ضرورت تداوم راه رییسی و امیرعبدالهیان
خبر شهادت رییسجمهور، وزیر امور خارجه و همراهان ایشان، مردم ایران را در غم و اندوه و بهت و حیرت فرو برد. یکی از حوزههای بسیار سرنوشتساز حوزه مدیریت کلان کشور که اثرات عینی بر رشد یا نزول شاخصهای کلان اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... به جای میگذارد، راهبردهایی است که دولتهای مختلف در حوزه سیاست خارجی به کار میگیرند.
خبر شهادت رییسجمهور، وزیر امور خارجه و همراهان ایشان، مردم ایران را در غم و اندوه و بهت و حیرت فرو برد. یکی از حوزههای بسیار سرنوشتساز حوزه مدیریت کلان کشور که اثرات عینی بر رشد یا نزول شاخصهای کلان اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... به جای میگذارد، راهبردهایی است که دولتهای مختلف در حوزه سیاست خارجی به کار میگیرند. در واقع این راهبردهای دیپلماتیک اثرات عینی در بهبود یا نزول شاخصهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، تجاری و... به جای میگذارند. از این منظر عملکرد رییسجمهور و تیم حوزه سیاست خارجی ایشان، عملکرد قابل دفاع و قابل قبولی است. حسین امیرعبدالهیان به عنوان سکاندار حوزه سیاست خارجی ایران، دو ویژگی کلان را در حوزه سیاست خارجی همواره مدنظر قرار میداد. نخست اینکه اقداماتی که در حوزه دیپلماسی دنبال میکند مبتنی بر منافع ملی و مصالح عالیه کشور باشد. مساله دوم اتخاذ راهبردها و تصمیماتی در راستای گفتمان و ماهیت انقلاب اسلامی بود. این رویکردی است که دولتهای ایران در هر عصر و هنگامهای همواره باید به آن توجه کنند. این روزها در شرایط خاص منطقه و جهان که اتمسفر خاص سیاسی، دیپلماسی، راهبردی و... وجود دارد و این ضرورتها از سوی برخی قدرتها بر سایر کشورها دیکته میشود، اتخاذ راهبردهای مستقل و عزتمندانه، موهبتی است که کشورهای محدودی در سطح جهان از آن برخوردار هستند.
از این منظر امیرعبدالهیان نمونه برجستهای از دولتمردانی بود که تلاش میکرد ضمن استیفای منافع ملی، گفتمان و ماهیت انقلاب اسلامی را نیز دنبال کند. نمونه برجسته یک چنین راهبردی را در ماجرای حمایت ایران از فلسطین به عینه میشد مشاهده کرد. در واقع ایران از یک طرف با حمایت از محور مقاومت، نفوذ دایره راهبردی و اعتقادی خود در منطقه را مستحکم میکرد و منافع ملی خود را محقق و ازسوی دیگر با حمایت از ملت مظلوم فلسطین در برابر رژیم اشغالگر از گفتمان انقلاب اسلامی حفاظت میکرد. ایجاد تعادل در این دوگانه، موضوعي است که تنها از عهده مردان دلسوز، معتقد و متخصص بر میآید. نباید فراموش کرد که امروز در حوزه روابط بینالملل، دوران گذار حاکم است. جهان از دوره جهان دوقطبی و تکقطبی عبور کرده و مهیای ورود به عصر چندقطبی میشود. هنوز نظم بینالمللی خاصی در جهان اعمال نشده، در این شرایط قدرتهای بزرگ تلاش میکنند هژمون موردنظر خود را مسلط ساخته و از این طریق منافع ملی سایر کشورها را تحتالشعاع قرار دهند. شهید امیرعبدالهیان در یک چنین فضا و جهانی، توانست منافع ملی ایران را محقق کرده و اجازه ندهد منافع قدرتهای بزرگ در تنظیم راهبردهای ایران اثر بگذارد. در منطقه خاورميانه امروز کشورهایی وجود دارند که ثروتهایی بیش از ایران و مختصاتی گستردهتر از ایران دارند، اما منافع ملی این کشورها فدای منافع و خواستههای قدرتهای بزرگ شده است. نمونه عینی این بیتوجهی به منافع ملی را در ماجرای مواجهه برخی کشورهای عربی در ماجرای فلسطین میتوان دید. بسیاری از کشورهای عربی که مشترکات تاریخی، هویتی، قومی، زبانی و... نزدیکی با ملت فلسطین دارند، ناچارند منافع ملت خود را قربانی منافع قدرتهای غربی کرده و به جای حمایت از فلسطین از عادیسازی روابط با اسرايیل صحبت کنند. این کشورها در شرایطی که ادعای عربیت و میراث هویت عربی را دارند در تنش میان فلسطینیها و اسرايیل، جانب اسرايیل را میگیرند. امیرعبدالهیان به عنوان سردار حوزه دیپلماسی تلاش کرد راهبرد کلان کشور در حمایت از ملت مظلوم فلسطین را محقق کند. در این مسیر راهبردهایی را طراحی کرد که از منافع ملی و مصالح عالیه کشورمان هم صیانت شود. انتخاب علی باقری پس از شهادت امیرعبدالهیان هم با استقبال مناسب کارشناسان مواجه شده است. به طور کلی فرد جایگزین باید از ویژگیهای مشابه وزیر قبلی برخوردار باشد. علی باقری به عنوان فردی که طی 3 سال گذشته در کنار شهید امیرعبدالهیان راهبردهای کلان حوزه سیاست خارجی کشور را دنبال میکرد، میتواند این مسیر را امتداد بخشیده و منافع ملی را محقق کند. علی باقری باتوجه به توانمندیها، تجارب و تحصیلات مرتبطی که دارد انتخاب قابلتوجهی است که میتواند راهبردهای کلان کشور در حوزههای راهبردی و دیپلماتیک را تداوم بخشد.