چه ارتباطی میان آلزایمر با بیماری قلبی از لحاظ ژنتیک وجود دارد؟
متخصصان میگویند بین آلزایمر و چند بیماری عروق کرونر ارتباط ژنتیکی قابل توجهی پیدا کردهاند که پزشکان را قادر میکند در بهبود بیماران به نتایج بهتری برسند.
در مطالعه مرکز «سلامتسنجی دانشگاه ادیت کاون» (Edith Cowen University’s Centre for Precision Health) نشان داده شد که آنژین صدری، تصلب شرایین، ایسکمی (کاهش خونرسانی) قلب، انفارکتوس میوکارد (حمله قلبی)، عروق کرونر و همچنین چربیهایی مانند کلسترول، تریگلیسیرید، لیپوپروتئینهای با چگالی بالا یا «اچدیال» که کلسترول خوب خون است و با چگالی پایین یا «الدیال» که کلسترول بد خون است، ممکن است ریشه بیولوژیکی مشابهی با آلزایمر داشته باشند.
به گزارش ایسنا، متخصصان با تجزیه و تحلیل ارتباط آلزایمر و سه نوع چربی الدیال، تریگلیسیرید و کلسترول تام (کلسترول خوب و بد) به ارتباط ژنتیکی کلی قابل توجه و مثبتی پی بردهاند. بنابر نتایج، این ارتباط نشان میدهد افرادی که از نظر ژنتیکی مستعد بیماری فشار خون هستند در معرض ابتلا به آلزایمر قرار دارند.
«آرتیکا کربی»، محقق اصلی این پژوهش، امید دارد این یافتهها مسیرهای تحقیقاتی جدیدی را باز کند و زندگی میلیونها نفر را در جهان بهبود ببخشد. به گفته او، مطالعات مشاهدهای و سایر مطالعات از ارتباط میان این شرایط خبر میدهند، اما با این همه مکانیزمهای زیستی پیچیده آلزایمر کاملا شناخته نشدهاند و ارتباط آن با چربیها و بیماری عروق کرونر هنوز حل نشده است. به گفته او، این مطالعه برای بررسی روابط پیچیده این شرایط، از رویکردی ژنتیکی استفاده کرده و دیدگاه جدیدی از زیربنای زیستی مشترک این شرایط عرضه کرده است.
همچنین دکتر «ماریتا لانگ»، پزشک عمومی و مشاور افتخاری پزشکی زوال عقل در استرالیا از این نتایج استقبال و اعلام کرد که این نتایج او را شگفتزده نکردهاند زیرا هم بیماری عروق کرونر و هم بیماری آلزایمر و زوال عقل عروقی عوامل خطر بسیار مشابهی دارند. به گفته او، در هر دو بیماری آلزایمر و زوال عقل عروقی، میتوان آسیبشناسی ترکیبی یکسانی را شناسایی کرد. او تاکید میکند که هرچه بیشتر در مورد ژنتیک و ریشههای زیستی بدانیم بهتر میتوانیم از بیماری پیشگیری کنیم و درمانها نتیجهبخشتر خواهند بود.
به گزارش ایندیپندنت، دکتر لانگ بر اهمیت پرداختن به عوامل خطر اصلاحپذیر در بیماریهای قلبی و آلزایمر تاکید میکند، اما پیشنهادش ارزیابی بهتر و دقیقتر سلامت مغز است. او توصیه میکند که با ارزیابی سلامت مغزی افراد ۴۵ تا ۴۹ ساله و ارزیابی سالانه افراد بالای ۷۵ سال و گروههای آسیب پذیر این موضوع باید دقیقتر بررسی شود.
به گفته او، شواهدی برای ۱۴ عامل خطر اصلاحپذیر در بیماری زوال عقل وجود دارد که می تواند از بروز ۴۵ درصد موارد زوال عقل جلوگیری کند یا آن را به تاخیر اندازد، بنابراین میتوان با ارتقای سلامت مغز در هر سنی بهویژه در میانسالی، قدمهای موثری برداشت.