3 ركن اساسي حكمراني اميركبير
فرشاد مومني، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي از اصلاح ماليه، مبارزه با فساد و ممانعت از مفتخوارگي به عنوان سه اقدام اوليه و ركن اساسي حكمراني اميركبير نام برد و بر اهتمام او به توليد داخلي و تلاش براي ممانعت از واردات كالاهاي با قابليت توليد داخلي تاكيد كرد. اين در حالي است كه به گفته مومني، واردات كالاهاي تجملي و لوكس از دولت نهم به بعد در كشور رواج يافته است. به گفته اين اقتصاددان «هر يك ميليارد دلار واردات كالاهاي ساخته شده قابل توليد در كشور، تا صدهزار فرصت شغلي را در ايران از بين ميبرد.
فرشاد مومني، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي از اصلاح ماليه، مبارزه با فساد و ممانعت از مفتخوارگي به عنوان سه اقدام اوليه و ركن اساسي حكمراني اميركبير نام برد و بر اهتمام او به توليد داخلي و تلاش براي ممانعت از واردات كالاهاي با قابليت توليد داخلي تاكيد كرد. اين در حالي است كه به گفته مومني، واردات كالاهاي تجملي و لوكس از دولت نهم به بعد در كشور رواج يافته است. به گفته اين اقتصاددان «هر يك ميليارد دلار واردات كالاهاي ساخته شده قابل توليد در كشور، تا صدهزار فرصت شغلي را در ايران از بين ميبرد. صادرات هر يك ميليارد دلار كالاهاي اوليه قابل فراوري در ايران هم تا صد هزار فرصت شغلي را در ايران از بين ميبرد. احمدينژاد آن گونه شعارهاي ضدامپرياليستي ميداد، اما تا اين ميزان به قيمت به فلاكت انداختن خانوارهاي ايراني كه بچههاي تحصيل كردهشان بيكار ميمانند، مشكل اشتغال چه كساني را در اين عالم حل و فصل ميكرد.» به گزارش جماران، دكتر فرشاد مومني كه در نشست «امير توسعه ايران؛ اميركبير و تجربه اصلاح نظام بودجهريزي ايران» در موسسه مطالعات دين و اقتصاد سخن ميگفت، تصريح كرد: امروز 172 سال، از شهادت مظلومانه ميرزا تقيخان اميركبير، گذشته است. ظهور چهرههايي در استاندارد اين رادمرد، جزو بزرگترين نعمتهاي خداوند است و براي شكر آن، بايد در درجه اول نام و ياد او را گرامي بداريم. ضمن اينكه بايد ارادت و علاقه خود را به ايشان از طريق يادگيري از تجربه زمامداري او قرار بدهيم و رسم اين مرد بزرگ را بيش از اسم او گرامي بداريم. اين راه نجات ما است.
مشهور به چيزهايي شدهايم كه مايه شرم هر انسان آگاهي است!
وي افزود: متاسفانه موارد تلختر از ادعاي دوستي اميركبير ولي پشت كردن به مرام و مسلك و طرز عمل او، در حيطه امام دوستي ما هم موضوعيت دارد. با اينكه ائمه ما مرتبا ذكر كردند و براي ما به يادگار گذاشتند كه در عمل مايه زينت ما باشيد، اما در عمل كارهايي ميكنيم و مشهور به چيزهايي شدهايم كه مايه شرم هر انسان آگاهي است، چه رسد به امامان معصوممان.
