تكر ار سيل دروازه قر آن شيراز در مشهد
غافلگيري و شوك تنها واژههايي است كه ميتواند حال و روز شهروندان مشهدي در پي سيل عصر چهارشنبه را توصيف كند. اگر چه در يك بازه زماني نيم ساعته، بارش قابل توجهي در اين شهر صورت گرفت، اما بروز سيلاب در برخي مناطق مشهد بار ديگر اين سوال را ايجاد كرد كه علت اين سيل چيست؟ آيا قابل پيش بيني نبود؟ چرا مخاطرات طبيعي همچنان در كشور ما منجر به فوت و مرگ و مير ميشود و راهكار جلوگيري يا كاهش تبعات مخاطرات طبيعي همچون سيل چيست؟
گروه راه و شهرسازي|
غافلگيري و شوك تنها واژههايي است كه ميتواند حال و روز شهروندان مشهدي در پي سيل عصر چهارشنبه را توصيف كند. اگر چه در يك بازه زماني نيم ساعته، بارش قابل توجهي در اين شهر صورت گرفت، اما بروز سيلاب در برخي مناطق مشهد بار ديگر اين سوال را ايجاد كرد كه علت اين سيل چيست؟ آيا قابل پيش بيني نبود؟ چرا مخاطرات طبيعي همچنان در كشور ما منجر به فوت و مرگ و مير ميشود و راهكار جلوگيري يا كاهش تبعات مخاطرات طبيعي همچون سيل چيست؟
علي بيت الهي، رييس بخش زلزلهشناسي مهندسي و خطرپذيري در وزارت راه و شهرسازي، وقوع سيل در جنوب شهر مشهد را همانند سيل دروازه قرآن شيراز توصيف كرده است. سيلي كه ناشي از دستكاري مسيلها و جويبارهاي طبيعي در شيراز توسط انسان بود.
بيت الهي در اين باره در صفحه شخصي خود در فضاي مجازي نوشت: در سيل 26 ارديبهشت ماه 1403 مشهد، روز چهارشنبه، از ساعت 30: 14 تا 00: 15 (مدت زمان 30 دقيقه اي) در پليگون در برگيرنده مشهد و اطراف آن به مساحت تقريبي 40 هزار هكتار، با بارش 38 ميليمتري، حدود 15 ميليون متر مكعب حجم آب باران برآورد شده است كه عمدتا به دليل بارش 5 ميلي متري روز قبل و اشباع سطح زمين، به صورت رواناب جريان پيدا كرده است.
او افزوده است: جهت كلي جريان روانابها از جنوب و جنوب غرب به سمت شمال و مسير كشفرود و از شمال غرب به جنوب شرق بوده است. مسير طبيعي كشفرود در شمال مشهد آب را به اراضي جنوب شرقي و خارج از شهر مشهد هدايت كرده است. اما در جنوب مشهد و پاي ارتفاعات بدليل قطع شدگيهاي مكرر آبراهههاي فرعي جنوبي - شمالي، آبگرفتگيها و خسارتها شديدتر بوده است.
رييس بخش زلزلهشناسي مهندسي و خطرپذيري تصريح كرده است، سيل مشهد نيز نظير سيل ۵ فروردين 1398دروازه قرآن شيراز نشان داد كه نبايد در مسير آبراههها دخل و تصرف كرد و اگر اجباري هست حتما بايد امكان جريان آزاد روانابها لحاظ شده باشد. شهرسازيها در كشور ما بايد با مباني مديريت ريسك مخاطرات طبيعي عجين گردد و اين درس بزرگي از سيلابهاي شهري است.
انسداد آبراههها فرونشست را بحرانيتر ميكند
به نوشته بيت الهي، در مديريت ريسك، مهمترين اقدام تلاش براي كاهش در معرض قرارگيري
(exposure) است. توصيه مهم در كاهش ريسك سيلابهاي شهري، كاهش در معرض قرارگيريها است. اين تجربه چندين باره ما در سيلابهاي شهري است. دشت مشهد از طريق آبراهههاي جنوبي و نيز مسير اصلي كشفرود سيراب ميشود. تلاش براي انسداد آبراههها با هدف كاهش خطر سيل (با احداث بندها و سدها و چكدمها و ... كه البته خود اين مستحدثات نيز كانون خطر بالقوه براي شهر در صورت تخريب هستند) بيهوده و بي فايده و مضر است و فرونشست زمين مشهد را كه هم اكنون نيز بحراني است، بحرانيتر خواهد كرد. بايد به اين باور برسيم كه توسعه پايدار شهري در حيطه خطر سيلابهاي ناگهاني
خسارت زا، با كاهش ريسك سيل ميسر ميشود و مفيدترين اقدام در مديريت ريسك سيلابهاي شهري نيز كاهش exposureها يا در معرض قرارگيريهاست.
