مردم، قدرت و منافع (153)

۱۳۹۸/۱۱/۰۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۶۱۹۴۵
مردم، قدرت و منافع (153)

نوشته:  جوزف  استیگلیتز|

ترجمه:  منصور  بیطرف|

  فصل دهم

یک زندگی نجیبانه برای همه

در دیگر کشورها، حتی پیش از رکود بزرگ، آنهایی که مجبور شده بودند که به حساب‌های بازنشستگی خصوصی متکی شوند متوجه شدند که منافع بازنشستگی آنها به خاطر مبالغی که توسط شرکت‌ها به خاطر اداره کردن حساب‌های‌شان بر آنها تحمیل می‌شود، کاهش می‌یابد و در برخی موارد این کاهش به اندازه

30 تا 40 درصد بود. دلیل اینکه بخش خصوصی می‌خواهد حساب‌های این بازنشستگی را مدیریت کند، این مبالغ است – آنچه در خصوصی‌سازی پیش می‌رود یک انتقال ساده از جیب بازنشسته‌ها به جیب بانکداران است. در اینجا شواهدی وجود ندارد که بانکداران سود بالاتر یا ایمن‌تری را تولید کنند؛ بلکه دقیقا عکس آن وجود دارد.آنچه ماجرا را بدتر کرده این است که بسیاری از امریکایی‌ها قربانی درندگان مالی شده‌اند، آنهایی که به‌دنبال کسانی هستند که می‌توانند از طریق مبالغ بیش از اندازه و گاها پنهان شده، مزیت آنها را بربایند.درس این ماجرا کاملا روشن است: از امریکایی‌ها نمی‌توان پرسید که به خاطر بازنشستگی‌شان بر کدام بازار تکیه می‌کنند. نوساناتی که در ارزش‌های بازار و درآمدها ایجاد می‌شود بسیار بزرگ است و بانکداران هم طماع. آنها به یک آلترناتیو نیاز دارند – نه کسر کردن تامین اجتماعی که جناح راست آن را خواستار شده است بلکه تجدید حیات تامین اجتماعی، اطمینان از اینکه پایش را بر جای محکم مالی می‌گذارد و یک گزینه عمومی را فراهم می‌سازد. آسان‌ترین راه برای فراهم کردن گزینه عمومی بازنشستگی این است که به هر فرد اجازه داده شود تا با یک افزایش متناسب در منافع بازنشستگی یک منبع اضافی مالی را به حساب تامین اجتماعی خود بیفزاید. گزینه عمومی رقابت موثری را برای بخش خصوصی فراهم خواهد آورد و شاید قادر شود تا بانک‌ها و بنگاه‌های بیمه‌ای را با هزینه و مبالغ پایین‌تر، برای تولید محصولات بهتر مالی انگیزه‌مند کند – در واقع گزینه عمومی شاید ابزار خوبی برای تشویق کردن رفتار خوب حتی بهتر از مقررات دولتی باشد. البته آنهایی که در بخش مالی هستند بی‌پروا با چنین گزینه‌های عمومی مخالف هستند. آنها درباره اعتقاد داشتن به رقابت از بازی‌های بزرگ حرف می‌زنند اما موقع هل دادن آنها گوشه‌های دنج و راحت خود را دوست دارند.بخشی از تجدید حیات تامین اجتماعی که توسعه ابزارهایی را در برخواهد گرفت می‌توانند با آن دور از اوراق قرضه با بهره پایین دولتی، سرمایه‌گذاری کنند. یکی از امکانات می‌تواند سرمایه‌گذاری پولی در یک صندوق سهام

عدالت گستر یا به صورت اوراقی باشد که توسط یک بانک سرمایه‌گذاری تازه‌تاسیس زیر ساختاری که در فصل‌های پیشین درباره آن بحث کردیم (یک نسخه امریکایی بانک سرمایه‌گذاری اروپایی) باشد. بازگشت سود حاصل از چنین سرمایه‌گذاری به اقتصادمان بسیار زیاد است و دادن بخش کوچکی از این سود به سهامداران - مثلا 5 درصد – امکان آن را فراهم خواهد ساخت تا به‌طور همزمان آن را در صندوق تراست تامین اجتماعی با یک جا پای محکم بگذارد.

 

ارسال نظر