اقتصاد جهانی و محدودیتهای ایران
در این تردیدی وجود ندارد که اقتصاد ما در سالهای گذشته با محدودیتهای بینالمللی دست و پنجه نرم کرده که اگر نبودند شرایط به شکلی متفاوت رقم میخورد و البته با وجود این موانع همچنان ظرفیتهایی در داخل وجود دارد که استفاده از آنها میتواند به سود کشور تمام شود.
تجارت ما در سالهای گذشته با وجود تمام مشکلات و محدودیتها توانسته به حیات خود ادامه دهد و حتی در آمارهای ثبت شده رشد صادرات نیز داشتهایم اما در عین حال باید به این موضوع فکر کرد که با توجه به محدودیتها، بخش قابل توجهی از تجارت ما به کشورهای هممرز و همسایه محدود شده که در آنها امکان نقل و انتقال کالا و ارز راحتتر است و به نوعی محدودیتها را میتوان دور زد اما اگر بنا باشد که ما به حضور در دیگر کشورها فکر کنیم، باید انتظار داشت که شرایط به شکلی کلان تغییر کند.
موضوعاتی مانند توافقات تجاری دو و چندجانبه یا تخفیف یا کنار گذاشتن تعرفههای صادراتی بخشی از دستاوردهایی است که اقتصاد ما میتواند در جریان حضور در این پیمانها به دست آورد اما در عین حال برای رسیدن به حداکثر ظرفیت، باید برخی از دیگر مقدمات لازم را نیز فراهم کنیم. اینکه ما در استفاده از خدمات بانکی یا نقل و انتقال ارز با محدودیت مواجه هستیم، دسترسی ما به امکانات حمل و نقل را محدود کردهاند و بهطور کلی شرایط تجاری را سخت کردهاند، همگی بخشی از نیازهایی است که باید همزمان با عضویت در گروههای اقتصادی بینالمللی آنها را دنبال کنیم و مقدمات لازم برای کنار زدن آنها را نیز فراهم کنیم. به این ترتیب وقتی پیششرطهای لازم به کافی تبدیل میشوند که تمامی مقدمات در کنار یکدیگر فراهم شوند.
از سوی دیگر، در فضای اقتصاد کوتاهمدت نمیتوان امیدوار بود که فعالان اقتصادی نگاه توسعهای و آیندهنگرانه داشته باشند و به فکر منابع جدید و گسترش و توسعه فعالیت موجود باشند. آنها تنها برای حفظ وضعیت موجود میاندیشند نه نوآوری. در فضای اقتصاد کوتاهمدت فعالان اقتصادی فعالیت خود را بهگونهای تنظیم میکنند که احتمالاً خطر و ریسک کمتر باشد؛ در فضایی که ریسک قابل اندازهگیری نیست، آنها از سرمایهگذاری دوری میکنند و تنها شرایط را تحت کنترل قرار میدهند.
برای همین پیشبینیناپذیری مهمترین عامل توقف اقتصاد ایران است و زمینه نامناسب بودن فضای کسبوکار را دامن میزند. ما عوامل متعددی را در فضای کسبوکار میشناسیم که مخل بهبود وضعیت هستند؛ عواملی چون مجوزها، قوانین، مکانیزم انحلال شرکتها، ورشکستگی و غیره که در کنار هم میتوانند مسیر را بهبود یا تخریب کنند ولی غیرقابلپیشبینی بودن شرایط اقتصاد از همه این عوامل مهمتر است.