در مسیر عقلانیت در بازارها

محسن عباسی
آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید، چرا هرکسی در هر جایگاه و پوزیشنی به خود اجازه میدهد در خصوص موضوع کاملا تخصصی «اقتصاد» اظهارنظر کند؟ چرا این اندازه اظهارنظرهای غیرکارشناسی در خصوص موضوعات کاملا تخصصی مثل بازار سرمایه، اقتصادکلان، صنعت و...در فضای رسانهای و عمومی کشور ما بالا است. شخصا معتقدم، مهمترین دلیل اینکه این همه افراد به ظاهر«اقتصاددان» و «مدیراقتصادی» و یا بهتر بگویم «اقتصاددان نما» و مدیران «اقتصاددوست» در کشور وجود دارند، این است که اثر تصمیمات اقتصادی خیلی زود نمایان نمیشود و مدتی طول میکشد تا اثر تصمیمات اقتصادی بر مولفههای اصلی اقتصاد تاثیر بگذارد و در سطح اقتصاد کلان و خرد نمایان شود. به عبارت روشنتر زمان در حوزه تحلیل موضوعات اقتصادی، کاملا نسبی است. اظهارنظری که در حوزه سیاسی و اجتماعی و... به سرعت بازخوردهای آنی و فوری به وجود میآورد در حوزه مسائل اقتصادی (بورس، صنعت، توسعه، و...) در ساحت زمانی دیگری متبلور میشود. به خاطر همین رویکرد است که یک روز یک دوست کشتیگیر میشود وزیر اقتصاد مملکت، فردا روز، یک فرد غیرمتخصص میشود رییس یک موسسه مالی و در هنگامههای دیگر، سایر نمونههای اینچنینی در اقتصاد سکاندار میشوند.
این افراد این پستهای کلیدی را به دست میآورند، چون تبعات تصمیمات غیرکارشناسیشان نه به سرعت بلکه در امتداد زمانی بلندتر ظهور پیدا میکند. تجربه هم ثابت کرده هر موضوعی که در این کشور دچار گذشت ایام شود از ناخودآگاه جمعی ایرانیان پاک میشود. آنها تصمیماتی میگیرند و اثرش چند سال بعد خودش را در اقتصاد نشان میدهد. آن موقع یا این مدیران اصلا سر کار نیستند یا بیعرضگی و سوءنیت خود را بر گردن عوامل خارجی میاندازند. اما بسیاری از رشتههای دیگر اینگونه نیستند. شما فرد غیرمرتبط در رشته پزشکی نمیبینید.چرا که قطع یک رگ، اشتباه فورا موجب مرگ بیمار میشود و در لحظه مشخص میشود که پزشک اشتباه کرده است. همین شرایط در رشتههای دیگر هم وجود دارد. خلبان، وکلا و ... همگی در حیطه تخصصی خود درس خوانده و تجربه کسب کردهاند در آن حوزهها بینظمی و مشکلات به مراتب کمتری نسبت به حوزه اقتصاد وجود دارد. حرف و تصمیم غیرکارشناسی هم فورا تشخیص داده میشود.در یک تیم ورزشی بلافاصله تصمیمات اشتباه نمایانگر میشود و در نتایج تیم ورزشی خود را نشان میدهد. اما در اقتصاد یک چنین واکنشهای فوری رخ نمیدهد. اتمسفر اقتصادی، فضای صبر است و جایگاه تدبیر.در یک چنین شرایطی مدتی است که برخی افراد و جریانات بر افزایش سود بانکی اصرار میکنند، پدیدهای که اساسا اقتصاد امروز کشور را به وضعیت کنونی رسانده است.این در حالی است که در تشریح چرایی این تصمیم اعلام شده به به دلیل مهار تورم این تصمیم قرار است گرفته شود.یعنی تورمی که دلایل بروز آن، موضوعات دیگری است به جای ریشهیابی و حل مشکل تورم، قرار است با افزایش سود بانکی به صورت موقت پایین آورده شود. این کار مثل این میماند که یک پزشک برای بیماری سرطان، استامینوفن تجویز کند. بدون تردید اثرات و تبعات این افزایش سود بانکی هم چند ماه بعد در اقتصاد کشور نمایان میشود. دوره و هنگامهای که دیگر مسوولان تصمیمساز فعلی جای خود را به گروه دیگری از مدیران دادهاند.به نظر میرسد رویکرد برخی مدیران اقتصادی بسیار مخرب و خطرناک است. پدیدهای بسیار خطرناک که در حال وارد ساختن ضربات کاری بر نظامات اقتصادی بازارهاست. هرچه زودتر باید جلوی این تصمیمات گرفته شود وگرنه شرکتهای تولیدی کشور و بازارهای مهم اقتصادی آسیبهای دامنه داری را از این نوع تفکرات غیرکارشناسی خواهند دید. معتقدم این تصمیمات را میتوان در راستای تحریم داخلی طبقهبندی کرد. امیدوارم نهادهای ناظر زودتر ورود کنند و جلوی این نوع تصمیمسازیهای اقتصادی را بگیرند تا حداقل بیشتر از این اقتصاد کشور از بین نرود. نباید فراموش کرد بازارهایی از جنس بورس در زمره ثروتهای بین النسلی قرار میگیرند، بنابراین مسوولان به گونهای تصمیمسازی نکنند که یک زمین سوخته از بورس، صنعت، صادرات و... تحویل نسل آینده شود.
