موضوع شگفتیهای مالی آن هم در روزهایی که به عید نزدیک میشویم خالی از لطف نیست. جالب بودن این گزارش نه بهدلیل صورتحسابهای خیلی کلان، بلکه بهدلیل داستانهای شگفتانگیزی است که پشت هر کدام از این صورتحسابها وجود دارد.
نمونه اول یک آقای کلرودایی است. او به قنادی میرود تا شیرینی بخرد، اما محض شیرینکاری یا به هر دلیل دیگری، مبلغ ۴۲دلاری صورتحساب خود را با چک پرداخت میکند. وقتی صاحب قنادی به بانک مراجعه میکند با حساب بسته روبهرو میشود و از این رو طی مراحل باز کردن حساب و با درنظر گرفتن جریمه بانکی به مبلغ ۸۲دلار، مبلغ پر کردن حساب به اندازه ۹۶دلار و هزینههای اداری به مبلغ ۷۴۰دلار شامل ۴۵۰دلار برای وکیل، صورتحسابی معادل ۱۰۴۲دلار روی دست آن مرد باقی میماند، یعنی هزار دلار بیشتر از مبلغ اولیه و با احتساب ۲۰دلار برای هر ساعت؛ معادل یک هفته کار. همه اینها جریمه اینکه دیگر نخواهد برای یک مبلغ جزیی دسته چکاش را به رخ ملت بکشد!
موسیقی هوی متال، برای برخی مردم موسیقی دلخراش و گاهی زجرآوری است و از این رو گوش دادن به صدای آن برای مدت طولانی میتواند یک شکنجه بهحساب بیاید. جالب است بدانید که در عالم واقع هم همینطور است و در زندان گوانتانامو برای شکنجه دادن برخی زندانیان از این موسیقی استفاده میشود. حالا یک گروه موسیقی کانادایی که متوجه شده از موسیقی این گروه برای شکنجه زندانیان استفاده شده، در اقدامی نمادین و برای اعتراض به این رویه صورتحسابی ۶۶۶هزار دلاری برای دولت امریکا فرستاده و گفته درصورت پرداخت این صورتحساب آنها خواهند توانست برای همیشه موسیقی این گروه را پخش کنند.
در جریان گروگانگیری اخیر سیدنی، یکی از حواشی جالب صدور صورتحسابهای عجیبوغریب برای مشتریان تاکسیها بود. Uber که یک شرکت تاکسیرانی بینالمللی است در آن روز برای مسافت بین شهر سیدنی و فرودگاه این شهر رقم ۱۴۵ تا ۱۸۴دلار را مطالبه کرد که دو تا سه برابر حد معمول است. برای همین هم بود که با بالا گرفتن اعتراضها، این شرکت ضمن عذرخواهی وعده تخفیف به مشتریان را داد. البته ظاهرا این شرکت در این موارد سابقهدار است زیرا در جریان توفان شهر نیویورک هم، این شرکت بهدلیل کرایههای گزاف خود جریمه شده بود.
ماجرای آخر را هم بشنوید از صورتحساب عجیبوکلانی که یک مار به گردن یک فرد انداخت. وقتی آقای فرگوسن داشت زبالههای خود را دم در میگذاشت، یک مار او را نیش زد، ولی نیش اصلی را وقتی چشید که بیمارستان صورتحساب ۸۹هزار دلاری به او داد. هزینهیی که بابت چهار دوز از داروی ضدمارگزیدگی و البته دیگر هزینههای مراقبتی و درمانی بود. خوشبختانه این مرد بیمه بود، ولی معلوم نیست کسانی که بیمه نیستند باید به نیش مار بمیرند یا به هزینه گزاف بیمارستانی.