تصرف و ساخت و ساز غيرمجاز
عصر روز چهارشنبه 26 ارديبهشت ماه، آسمان مشهد تيره شد و ساعاتي باراني سيل آسا ـ كه ميگويند در نيم قرن اخير در خطه خراسان كم سابقه بوده ـ باريدن گرفت. ظرف مدتي كوتاه، سيل و گل و لاي برخي محلات مشهد و شهرستانهاي اطراف آن را درنورديد و متاسفانه 7 تن از هموطنانمان نيز جان باختند و تعدادي ديگر مفقود شدند.
به گزارش ايسنا، از لحظات ابتدايي، مسوولان استاني و كشوري براي مهار بحران وارد عمل شدند و امدادرساني آغاز شد. وزير كشور روز بعد با حضور در مشهد مقدس، از نقاط حادثه ديده سركشي كرد و تصميماتي براي تسريع ارايه خدمت به آسيبديدگان اتخاذ شد، اما در اين ميان متاسفانه بازهم برخي مديران شهري با برخوردي غيرمسوولانه و فرافكني، سعي كردند، تمام سيل مشهد و خراسان را گردن ديواري در انتهاي بلوار سيدي بيندازند كه متعلق به آستان قدس رضوي است. حربهاي كه جواب داد و به سرعت سيل شايعات، همراه سيل روز چهارشنبه شد و در فضاي مجازي اين طور برجسته شد: «تشديد سيل منطقه سيدي با ديوار اراضي متعلق به آستان قدس»
اما وقتي به پيشينه ساخت و ساز در منطقه سيدي نگاهي بيندازيم، با يك جمله ثابت رو به خواهيم شد و آن جمله اين است: «تصرف و ساخت و ساز غيرمجاز». چندين دهه است كه حاشيهنشيني و ساخت و سازهاي غيرمجاز مشهد، به ويژه در كمربند جنوبي و ارتفاعات آن، نقل محافل شهرسازي و تشكلهاي فعال در اين زمينه است، اما اين هشدارها هيچگاه شنيده و برآن تدبير جدي نشده است.
ميرزايي فعال حوزه شهرسازي در اين باره گفت: «از ابتداي دهه 50 ساخت و سازهاي غيرمجاز در كمربند جنوبي و حاشيه مشهد، همواره جزو معضلهاي شناسايي شده بوده كه تاكنون مسوولان استاني و شهري عزمي جدي براي حل ريشهاي آن نداشتهاند، هم به لحاظ مخاطرات زلزله و فعال شدن گسل جنوبي مشهد و گسل
سنگ بست-شانديز و هم به لحاظ كور شدن مسيلهاي صدها ساله آب كه در كوه پايههاي خلج در جنوب شرقي شهر مشهد واقع شده است.»
موضوع به همين جا ختم نميشود و در كمربند شمالي مشهد هم شاهد تصرفهاي غيرقانوني و ساخت و سازهاي غيرمجاز و نبود نقشه راه اصلاحي كوتاهمدت و بلندمدت هستيم.
علي نظري كارشناس زمين شناسي نيز در اين باره گفت: « متاسفانه به دلايل مختلف، حريم 300 متري گسلها و رودخانهها، در خراسان رضوي رعايت نشده است. زلزلههاي نه چندان قوي و سيل آبهاي گاه و بي گاه، به راحتي خسارت ميزند و قرباني ميگيرد، اول به دليل عدم نظارت و قاطعيت دستگاههاي مسوول براي رعايت حريمها طبق قانون و بعد بيتوجهي مردم به هشدارها، امروز دچار اين بلايا شدهايم. باران نعمت است ولي چون ما طبيعت را تخريب كردهايم، اندك بارندگي برايمان نقمت ميشود. هم مسوولان نبايد مماشات كنند و هم مردم بايد همراهي كنند. براي مثال در شمال شهر مشهد، گسل «كشف رود» كه فعال است و لرزهنگاريهاي آن مويد اين سخن است، درست در منطقهاي واقع شده كه بافت فرسوده حاشيه شهر مشهد همانجاست و هنوز هم عدهاي در حال ساخت و سازهاي ناايمن در آن مناطق هستند. از طرفي «كشف رود» هزاران سال مانند زهكش عمل كرده و سيلا بهاي فصلي شمال شهر مشهد از آن عبور ميكردهاند، اما امروز با ساخت و سازهاي بيرويه در مجاورت اين منطقه مسيلها و حتي بستررودخانه در برخي نقاط دستخوش دستكاري و تغيير شدهاند و برخي پلهاي غيراصولي هم روي همين نقاط بنا شده است.»