تجربه اميركبير اميد ميدهد كه اگر روي به توسعه كنيم، ميتوان بر همه دشواريها غلبه كرد
اين اقتصاددان با اشاره به نياز بسيار شديد مردم و حكومت به اميد و اعتماد به نفس واقعبينانه و شرافتمندانه است، گفت: اين اميد و اعتماد به نفس، با واكاوي تجربه ميرزاتقي خان، اين درس را براي ما دارد كه اگر روي به توسعه كنيم، ميشود بر همه دشواريها غلبه كرد؛ چرا كه بزرگي اميركبير را با بزرگي موانعي كه بر سر راه او بود، ميسنجيم. ميگوييم اميركبير اقدامات بزرگي كرد، در شرايطي كه رييسش ناصرالدين شاه بود، در شرايطي كه او ميراث معاهدههاي ننگين تركمانچاي و گلستان را داشت و تحت فشارهاي غيرمتعارف روسیه، انگليس و تا حدودي عثماني قرار داشت. عظمت او را از اين جهت گرامي ميداريم كه حتي نزديكترين افراد به او هم كه برجستهترينش مادر همسرش بوده، سختترين ناجوانمرديها را در حق او كردند و او در چنين شرايطي توانسته اين اقدامات با عظمت و ماندگار را در يك دوره زماني به نسبت كوتاه انجام بدهد. مومني خاطرنشان كرد: در شرايط كنوني كه در ساختار قدرتمان حتي آنها كه سالم هستند و از اتخاذ سياستهاي نابخردانه نفع نميبرند، سرگشته و حيران و ناتوان به نظر ميرسند، مراجعه به تجربه ميرزاتقي خان اميركبير براي ما شاقولهايي فراهم ميكند كه از درون آنها ميتوان راه را بر افشاي فريبكاران، فرصتطلبان و دروغگويان باز كرد و آنها كه سالم هستند اما به خاطر ضعف بنيه انديشه توسعه در تحير و سرگرداني به سر ميبرند، بتوانند مبنايي براي تفاهم ملي براي بازگرداندن دغدغه توسعه، به مثابه دغدغه محوري كشور داشته باشند تا آگاهانه يا ناآگاهانه در خدمت ضدتوسعه قرار نگيرند.
فكر اصلاح جزیي و انتزاعي
هر گوشهاي از نارساييهاي اقتصادي
فاقد اعتبار علمي است
رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد با بيان اينكه مدتهاي مديدي است كه در سخن گفتن با حكومتگران گرامي تاكيد داريم كه فكر اصلاح جزیي و انتزاعي هر گوشهاي از نارساييهاي اقتصادي كنوني در ايران از بيخ و بن، فاقد اعتبار علمي است و ما در غياب يك درك عالمانه از توسعه، نميتوانيم هيچ اصلاح واقعي و ماندگاري انجام بدهيم، ادامه داد: حكومتگراني گرامي در ربع قرن گذشته، آبروي لفظ اصلاح را نيز بردهاند و هر گاه ميگويند ميخواهيم چيزي را اصلاح كنيم، در عمل آن اقدام از برجستهترين افساد در مسير توسعه است، اما به آن اصلاح گفته ميشود! از جمله اصلاح نظامهاي بودجهريزي، نرخ ارز، قيمتهاي حامل انرژي كه به اعتبار آنچه عمل شده از برجستهترين مصاديق افساد درانديشه توسعه محسوب ميشوند.
بايد پشتيباني سيستمي از اصلاح صورت بگيرد
مومني با تاكيد بر اينكه يكي از برجستهترين رموز ميرزا تقي خان اميركبير اين بود كه او به اين مساله واقف بود، افزود: در چارچوب اصول توسعه، اگر پشتيباني سيستمي از اصلاح صورت نگيرد و همراهي بايسته با آنها نباشد، امكان موفقيت وجود ندارد. در شرايطي كه كشور، ضربههاي مهلك به بنيه توليد فناورانه را شاهد است و توليدكنندگان باشرافت و مظلوم و بيدفاع ما آماج سنگينترين و هولناكترين ضربهها از ناحيه سياستهاي اقتصادي نابخردانه هستند، ادعاي اصلاح نظام بودجهريزي كاملا پوچ است.
اصلاح قيمت ارز بايد متناسب با اصلاحات در سياستهاي ديگر باشد
اين استاد دانشگاه علامه طباطبايي، با بيان اينكه امنيت حقوق مالكيت با شوك درماني، فساد گسترده و عميق و پاداشهاي غيرمتعارف به رانتخوارها، رباخوارها و دلالها و واردكنندهها و فشارهاي غيرعادي به توليدكنندگان، امكانپذير نيست، اظهار داشت: وقتي ميگويند ميخواهيم اصلاح قيمت ارز كنيم و از كل اين مفهوم، تنها جهش قيمت ارز را به عنوان اصلاح در نظر ميگيرند، ميتوان فهميد يا درست نميفهمند يا خلاف ميگويند. اگر حكومتي بگويد ميخواهم قيمت ارز را اصلاح كنم، اما حرفي از اصلاحات متناسب و هم راستا در سياستهاي پولي، مالي، تجاري يا صنعتي و كشاورزياش ارائه نكند، معلوم است كه حرف نامربوط ميزنند. عين اين مساله، در به اصطلاح اصلاح قيمت حاملهاي انرژي هم مطرح است.
