي كه روزگاري مظهر قدرت مديريت منابع آبي كشور بودند، امروز به نمادهاي خشكسالي و سوءمديريت تبديل شدهاند. طبق آمار رسمي، در حال حاضر تنها ۴۳ درصد ظرفيت سدهاي كشور پر است و بيش از نيمي از حجم ذخاير آبي از دست رفته است.
گلناز پرتوي مهر|
تابستان ۱۴۰۴ فرا رسيده و ايران با يكي از بزرگترين بحرانهاي آبي تاريخ خود روبهرو است. سدهايي كه روزگاري مظهر قدرت مديريت منابع آبي كشور بودند، امروز به نمادهاي خشكسالي و سوءمديريت تبديل شدهاند. طبق آمار رسمي، در حال حاضر تنها ۴۳ درصد ظرفيت سدهاي كشور پر است و بيش از نيمي از حجم ذخاير آبي از دست رفته است.
به گزارش خبرنگار «تعادل»، بررسي دادههاي وزارت نيرو نشان ميدهد كه ميزان ورودي آب به سدها در سال آبي جاري با كاهش بيش از ۴۰ درصدي نسبت به ميانگين بلندمدت همراه بوده است.
سد لار در استان تهران تقريبا خشك شده، سد استقلال در هرمزگان به كف مخزن نزديك است، و سدهاي زايندهرود و كرخه نيز به وضعيت هشدار رسيدهاند.
براي كشوري كه بر منابع آب سطحي براي شرب، صنعت و كشاورزي حساب باز كرده بود، اين شرايط به منزله زنگ خطري بزرگ است.
ميزان بارندگي در سال آبي جاري به حدود ۷۷ ميليمتر رسيده كه نسبت به ميانگين بلندمدت، حدود ۴۲ درصد كاهش داشته است. اين پايينترين سطح بارندگي در دهه اخير است.
افزايش دماي هوا، ميزان تبخير سطحي در مخازن سدها را افزايش داده و سهم زيادي از ذخاير آبي را پيش از رسيدن به مصرفكننده از بين ميبرد.
كشاورزي سنتي، شبكههاي فرسوده انتقال آب و برداشتهاي بيبرنامه از منابع سطحي و زيرزميني، بحران را تشديد كردهاند.
بسياري از سدها در جنوب و مركز كشور با مصرف مازاد روبهرو بودهاند، بدون اينكه ورودي مناسبي براي جبران داشته باشند.
وضعيت آب شرب در پايتخت كشور نيز هشدارآميز شده است. شهر تهران كه بهطور مستقيم از سدهاي لار، لتيان، طالقان و كرج تغذيه ميشود، با افت شديد تراز آبي مواجه است. گزارشها حاكي از آن است كه برخي از اين سدها به زير ۳۰ درصد ظرفيت خود رسيدهاند.
به گفته مسوولان شركت آب و فاضلاب، در صورت تداوم روند فعلي، تابستان امسال محدوديتهايي در توزيع آب اجتنابناپذير خواهد بود.
ابعاد بحران فراتر از حوزه منابع طبيعي است. كمبود آب ميتواند تهديدي مستقيم براي امنيت غذايي، بهداشت عمومي و حتي پايداري جمعيت در برخي مناطق باشد. در مناطق شرقي و مركزي كشور، از خراسان تا يزد و كرمان، بسياري از روستاها يا منابع آبي خود را از دست دادهاند يا با تانكر آبرساني ميشوند. همزمان، افت سطح سفرههاي آب زيرزميني، پديده فرونشست زمين را به يكي از مخاطرات جديد در ايران تبديل كرده است.
اما منتقدان ميگويند تا زماني كه مصرف آب در بخش كشاورزي (كه بيش از ۹۰ درصد كل آب مصرفي كشور را به خود اختصاص ميدهد) اصلاح نشود، اين تلاشها بيشتر نقش مُسكن را ايفا خواهند كرد تا درمان.
فراتر از اقدامات دولتي، نقش شهروندان در مديريت اين بحران حياتي است. صرفهجويي در مصرف خانگي، نصب تجهيزات كاهنده مصرف، تغيير الگوهاي مصرف و حتي آموزش نسلهاي آينده در خصوص ارزش آب، ميتواند گامهايي كوچك اما موثر در مسير مديريت اين بحران باشد.
سدهاي خالي ايران در تابستان ۱۴۰۴ تنها نشانه يك خشكسالي فيزيكي نيستند؛ بلكه بازتابي از نوعي خشكسالي مديريتي نيز هستند. اگر راهحلهاي جامع، شفاف و مبتني بر علم و مشاركت عمومي اتخاذ نشود، اين تابستان شايد تنها آغاز فصلي طولاني از بيآبي در ايران باشد.