ادامه از صفحه اول
با اینحال نمیتوانیم نسبت به ویرانیهای عمیق اطرافمان بیتفاوت باشیم، چرا که تجربه به ما میگوید که بیثباتی و ناآرامی مرزی نمیشناسد.
ایران در مواضع خود همواره شفاف بوده است. گستره تعامل سازنده ایران درواقع گسترهیی بسیار فراتر از مذاکرات هستهیی را فرا میگیرد. روابط خوب با همسایگان جزو مهمترین اولویتهای ایران است. اعتقاد اساسی ما این است که موضوع هستهیی صرفا بهمثابه یک عارضه جانبی بوده و نمیتواند عاملی برای عدم اعتماد، تنش و بحران در نظر گرفته شود. باتوجه به پیشرفتهای اخیر در پیشگیری از اینگونه عوارض جانبی، اینک زمان آن رسیده است که ایران و دیگر کشورهای منطقه به ریشههای اصلی بیاعتمادی و تنش در «منطقه وسیعتر خلیجفارس» بپردازند.
ماهیت سیاست خارجی ایران جامع و فراگیر است. این یک انتخاب یا ترجیح صرف نیست بلکه بهدلیل شناسایی عمیق این واقعیت است که جهانیشدن تمامی گزینههای جایگزین را منسوخ کرده است. هیچ چیز در سیاست بینالملل در خلأ عمل نمیکند. امنیت نمیتواند به هزینه ناامن کردن دیگران بهدستآید. درحقیقت هیچ ملتی نمیتواند به منافع خود دست یابد، بدون اینکه منافع دیگران را نیز در نظر گیرد.
در هیچ نقطهیی از دنیا اهمیت این سازوکارها مشهودتر از منطقه خلیجفارس نیست. همگی ما به یک ارزیابی هوشمندانه از پیچیدگیها و واقعیتهای درهمتنیده منطقه و اتخاذ سیاستهایی پایدار براساس آن و برای مواجهه با آنها نیاز داریم. مبارزه با ترور یک نمونه از این موارد است. هیچ کس نمیتواند با القاعده و خویشاوندان فکریاش نظیر بهاصطلاح دولت اسلامی- که نه دولت است و نه اسلامی- در عراق مبارزه کند، درحالیکه آنها را در یمن و سوریه بهشکل موثری گسترش میدهد. حوزههای متعددی وجود دارد که ایران و دیگر کشورهای منطقه در آن منافع مشترکی دارند. تاسیس یک مجمع گفتوگوی منطقهیی در خلیجفارس برای تسهیل تعاملات، موضوعی است که باید مدتها قبل راهاندازی میشد. یکی از موضوعات ضروری و فوری در میان فجایع جاری در منطقه ما یمن است. ایران یک رهیافت معقول و اجرایی برای حل این بحران دردناک و غیرضروری ارایه داده است. طرح چهارمادهیی ما خواستار آتشبس فوری، کمکهای انساندوستانه برای غیرنظامیان یمنی، تسهیل گفتوگو میان گروههای یمنی و تشکیل یک دولت فراگیر گسترده وحدت ملی است. در یک سطح وسیعتر، گفتوگوهای منطقهیی باید براساس اصول مشترک پذیرفتهشده جهانی و برخی اهداف مشترک صورت گیرد که مهمترین آنها عبارتند از: احترام به حاکمیت، تمامیت ارضی و استقلال سیاسی تمامی کشورها؛ تغییرناپذیری مرزهای بینالمللی؛ عدم دخالت در امور داخلی سایر کشورها؛ حلوفصل مسالمتآمیز اختلافات؛ ممنوعیت تهدید یا استفاده از زور و ترویج صلح، ثبات، پیشرفت و سعادت در منطقه. یک گفتوگوی منطقهیی میتواند کمک موثری به اشاعه درک مشترک و ارتباطات متقابل در سطوح مختلف دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی باشد و به توافق در طیف وسیعی از موضوعات شامل موارد زیر منجر شود: اقدامات اعتمادساز و امنیتساز؛ مبارزه با تروریسم، افراطگرایی و فرقهگرایی؛ تضمین آزادی کشتیرانی و جریان آزاد نفت و دیگر منابع در خلیجفارس؛ و محافظت از محیط زیست منطقه. این گفتوگوی منطقهیی میتواند همچنین درنهایت شامل ایجاد سازوکارهای عدم تجاوز و همکاریهای امنیتی منطقهیی شود. درحالیکه این همکاریها باید به کشورهای مرتبط منطقه محدود شود، میتوان از چارچوبهای نهادی موجود برای گفتوگوها و بهویژه سازمان ملل متحد استفاده کرد. دبیرکل سازمان ملل متحد نیز میتواند محیط بینالمللی لازم را برای انجام این گفتوگوها فراهم کند. نقش منطقهیی سازمان ملل متحد قبلا در قالب قطعنامه598 شورای امنیت که به پایان جنگ ایران و عراق در سال١٩٨٨ کمک کرد، دیده شده است و میتواند به کاهش نگرانی و تشویش بهویژه نزد کشورهای کوچکتر؛ تامین سازوکاری برای امنیت جامعه جهانی و رعایت منافع مشروع آن؛ و ایجاد ارتباط بین گفتوگوهای منطقهیی با مسایی که بهطور ذاتی از مرزهای منطقهیی فراتر میروند کمک کند. جهان نمیتواند بیش از این از پرداختن به ریشههای ناآرامی در «منطقه وسیعتر خلیجفارس» طفره برود. این فرصت یگانهیی است برای تعامل که نباید هدر برود.