مردم، قدرت و منافع (150)

نوشته: جوزف استیگلیتز|
ترجمه: منصور بیطرف|
فصل 10
یک زندگی نجیبانه برای همه
در یک دوره بلندمدت در برخی از بازارها ممکن است برنامههای عمومی و خصوصی در کنار هم باشند (همچنانکه آنها امروزه برای تامین درآمد بازنشستگی در کنار هم هستند). در برخی موارد، بخش خصوصی ممکن است برای برآورده کردن نیازهای افراد خاص قادر باشد برنامهای را با برنامه دیگر پیش ببرد. در برخی موارد، من گمان میکنم، به جز برای خلاهای مشخصی که به سمت خیلی ثروتمندها نشانه رفته، بخش خصوصی ناتوان باشد. من نمیخواهم رقابت را به اثبات برسانم. هنوز در برخی از موارد، اکثریت شهروندان به سمت بخش خصوصی گرایش دارند. اما در تمامی موارد، گزینه عمومی برای رقابت میان بخش خصوصی و عمومی، غنی کردن انتخاب را فراهم میسازد و بخش خصوصی را تشویق میکند تا با هزینههای کمتر و خدمات بهتر، کارآمدتر، رقابتیتر و پاسخگوتر باشند .
متاسفانه کشور مسیر غلطی را در پیش گرفته است. رییسجمهور اوباما در نظر داشت تا در قالب «قانون درمانی بهصرفه»، گزینه عمومی را مطرح سازد. بخش خصوصی که رقابت را نمیخواهد و با موفقیت آن را منکوب کرد.
امریکا از اینکه خودش را «استثناگرایی امریکایی» مینامد، مغرور است، یعنی آنکه امریکا خاص است و جایگاه آن از دیگر کشورها به خاطر تاریخ بیهمتایش فرق میکند. اخیرا، این استثناگرایی غلبه شومی کرده است: نابرابری بزرگتر و نابرابری در فرصتها، زندانیان بیشتر و عمر مفید کمتر و رو به کاهش، حتی کمتر از کشورهایی که سطح درآمدی مشابه دارند. سیستم بیمه درمانی خصوصی امریکا بسیار گرانتر از برنامههای عمومی در اروپا است و نتایج درماندهتری هم دارد. حداقل آنکه ما باید به تمامی این پیشنهادات توجه بیشتری کنیم، چیزی است که در جاهای دیگر دارد انجام میشود. امریکا بهتر است دست از این رفتار که کشورهای دیگر چیز دیگری ندارند به ما یاد بدهند، دست بردارد. آنها به آنچه که ما انجام دادهایم توجه ویژه کردهاند و دیدند که چیزی کار میکند و به نظر برای آنها هم کار میکند، تقلید کردند و به کار گرفتند. ما باید همین رفتار مشابه را انجام دهیم.