آدرسهاي غلط بسيار ميشنويم
اين اقتصاددان، تاكيد كرد: اگر همه عرصههاي ديگر مربوط به قيمت وضعيت حاملهاي انرژي را كنار بگذاريد و فقط به قيمت آن بسنده كنيد، بيشتر نشاندهنده سفاهت است تا بلاغت. متاسفانه از اين آدرسهاي غلط بسيار ميشنويم. شيطنتهايي با ظاهرهاي موجه، راه را بر فهم از تجربههاي قبلي ميبندد.
مومني ادامه داد: در دوره جنگ كه دوره بيسابقهترين فشارهاي داخلي و بينالمللي به اقتصاد، سياست و جامعه ايران در 50 سال گذشته بوده، 14 ركورد از بهترين عملكردهاي اقتصادي از كل 17 ركورد رخ داده در 55 سال گذشته ثبت شده است. ببینيد آنها چه كارهايي را ميكردند و چه كارهايي را نميكردند. از آنها ياد بگيريد! تا اين را ميگوييم، ميگويند مگر متوجه نيستيد كه شرايط غيرجنگي با جنگي فرق دارد و شما هنوز از قفل شدگي به تاريخ بيرون نيامدهايد! كسي نميگويد كه شما به تفاوت شرايط توجه نكنيد، بلكه بحث بر سر اين است كه چگونه شده در حالي كه در تمام جهان در دوران جنگ، بزرگترين فسادها رخ ميدهد، دولت مهندس موسوي، پاك دامنترين دولت طي حداقل صد ساله گذشته است. از نظر اينكه فساد براي مشروعيت و كارآمدي حكومت نقش تعيينكننده دارد، شرايط جنگي و غيرجنگي نداريم! وي با بيان اينكه اگر در آن شرايط پرفشار ميشد با تدابيري اينگونه عمل كرد، بايد از آن دوره درس گرفت، گفت: حمايت موثر از توليد فناورانه در شرايط جنگ سختتر ميشود اما سهم و جايگاه صنعت و كشاورزي در دوره جنگ حدود 30 تا 100 درصد نسبت به شرايط پيشاجنگ، اعتلا پيدا كرد. ميتوانيد از اين دريچه، از آن دوره بياموزيد. بلافاصله بعد از جنگ، كساني مسووليت اداره اقتصاد كشور را در دست گرفتند كه به معناي دقيق كلمه در قله بيانصافي و كينهتوزي نسبت به مديريت اقتصادي دوره جنگ قضاوت ميكردند و حرف ميزدند. به گفته اين عضو هيات علمي دانشگاه، كارنامه مديريت اقتصادي جنگ، از نظر تخصيصهاي خردمندانه و توسعهگرايانه منابع ارزي به گونهاي بود كه حتي وقتي همان منتقدان ميخواهند پيوست شماره يك برنامه اول توسعه بعد از انقلاب را بنويسند، ابزار شگفتي و حيرت ميكنند نسبت به اينكه تخصيص منابع ارزي و ريالي در دوره جنگ، به تعبير آنها به كارآمدترين شكل تحقق يافته در تاريخ معاصر اقتصادي ايران اتفاق افتاده است. تعبير آنها اين است كه نزديك صددرصد منابع ارزي و ريالي تخصيص يافته به نيازهاي اصلي و حياتي كشور اختصاص يافته و نيازهاي لوكس، تجملي و ضدتوسعهاي هيچ جايگاهي در آن الگوي تخصيصي نداشته است. مومني ادامه داد: شما در شش، هفت ساله پس از جنگ چه كرديد كه اندازه واردات كالاهاي لوكس و تجملي 53 برابر شد؟! اينكه ميگوييم از دوره مديريت اقتصادي جنگ ياد بگيريد، به معناي اين نيست كه به تغيير شرايط واقف نيستيم؛ اما به گونهاي صحبت ميكنند كه ما را دچار حيرت ميكنند! واكاوي تجربه ميرزاتقي خان اميركبير از اين دريچه، بسيار آموختني است. در راهبرد او، اصلاح از بدنه حكومت شروع ميشد و در آنجا نيز اصلاح را از شاه شروع ميكرد. شاهي كه خود را «قبله عالم»، «سايه خدا» و گاه خدا يا برتر از خدا ميدانست! اين هم ماجرايي است در ايران، كه عزيزان راضي به زحمت ديگران نيستند و خودشان به خودشان، القابي ميدهند! رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد، با يادآوري اينكه اميركبير نقطه عزيمتش را اصلاح مالي قرار داد و حدود 90 درصد مستمري ناصرالدين شاه را نسبت به پدرش كاهش داد و به تعبيري «دست در كام اژدها» كرد، افزود: او براي اينكه از مردم توقع رفتارهاي توسعهگرا داشته باشد، اول رفتار شاه را كنترل كرد. وقتي برنامه حمايت از توليد ملي را در دستور كار قرار داد، نقطه عزيمتش را شخص خودش قرار داد. يعني چيزي كه غير توليد ايران بود را مصرف نميكرد. هر وقت در ميان حكومتگران ما چنين شرافتي پيدا شود، ميتوانيم انتظار ظهور چنان كارنامههايي را داشته باشيم.
