همه این احوالات در نهایت اتاق بازرگانی ایران را که نهاد بالاسری این کانون بود، وادار کرد تا پروانه کانون زنان بازرگان ایران را منحل اعلام کند و در نتیجه خود مسوولیت برگزاری مجمع عمومی بعدی را برعهده گیرد؛ مجمعی که چهارشنبه این هفته 5 شهریور قرار است هیات رییسه جدید کانون را دوباره معرفی کند
«دستیابی به حداکثر ظرفیت حضور زنان و نقشآفرینی
در عرصههای اقتصادی و کسب وکار در راستای اهداف توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران» چشمانداز کانون زنان بازرگان ایران بود. این هدف محقق نشد و دو سال بعد نیز این کانون با پرونده قطوری از تخلفات منحل شد. هرچند رییس کانون زیر بار تخلفاتی که بازرس اعلام میکند نمیرود اما برگزاری مجدد انتخابات کانون تاییدی بر رخداد این تخلفات است. ضمن اینکه به اعتقاد زهرا اخوان نسب، زنان کشور به تمرین و ممارست برای فعالیت در عرصههای کلان نیاز دارند تا به عملکردهای قابل قبولتری برسند و این نیز محتاج زمان است.
خرداد پرحادثه سال 91 برای زنان بازرگان ایران هم حادثهخیز بود اما نه از آن حوادثی که همراه با خاطرات خونین و پرمخاطره است؛ دستکم بنا نبود اینگونه باشد. نخستین مجمع عمومی کانون زنان بازرگان ایران برگزار شد تا به زنان بازرگان ایران کمک کند از ظرفیتهای خود برای توسعه اقتصادی کشور به غایت استفاده کنند. این مجمع با حضور 300 بانوی بازرگان برگزار شد اما به مرور از این تعداد چنان کاسته شد که مجمع بعدی را که با تاخیر بسیار و با اخطارهای متعدد برگزار شده بود، بیاعتبار کرد.
نخستین تخلف؛ مجمع غیررسمی
به گفته بازرس قانونی این کانون که عضو رسمی هیات
مدیره آن نیز هست، دومین مجمع کانون زنان بازرگان برخلاف قانون تشکلها در موعد خرداد آن برگزار نشد و با پیگیریهای گیتی توانا درنهایت در دی آن سال مجمع دوم تشکیل شد اما نه با حضور 300 نفر که تنها با 18نفر. این مشارکت اندک هم باعث شد تا اتاق بازرگانی ایران مجمع دوم را به رسمیت نشناسد.
دومین تخلف؛ حذف بازرس
گیتی توانا که نامش در سایت این کانون ذیل اعضای هیاتمدیره آمده و بنا به اساسنامه تشکل توسط اعضای تشکل در مجمع عمومی انتخاب شده تامدتها در سایت نامی از وی ذکر نمیکردند و حتی بعد از نخستین گزارشی که وی درباره عملکرد اجرایی و مالی کانون ارایه و ایرادات را گوشزد کرده، برخلاف قانون از وی در جلسات دعوت نشد. هرچند که زهرا اخوان نسب، رییس هیاتمدیره یا به بیان دقیقتر رییس سابق کانون به «تعادل» از نامههای رسمی دعوت کانون از توانا میگوید: ولی با این حال ایشان تنها در یک سوم جلسات کانون شرکت کردند و این ادعا حرف گزاف و بیهودهیی است.
تخلف سوم؛ شفافیت گمشده
با همه این اختلافات بازرس کانون زنان بازرگان ایران و رییس هیاتمدیره این کانون یک نقطه اشتراک داشتند؛ هردو محافظهکارانه درباره عملکرد مالی و اجرایی این کانون اظهارنظر کردند. توانا به «تعادل» از عملکرد «غیرشفاف» مالی و اجرایی کانون میگوید: در اینباره با من خیلی صادق نبودند اما به گفته خودشان بودجه آنها از محل حمایتهای استانها و اعضای هیاتمدیره تامین میشد هرچند که بعدها نیز فاش شد که از اتاقهای بازرگانی برخی استانها هم کمکهای مالی دریافت کردند اما هیچ وقت گزارشی از آن ارایه ندادند. هرچند که وی این رفتار را با توجه به «عملکرد ضعیف» کانون تاحدودی موجه میداند اما اخواننسب در واکنش به این ادعاها به «تعادل» میگوید: بودجه کانون از حق عضویتهای سالانه -با 165 عضو ثابت- و همین طور کمکهای سازمانهای مرتبط تامین میشد اما با وجود اصرار «تعادل» به دریافت اطلاعات دقیقتر دستکم برای رفع اتهام «عدم شفافیت مالی» از ارایه توضیح بیشتر خودداری کرد و تنها به «ردیف بودجههای قانونی سازمانهای مرتبط برای تشکلها » اکتفا کرد.