كتمان سيل و اخراج!
در سيلاب اخير مشهد، غافلگيري هم مزيد بر علت شد و براي مثال صوتي منتشر شد كه مدير بحران شهرداري مشهد كه متولي رصد، نظارت و اعلام هشدارهاي شهري است، خود در جريان سيل نبوده و آن را كتمان ميكند، گرچه اين مسوول شهري با دستور استاندار خراسان رضوي عزل شد، اما اين سوال باقي ميماند كه نهادهاي مسوولي چون آب و هوا شناسي، ستاد بحران استان و دستگاههاي شهري و استاني چرا به موقع هشدارهاي لازم را به دستگاههاي خدماتي براي پيشگيري و همچنين آمادگي مردم از قبل ندادهاند.
ماجرا اما به همين جا ختم نميشود و پس از حادثه چندتن از اعضاي شوراي شهر مشهد با حضور در منطقه آسيبديده «سيدي»، انگشت اتهام را به سوي ديوار آستان قدس ميگيرند و آن را مسبب شدت سيل ميدانند، حال آنكه طبق ماده ۱۱۰ قانون شهرداريها همه مالكان موظفند دور زمينهايشان را ديواركشي كنند و در خصوص زمين پشت «بولوار سپاه» و منتهي به «كوههاي خلج» هم اين اقدام با مجوز مكتوب شهرداري انجام شده است و اگر ديواري آن جا بوده در واقع طبق قوانين شهري و شهرداري در آن نقطه كشيده شده است و مجوزدهندگان بايد مخاطب اين چرايي اعضاي شوراي شهر باشند.
از سويي متولي مديريت مسيلها در اراضي شهري شهرداريها و در اراضي برون شهري آب منطقهاي است. در زمين مورد نظر سه مسيل وجود داشته كه در نهايت به يك مسيل ختم ميشده و با توجه به بارشهاي بيسابقه در ۵۰ سال گذشته، مسيلها فعال شده و حجم عظيمي از آب سرريز شده از كوههاي خلج را به جريان انداخته است و سوالي كه پيش ميآيد اين است، چرا شوراي شهر و شهرداريها در دوره حاضر و ادوار گذشته، نظارت درستي براي مديريت اين مسيلها و همچنين روي ساخت و سازهاي منطقه نداشتهاند و با علم به اختلافات حقوقي زمينهاي مذكور و عدم ايمني لازم منطقه، باز هم اجازه توسعه شهري و ارايه امكاناتي دادهاند كه دير يا زود منجر به حادثه ميشده ؟
همانطور كه شهردار مشهد هم اعلام كرده، كوچه سپاه ۶۹، نه در مجاورت مسيل، بلكه در مسير مسيل قرار داشته است و حجم عظيم آب سر ريز شده در مسيلهاي سه گانه تجميع شده و بعد از تخريب منازل و ديوار وارد اين كوچه شده و به سمت محدوده معروف به جنگل طرق سرازير شده است، لذا به نظر ميرسد، كوتاهي و قصورهايي وجود دارد كه قابل بررسي و پيگيري از سوي مراجع ذي صلاح است.
از اينها گذشته متاسفانه مشابه اتفاق سپاه ۶۹ در منطقه سيدي، در نقاط ديگري از مشهد به ويژه ميدان انقلاب كه در نزديكي مركز شهر قرار دارد نيز رخ داد. اين موضوع زنگ خطري جدي است كه مساله دست كاري در طبيعت و عدم تدبير نسبت به مسيلها و پيش بيني تخليه مناسب براي رواناب هاي سطحي چالشي خواهد بود كه در آينده نيز هر آن امكان وقوع مجدد دارد. ساخت و سازهاي غيرمجاز در مسير رودخانهها و مسيلها و همچنين توسعه شهري روي خط گسلهاي فعال و نيز مسامحه و چشم پوشي از برخورد قاطع با متصرفان و متخلفان در ادوار مختلف موجب شده، هنگام حادثه منابع ملي و سرمايههاي كشور خسارت سنگين متحمل شود و مردم نيز متضرر اصلي باشند كه
دار و ندار خود را از دست بدهند.