وي با مرور بخشهايي از كتابهايي از «صدرالتواريخ» و «اميركبير و ايران» نوشته «فريدون آدميت» خاطرنشان كرد: دور زدنهاي تحريمهاي ناشي از معاهدههاي ننگين تركمانچاي و گلستان توسط ميرزاتقي خان را با دورزدنهاي امروزي مقايسه كنيد. از دورزدنهاي امروزي، آنچه بيشتر ظهور مييابد، سقوط بنيه توليدي، هدر دادن منابع استراتژيك ارزي و گسترش و تعميق فساد است. ببينيد او با چه تمهيداتي، با چه حمايتهاي غيرتعرفهاي از توليد، بدون اينكه بتواند دست به تركيب معاهده تركمانچاي بزند، كمر آن را شكست. مومني به بخشهايي از كتاب «هنر تحريمها»، نوشته «ريچارد نفيو» كه در آن آمده استراتژي تحريمها اين است كه ايران منابع ارزياش را صرف امور غيرمولد و مصارف غيرحياتي كند و با هدف سرخورده كردن مردم از حكومت به دنبال سياستهاي تورمزا و اشتغالزدا حركت كند، تاكيد كرد: بايد امروز تجارت خارجي و سياست داخلي را بر اين اساس سامان داد. اين استاد دانشگاه با تاكيد بر اينكه كارهايي كه اميركبير در اين جهت كرده، استثنايي و بينظير است، افزود: بيجهت نيست كه حسين مكي، براي معرفي ايشان از تعبير «نابغه شرق» استفاده كرد. بدبختي و بيچارگي ما در اين است كه آنچه خود داريم را از بيگانه طلب ميكنيم. براي من شگفتآور اين است كه برآمدن او، 7 سال بعد از انتشار كتاب «نظام ملي اقتصاد سياسي» است؛ آنچه را «فردريك ليست» به رشته تحرير درآورده، در قله كيفيت، ميرزا تقي خان اميركبير عمل كرده و نتيجه هم گرفته است و واكاوي ميراث او، از نظر انديشه توسعه و تجربه موفق آن، گنجينه بينظير درنظر گرفته ميشود. رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد، ادامه داد: حداقل شخصا حدود 15 كتاب به زبان انگليسي ديدم كه ثابت كرده بود از زمان انتشار كتاب، نظام ملي اقتصاد سياسي فردريك ليست، تا امروز حتي يك تجربه موفق توسعه نداريم، مگر اينكه اصول و موازين مورد اشاره فردريك ليست را مبناي اداره اقتصاد ملي خود قرار داده است. اما در آن چارچوب، ميرزاتقي خان فراتر رفته و اصلاح را از قدرتمندترينها و ثروتمندترينها شروع كرده است. مانند نظام مالياتستاني امروزمان نيست كه بيشترين سهلانگاري را درباره ثروتمندترها و قدرتمندترها اعمال ميكند و بيشترين فشارها را به محرومان، مستضعفان و توليدكنندگان وارد ميكند. مومني با اشاره به اينكه اميركبير قليانهاي بلوري ساخت انگلستان را كه در سفر براي شاه آورده بودند در حضور او و با عتاب شديد برگرداند و خواست از قليانهاي سفالي ايراني استفاده كنند، گفت: بايد اقتدار قبله عالم كه خود را صاحب جان و مال رعايا ميدانست را در نظر بگيريد تا اهميت اين اقدام ميرزا تقي خان اميركبير درك شود. حسين مكي در كتابش ميگويد، چون قول و فعل ميرزاتقي خان يكسان بود، مردم به او اعتماد داشتند و اين اعتماد به او، نيروي محركه سبقتگيري مردم از يكديگر در زمينه مصرف كالاهاي ايراني بود. مقامات كليدي روسیه و انگليس، به شاه اعتراضي فرستاده بودند كه در ظاهر اميركبير هيچ نوع مانع تجاري در سر راه ورود محصولات ما به ايران اعمال نكرده اما اجناس ما به فروش نميرسد. اين استاد دانشگاه