شركت‌هاي مشمول تجديد ارزيابي

۱۴۰۲/۰۹/۱۵ - ۰۲:۰۰:۳۲
کد خبر: ۳۰۲۳۶۸

مهدي سوري، كارشناس بازار سرمايه گفت: قبل از هر موضوعي بايد توجه داشت تجديد ارزيابي يك فرمول جادويي نيست كه تمام مشكلات كشور به وسيله آن حل شود. مهم‌ترين دستاورد تجديد ارزيابي واقعي شدن صورت‌هاي مالي و شفاف كردن آن است.

صداي بورس| مهدي سوري، كارشناس بازار سرمايه گفت: قبل از هر موضوعي بايد توجه داشت تجديد ارزيابي يك فرمول جادويي نيست كه تمام مشكلات كشور به وسيله آن حل شود. مهم‌ترين دستاورد تجديد ارزيابي واقعي شدن صورت‌هاي مالي و شفاف كردن آن است.
وي افزود: نكته اصلي تجديد ارزيابي اين است كه اگر مهم‌ترين ويژگي‌هاي كيفي صورت‌هاي مالي را بررسي كنيم، متوجه خواهيم شد، قابليت اتكا و مقايسه از جمله مهم‌ترين اطلاعات حسابداري هستند و در صورتي كه اطلاعاتي كه در ترازنامه درج مي‌شود با واقعيت تطابق نداشته باشند، هر سه ويژگي مذكور مخدوش خواهد شد. بنابراين ورود منابع مالي به شركت با تجديد ارزيابي دارايي‌ها يك مساله فرعي است.
اين كارشناس بازار سرمايه مطرح كرد: تجديد ارزيابي‌ دارايي‌ها از دو سمت به تامين و تجهيز منابع مالي شركت‌ها كمك مختصري مي‌كند. به عنوان مثال شركت‌هايي كه ارزش حقوق صاحبان سهام بزرگ‌تري دارند در ابعاد بالاتري تعهدات مالي را مي‌توانند قبول و منابع بيشتري را جذب كنند. مثلا بانك‌ها، تامين‌سرمايه‌ها، شركت‌هاي بيمه و كارگزاري‌ها. يا شركت‌هايي كه قصد دارند از تسهيلات استفاده كنند، واقعي شدن و بزرگ‌تر شدن ارزش دارايي‌ها در قدرت اعتبارگيري آنان موثر است.
سوري در ادامه گفت: يكي از منابع تجهيز مالي شركت‌ها از طريق فروش است و زماني كه نهادهاي تصميم‌گير با اتكا به حاشيه سود، نرخ فروش براي شركت در نظر گرفته مي‌شود و اگر دارايي شركت به‌روز شود، مي‌تواند عدد فروش بالاتري را از مراجع مربوطه دريافت كند. اين امر نيز موجب مي‌شود كه شركت‌ها از منافع خود و سهامداران بهتر حفاظت كنند. تجديد ارزيابي دارايي‌ها در مجموع براي تجهيز منابع شركت مفيد است اما تمام مشكلات تامين مالي شركت‌ها را نمي‌تواند پاسخ دهد.
سوري تاكيد داشت: تجديد ارزيابي دارايي‌ها بايد يك الزام قانوني براي تمام شركت‌ها باشد و در صورتي براي اين امر به صورت گزينشي با صنايع و شركت‌ها برخورد شود، قابليت مقايسه‌اي كه به آن ذكر شد از صورت‌هاي مالي گرفته مي‌شود و همه بايد اطلاعات مالي خود را به روز كنند. متاسفانه استانداردهاي حسابداري براي شرايط غيرتورمي طراحي شده است و بايد تورمي كه در اقتصاد وجود دارد در حسابداري لحاظ شود. سوري به شركت‌هايي كه به تجديد ارزيابي نيازمند هستند اشاره كرد و افزود: هر شركتي كه عمر بالايي دارد دارايي‌هاي به‌روز نشده آن بيشتري است و همچنين ابهامات بسياري در ترازنامه آن مشاهده مي‌شود و بايد به وسيله تجديد ارزيابي به روز شود و من به عنوان يك سهامدار بايد اطلاعات مربوط به تصميم سرمايه‌گذاري خود دسترسي داشته باشم. بنابراين اولين دسته