چهارمین تخلف؛ انحصار
قدرت هر تشکلی از اعضای آن میآید و اساسا همین مساله قدرت است که افراد را گرد هم میآورد هرچند که همین قدرت هم انگیزه اختلافات و تخلفات میشود اما کانون زنان بازرگان ایران در عضوگیری هم ضعیف عمل کرد. علاوه براینکه اعضای 300 نفره آغاز کار در مجمع دوم به 18 نفر بدل شد و حتی به گفته اخواننسب کانون درنهایت توانست 165 عضو رسمی از شهرستانها جذب کند اما بازرس عدم اقدام به عضوگیری را تخلف دیگر این کانون بیان میکند: هیچ مکاتبهیی با اعضایی که در مجمع اول حضور داشتند، نشد تا از آنها دعوت به عضویت کند و درنهایت قدرت تشکل خود را افزایش دهد. توانا این مساله را عامل عملکرد ضعیف کانون نیز میداند: اگر تشکلی با اعضای بالقوه و بالفعل خود ارتباط نداشته باشد نمیتواند نیازهای آنها را تشخیص دهد تا برای رفع آنها و استفاده از ظرفیتهای آنها در راستای هدف تعیین شده خود اقدام کند. به عبارت دیگر ضعف عملکرد اولیه باعث شد تا کانون از حیز انتفاع خارج شود.
پنجمین تخلف؛ تشکلهای استانی غیرقانونی
یکی از اقداماتی که اخواننسب از آن به عنوان دستاورد کانون یاد میکند، راهاندازی تشکلهای استانی این کانون است که از نظر بازرس، خلاف قانون است چراکه در اساسنامه این تشکل چنین اختیاری وجود ندارد. براساس آنچه در سایت کانون هم آمده این تشکل اقتصادی «نمایندگیهایی» در شهرهای کاشان، اصفهان، کردستان، مرکزی و 6 شهر دیگر دارد که به ادعای اخواننسب این تشکلها مطابق با اساسنامه بوده؛ البته ماده 5 اساسنامه این تشکل هم که حوزه فعالیتی آن را معین میکند، این اختیار را به کانون میدهد اما به شرط تایید اتاق بازرگانی. «کانون میتواند پس از تصویب هیاتمدیره و تایید اتاق بازرگانی ایران در مراکز استانها و شهرستانها و سایر کشورها هم در صورت نیاز نمایندگی دایر کند.»
رای نهایی؛ انحلال
همه این احوالات در نهایت اتاق بازرگانی ایران را که نهاد بالاسری این کانون بود، وادار کرد تا هیاتمدیره قبلی را فاقد هرگونه اختیار و پروانه کانون زنان بازرگان ایران را تعلیق کند و در نتیجه خود مسوولیت برگزاری مجمع عمومی بعدی را برعهده گیرد؛ مجمعی که چهارشنبه این هفته 5 شهریور قرار است هیات رییسه کانون منحل شده را دوباره معرفی کند. هرچند که حتی در این مرحله هم رییس سابق کانون در گفتوگو با «تعادل» اساسا مساله «انحلال» را رد میکند و چنین ادعایی را به بیاطلاعی مدعیان نسبت میدهد و یادآوری میکند که «امروز عصر حجر نیست، عصر اطلاعات است؛ نمیتوان چیزی را پنهان کرد و هرکس هم اطلاعاتی میخواهد بهراحتی میتواند به دست بیاورد». در نهایت هم این طور نتیجه میگیرد که این گونه اظهارنظرها «مغرضانه» است.
در نهایت عملکرد دوساله کانون هرچند که چندان بر مدار قانون حرکت نکرد اما به ادعای رییس سابق آن دریافت تسهیلات برای زنان بازرگان در حوزه تولید، صنعت و امور بانکی و ارتباط دادن این زنان با سازمانها و مسوولان مرتبط بود که به گفته اخوان نسب «با این کمترین امکانات و بیشترین حاشیهها و سنگاندازیها محقق شد». اخواننسب معتقد است مهمترین مشکل کانون زنان بازرگان ایران این بود که بیشتر از متن درگیر حاشیه بودند. او این مشکلات را در چارچوب تفاوتهای جنسیتی تحلیل میکند: «اساسا فعالیت زنان در حوزههای کلان دشوار است چراکه برخی به دنبال فرصت برای خود در مسیر و راه دیگران مانع ایجاد میکنند درحالی که باید در عین اینکه رقیب یکدیگر هستیم به هم کمک کنیم». اما رییس سابق کانون این درد را درمانپذیر میداند و میگوید: با تمرین و ممارست بیشتر زنان میتوانند در حوزههای کلان هم موثر عمل کنند ضمن اینکه باید از ریزبینی زنانه فاصله بگیرند و به کلینگری بپردازند.