با تاكيد بر اينكه لازمه برنامه اصلاحي اعتماد مردم است، توضيح داد: حداقل لازمه اينكه مردم به حكومت اعتماد داشته باشند، اين است كه مردم از حكومت دروغ نشنوند. اين گونه نبينند كه مقامات كليدي كشور، براي زندگي خود حقوقهاي بالاتر از 50 ميليون را ضروري ميبينند، اما ميگويند اي كارگران و كارمندان شريف، ما از ترس تورم حقوقتان را بالا نميبريم! اين اعتمادزدايي از مردم ميكند. رد تحولات بودجه مجلس، سازمان برنامه و بانك مركزي را در حداقل دستمزد و بودجه دستگاهها مقايسه كنيد؛ وقتي شما درباره خودتان گشادهدستي ميكنيد، نميتواند به دستگاههاي ديگر بگوييد بههنجار رفتار كنند! مومني با بيان اينكه رهنمودهاي اخلاقي و ديني و اقتضائات كارشناسي از يكديگر متمايز نيستند، گفت: نميتوانيد قبل از اينكه خودتان را متقي كنيد، ديگران را به تقوا دعوت كنيد! وقتي مردم ميبينند بخش بزرگي از آنچه كه حكومت گران گرامي از مردم انتظار دارند را، خود و خانواده شان عمل نميكنند، ديگر كسي اعتماد نميكند. يك رمز اينكه اميركبير، قائممقام، مصدق و مهندس موسوي مورد اعتماد مردم هستند، اين است كه قول و فعلشان يكسان بود و رمز ديگر اين است كه به علم بيشتر از سليقه خودشان و ديگران اعتماد ميكردند. اين استاد دانشگاه علامه طباطبايي، با يادآوري اينكه ميرزاتقي خان بعد از اصلاح مالي، اولين كار را مبارزه سختگيرانه و بيامان با فساد قراردارد، اضافه كرد: در اين چند ساله اخير چقدر ناله درباره ضرورت برنامه پيشگيرانه از فساد دربرنامههاي كشور زديم! با اين حال تا ميگوييم اين كارها خطا است، ميگويند ايراد گرفتن كاري ندارد، پيشنهاد اصلاحي بدهيد! بايد به آنها گفت، واقعا متوجه نميشويد وقتي ميگوييم اين كارها را نكن، پيشنهاد اصلاحي است! ضمن اينكه پيشنهادهاي ايجابي نيز ميدهيم، اما براي تخطئه از اين مسائل نيز استفاده ميكنند و در اين فضا، مافياي رسانهاي نيز از منافع فاسدها و غيرمولدها پشتيباني ميكند و نقدهاي كارشناسان دلسوز و شرافتمند كشور را تخطئه ميكنند. مومني با تاكيد بر اينكه نميتوان بدون اينكه برنامه تضمين امنيت حقوق مالكيت داشت، برنامه اصلاح مالي ارايه كرد، به اقدامات جدي اميركبير براي تضمين امنيت حقوق مالكيت اشاره و تصريح كرد: آن زمان نظاميها رسم داشتند كه وقتي به ماموريت نظامي ميرفتند، سر راه، در هر آبادي كه وارد ميشدند از زور سرنيزه استفاده ميكردند تا بدون پرداخت وجه، همه خواستههايشان تامين شود. يكي از فوريترين كارهاي اميركبير اين بود كه اين مساله را سامان داد. اين استاد دانشگاه توضيح داد: اين مساله، امروز صورتبندي نظري شده است و ميگويند مهمترين پيش نياز حركت به سمت توسعه، اين است كه نظاميها از بازي در بازار سياست و اقتصاد منع شوند. به معناي دقيق كلمه، او اين كار را كرده بود. او در اين زمينه براي مقابله با تعرض نظاميها آنچنان سختگيري كرد كه به كشاورزان اجازه داده بود كه اگر اسبي را ديدند كه به مزرعهشان آسيب ميزند، اجازه دارند آن اسب را مصادره كنند تا هزينه زيانهاي وارد شده را جبران كنند. كسي جرات نميكرد تعرضي به كشاورز بكند. وي گفت: اكنون تا بحث از