شركت‌هايي هستند كه از گذشته دارايي‌هايي داشته و برخي از آنها تجديد ارزيابي نشده است، در اولويت قرار دارند. وي ادامه داد: دسته دوم شركت‌هايي هستند كه استهلاك بالايي دارند اما به واسطه اينكه زير مجموعه هلدينگ‌هاي بزرگ دولتي يا شبه دولتي هستند اين هزينه‌ها را پنهان مي‎كنند و به قيمت فرسايش كارخانه‌ها و ايجاد يك چشم‌انداز ‎ورشكسته از اقتصاد و توليد در آينده كشور، سود تقسيمي كه هلدينگ‌هاي بالاتر مي‌خواهند را تامين مي‌كنند بدين منظور زير مجموعه‌هاي هلدينگ‌ها براي تجديد ارزيابي از طبقات دارايي استهلاك پذير در اولويت هستند. سومين دسته، شركت‌هايي كه قيمت‌گذاري دستوري براي آنان اعمال مي‌شود، به‌شدت به تجديد ارزيابي نياز دارند كه بتوانند هزينه‌هاي واقعي خود را نمايش دهند و قيمتي كه مي‌گيرند متناسب با هزينه‌ها باشد. سوري به دسته چهارم اشاره كرد و افزود: چهارمين دسته شركت‌هاي بزرگي هستند كه دولت هر زماني كه به مشكل كسري بودجه برخورد مي‌كند، دست در جيب اين شركت‌ها مي‌برد. مانند صنايع پتروشيمي، صنايع فولادي، معدني و صنايعي كه گردش مالي بزرگي دارند.
اين كارشناس بازار سرمايه تاكيد كرد: زماني دست‌آورد تجديد ارزيابي كامل مي‌شود كه تمامي شركت‌ها با الزام قانوني موظف به انجام تجديد ارزيابي دارايي‌ها شوند، نه با يك پيشنهاد سازمان بورس اوراق بهادار يا استاندارد حسابداري. سوري در پاسخ به ادعاي برخي از كارشناسان مبني بر تجديد ارزيابي به عنوان نشانه شكست بازار سرمايه تشريح كرد: يك تصور نادرستي وجود دارد مبني براينكه هدف از اين كار بالا بردن قيمت سهم است. اينگونه صحبت‌ها و اظهارنظرها به نوعي عوام فريبانه است و اين ادعاها به دليل همراه كردن سهامداران خرد مطرح مي‌شود چرا كه منافع برخي در مطرح كردن اينگونه اظهارنظرها است. سوري ادامه داد: تجديد ارزيابي در صورت مالي باعث شفافيت آن مي‌شود و قابليت اتكا و مقايسه را پيدا مي‌كند. اما نكته اين است كه زماني كه ادعا مي‌شود كه شركت‌ها سودده نيستند و نمي‌توانند عملكرد داشته باشند يا اين شركت‌ها چيزي را كه به خاطر تورم بزرگ شده را بولد مي‌كنند داستان ديگري است كه بايد حل شود. اما چه زماني مي‌توان عدم سود و عملكرد صحيح را اصلاح كرد يا اميد به اصلاح آن داشت زماني است كه حداقل شفافيت در صورت‌هاي مالي ديده شود. ما براساس اطلاعات مخفي گزارش شده، نمي‌توانيم بين سود و عملكرد شركت‌ها مقايسه كنيم. موضوع ما موضوع ترازنامه است و اين دو منافاتي باهم ندارند. بنابراين شركت بايد اطلاعات درستي را گزارش دهد و در سمت ديگر اگر سودده نيست، بايد عملكردش مورد نقد قرار گيرد. وي با بيان اينكه در مورد سودده نبود شركت‌ها چند دليل عمده وجود دارد كه يكي ازمهم‌ترين دلايل آن مديريت دولتي است، گفت: عده ديگري كه ممكن است با اين قانون مخالف باشند، سهامداران عمده و حقوقي‌هايي هستند كه مديران انتصابي دارند. شايد هم تداوم فعاليت چندان براي آنها مهم نباشد. چون مالك شركت نيستند و مدير هستند.