امنيت حقوق مالكيت پيش ميآيد، مردم را مورد اهانت قرار ميدهند. ميگويند مردم ايران به امنيت حقوق مالكيت احترام نميگذارند! در واقع چون در كشوري كه فساد بيداد ميكند، مالكيتهاي بيضابطه و نامشروع زياد ميشود، مردم با قدرت تشخيصي كه دارند، به مالكيتهاي نامشروع احترام نميگذارند و اين نشاندهنده شرافتشان و بلوغ توسعهايشان است. اين استاد دانشگاه با بيان اينكه يكي از كارهاي عجيبي كه ميرزاتقيخان پيش از اصلاحات مالي و گاه همزمان با آن انجام داده بود، ممنوع كردن صادرات آنچه كه مردم و توليدكنندهها به آن نياز دارند بود، ادامه داد: مكرر نامههاي اعتراضي شديد به شاه و ميرزاتقي خان بابت اين تصميمش ميآمد. پاسخهاي او، هوش از سر آدم ميبرد. ميگفت صادرات ارزش ذاتي ندارد كه مردم و توليدكنندهها را تحت فشار قرار دهيم. اكنون بيش از 50 درصد اقلام صادراتي ايران كه غيرنفتي است، اين حكم را دارد. 89 ميليون نفر را تنبيه ميكنند كه چند نفر سودهاي غيرعادي ببرند. هم حقوق مردم را چپاول ميكنند و هم طلبكار هستند. رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد، با تاكيد بر اينكه تلقي حسن ذاتي صادرات، تلقي ضدتوسعه است، افزود: تمام اقدامات اصلاحي كه اميركبير براي اصلاح نظام بودجهريزي طراحي كرد، در چارچوب جزئي از يك پيكره بزرگتر بود، كه ستون فقراتش، امنيت حقوق مالكيت، پشتيباني سيستمي از بخشهاي مولد، مهار فساد و مفت خوارگي و عرضه باكيفيت كالاهاي عمومي است كه مستندات متعددي دارد. مومني با بيان اينكه اميركبير براي اولينبار به صورت برنامهاي زيرساختهاي نرمافزاري و سختافزاري توسعه را فراهم كرد، تشويق و آموزش روستاييان براي بهرهگيري از بذرهاي با كيفيت و مرغوب با هدف تقويت صنايع نساجي ايران از طريق حمايت از مصرف پوشاك ايراني و برنامه تضمين خريد را از جمله اين اقدامات برشمرد و گفت: در سه دههاي كه در ايران، تعديل ساختاري در دستور كار قرار دارد، هميشه بحران تامين مالي سرمايه در گردش مورد نياز توليدكنندهها، حادترين بحران است و گزارشهاي رسمي هم ميگويد قيمت نرخ بهرهاي كه از آنها گرفته ميشود بين 5 تا 10برابر ميانگين جهاني است. اينگونه ميتوان عظمت ميرزاتقي خان را بهتر درك كرد.
اين استاد دانشگاه به مرور بخشهايي از كتاب «فريدون آدميت» كه درباره اميركبير نوشته است پرداخت و اضافه كرد: وقتي ناصرالدين شاه تاجگذاري كرد، لوئي ناپلئون، سه دستگاه كوره ذوب فلزات به عنوان هديه فرستاد، اميركبير اجازه نداد شاه راجع به آنها تصميم بگيرد و آنها را بفروشند. به سرعت آنها را به برجستهترين صنعتكاران كشور سپرد تا از آن استفاده كند. اين دولت توسعهگرا است. وقتي سفير روسيه، سماوري به اميركبير هديه داد، او برجستهترين سماورسازان اصفهان را خبر كرد و اين داستان، يكي از غمانگيزترين تراژديهاي توليد توسعهگرا در كشور است كه وقتي اميركبير را كشتند، با آن سماورساز چه كردند! اما تا زماني كه اميركبير زنده بود، هم از او پشتيباني مالي كرد و هم به او تضمين انحصار ساخت سماور داد. كساني كه ميخواهند قصه توسعه ايران را بخوانند، داستان سماورساز ماجراهاي بسيار دارد.
وي توضيح داد: تازه صد سال بعد از آن، ايران به همت ميرمصطفي عالينسب، قابليت سماورسازي پيدا كرد! اين سماورسازي هم واكنش به تحريمهاي زورگويانه و ناجوانمردانه نفت ايران توسط انگليس بود. اين تدبير دكتر مصدق و مشاورانش مانند ميرمصطفي عالينسب بود كه گفتند حالا كه انگليس خريد نفت ما را تحريم كرده است، ما تقاضاي داخلي براي مصرف نفت ايجاد ميكنيم تا دولت بتواند از اين طريق درآمد كسب كند و دربرابر تحريمها بايستد. دورزدن تحريمها چه در دوره مصدق و چه در دوره اميركبير و چه در دوره مهندس موسوي، با اهتمام به ارتقاي بنيه توليد ملي بوده است. اكنون متاسفانه كساني به اسم دور زدن تحريمها، قباحت قاچاق را از بين بردهاند. دستگاههاي رسمي، علنا اعلام ميكنند نزديك به چهارپنجم قاچاق، از مبادي رسمي صورت ميگيرد، اين ديگر قاچاق نيست، چيز ديگري است! چرا با هم تفريحات سالم جستوجو ميكنيم! مومني تاكيد كرد: اينكه كساني، ادعا ميكنند ما تحريمها را دور ميزنيم، باب ورود محصولات خارجي قابل توليد در ايران را به كشور باز ميكنند، اسم ديگري دارد. آنها ميخواهند با تحريم، ريشه توليد داخل را بخشكانند و شما پاس گل به آنها ميدهيد. اين اقتصاددان، با بيان اينكه در كشور ما به اسم بازارگرايي، مشكوكترين و ضدتوسعهايترين آدرسها به مسوولان كشور داده ميشود، از اين ديدگاه كه گفته ميشود آزادسازي تجاري، راه نجات ايران است، بهشدت انتقاد كرد و گفت: بعد از هر تعرض نظامي توسط قدرتهاي بزرگ، اولين و مهمترين مطالبه، آزادسازي تجاري بوده و ميگفتند بايد دروازهتان را به روي كالاهاي ما باز كنيد. مهمترين امتيازي كه در قرارداد تركمنچاي از ما مطالبه كردند اين بود كه سقف حقوق گمركيتان بايد 5 درصد باشد، اگر تصور ميكنيد در حالي كه آزادسازي تجاري در حالي كه صنايعتان عقب ماندهاند، پس چرا با زور سرنيزه به ما تحميل ميكردند! وي با بيان اينكه در اين شرايط، اميركبير اولين ابداعكننده موانع غيرتعرفهاي بود، با قيمت ارزانتر جنس وارد ميشد، مردم نميخريدند، معافيتهاي مالياتي اميركبير و تشويقهاي او براي صدور كالاهاي صنعتي و مولد را بسيار تعيينكننده برشمرد و خاطرنشان كرد: اما اكنون اسم ميعانات گازي را صادرات غيرنفتي ميگذاريم، ما همهچيز را به سخره گرفتهايم. مومني ادامه داد: ميرزاتقيخان، ورود كالاهاي قابل توليد در كشور را ممنوع كرده بود. اما در اين سرزمين گرامي غير از اين است و به نظر كارشناسان دلسوز هم در اين زمينه، هيچ اعتنايي نميكنند. در بعضي از سالها، در دوره روحاني و احمدينژاد، اندازه واردات كالاهاي قابل توليد در داخل به 30 ميليارد دلار رسيده است! اگر واقعا سيستم عاقله اهل خرد بود، اين وضعيت را متوقف ميكرد. اين دو ركورد زدند، اما عزيزان ديگر، همين راه را كم و بيش ادامه ميدهند. اين استاد اقتصاد، با بيان اينكه دكتر محمد نقيزاده در كتاب ژاپن و امنيت اقتصادي آن نشان داد كه آثار تخريبي ضداشتغال واردات كالاهاي قابل توليد در داخل، عينا مانند خامفروشي است، توضيح داد: يافته كليدي او اين بود كه هر يك ميليارد دلار واردات كالاهاي ساخته شده قابل توليد در كشور، تا صدهزار فرصت شغلي را در ايران از بين ميبرد. صادرات هر يك ميليارد دلار كالاهاي اوليه قابل فرآوري در ايران هم تا صد هزار فرصت شغلي را در ايران از بين ميبرد. احمدينژاد آنگونه شعارهاي ضدامپرياليستي ميداد، اما تا اين ميزان به قيمت به فلاكت انداختن خانوارهاي ايراني كه بچههاي تحصيل كردهشان بيكار ميمانند، مشكل اشتغال چه كساني را در اين عالم حل و فصل ميكرد.
مومني با اشاره به تلاشهاي اميركبير در جمعبندي وضع موجود از ماليه دولت گفت: مواد قانوني ميگويد، دولت موظف است همزمان با ارايه بودجه، گزارشي از وضعيت بدهيها و طلبهايش بدهد. از روزي كه اين قانون تصويب شده، تاكنون يك بار هم اجرا نشده است. وقتي دولت به آن بياعتنايي ميكند، مجلس هم زيرسبيلي رد ميكند، اين مناسبات را چگونه ميشود حمل بر صحت كرد كه گويي توافق نانوشته است كه بدهيهاي دولت شفاف نشود. وقتي دولت نداند، حد بدهيها و طلبهايش چيست، بزرگترين زيانكار، حيثيت و اعتبار است. اين چه دركي از حيثيت دولت است كه با پنهانكاري راجع به الزامات قانوني جستوجو ميشود!
رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد، افزود: زندگينامه ميرزا يوسف مستوفيالممالك آشتياني كه از سوي ميرزا تقي خان، رييس تيم پژوهش درباره ماليه دولت شد را دنبال كنيد؛ بحث باندبازي و سفلهپروري و استخدام مريد نبود. او به اهليت حرفهاي و سلامت و پاكدستي مالي اشتهار داشت.
وي به مرور نامههايي كه ميرزاتقيخان براي كنترل ماليه دولت به شاه نوشته است، گام بعدي اميركبير را ارايه برنامه براي مهار مفتخوارگي برشمرد و اضافه كرد: در يك قلم، فتحعلي شاه، 70 بچه از خود به جاي گذاشته بود، اميركبير به شاه نامه نوشت كه ما بابت نسبش به كسي مستمري نميدهيم، مجوز دهيد كه براي آنها شغل تعيين كنم، تا بابت شغلشان مزد بگيرند. مومني تدوين برنامه ارتقاي كيفيت آموزشي كاركنان و ذينفعان امر مالياتستاني و بهرهگيري از تجارت كشورهاي موفق و نسبت آنها با شرايط ايران را از ديگر گامهاي ميرزاتقي خان اميركبير عنوان كرد و گفت: مساله ديگري كه در دوره مهندس موسوي به همت زندهياد عالي نسب انجام شد، شفاف كردن رفتارهاي مالي حكومت و برانگيختن نظارتهاي تخصصي مدني، بود. در فرماني كه ميرزاتقيخان براي انتشار روزنامه وقايعالاتفاقيه، به گردانندگان آن داد، گفت رموز موفقيت موفقها، طرز عمل ما و ريشههاي عدم موفقيت و گرفتاريهاي ايران را روزانه شرح دهيد و من زيرمجموعه حكومت را موظف كردهام روزانه گزارش عملكردشان را به اين روزنامه بدهند تا درج شود. حال ببينيد امروز ما در عصر انفجار اطلاعات چه ميكنيم! اين استاد دانشگاه با بيان اينكه اميركبير اولويت رعايت معيشت مردم و مصالح توليدكنندگان، اولويت مبارزه با فساد، اولويت ارتقاي بنيه توليد ملي و اهتمام به ايجاد امنيت فراگير براي توليد را در «كتابچه دستورالعمل» از شاقولهاي اصلاح نظام ماليه كشور دانسته بود، ادامه داد: ژستي كه در مجلس با اين ظاهر گرفتند كه چرا حقوق كارمندان و بازنشستگان زياد نشده و كليات بودجه را رد كردند را ببينيد! چگونه آن را اصلاح كردند، يك درصد به ماليات بر ارزش افزوده اضافه كردند، يعني براي حمايت از يك گروه اندك، 89 ميليون ايراني را تنبيه ميكنيم! وي گفت: به محض اينكه اميركبير كشته شد، نظام حكومتي مجددا به سمت سفلهپروري و مريد و مراد بازي رفت. ناصرالدين شاه به نخستوزير بعدي نامه نوشت كه اعلام كن تا چه ميزان از موجودي حساب من براي خرج كردن باقي مانده است، نخستوزير بعدي نوشته بود شما با هيچ قيدي براي خرج كردن روبرو نيستيد! مومني اظهارداشت: بعد از آن شاهد سقوط بنيه توليدي در كشور و فشارهاي مالياتي سنگين به توليدكنندهها و مردم بوديم؛ آنچه كه در دوره اميركبير برعكس بود. بازگشت به فساد و رشوه، توقف اهتمام به زيرساختهاي مادي توليد، سقوط تجارت خارجي ايران، طفرهروي از مسووليتهاي حاكميتي ايران شروع شد و تا مرز واگذاري و فروش حياتيترين نواميس اقتصادي ايران به خارجيها تداوم پيدا كرد. گسترش و تعميق، نفوذ بيسابقه روس و انگليس در ايران بعد از اميركبير از ديگر مسائلي بود كه بعد از او ايجاد شد. نالهها و زاريهاي ناصرالدين شاه پس از شهادت اميركبير تماشايي بود كه دائم سركوفت اميركبير را به نخست وزيرهاي پس از او ميزد. زار گريه ميكرد و ميگفت بعد از امير، حتي يك كار در جهت صلاح كشور پيش نرفت.
