ظلم نابخشودنی در پایداری آبی

۱۳۹۶/۰۷/۲۲ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۸۹۶۸
ظلم نابخشودنی در پایداری آبی

محدثه جلیلی|

پژوهشگر مرکز بررسی‌های استراتژیک|

 مقدمه

با توجه به آنکه میزان فرسایش آبی در کشور ما 4برابر میانگین جهانی است، و از سوی دیگر 60 درصد از آب مورد نیاز در بخش کشاورزی از منابع آب زیرزمینی تامین می‌شود، گزارش حاضر به بررسی تاثیرات کشت دوم برنج بر منابع آبی و خاکی توجه دارد. ساختار حمایت‌کننده از کشت دوم (برنامه پنج ساله ششم توسعه و سند راهبردی خودکفایی برنج) و میل به سود اقتصادی بیشتر نزد کشاورزان (سود بیشتر اقتصادی) موجب شده هم ساختار حکمرانی مشوق و هم کشاورزان در رضایت کامل در خصوص کشت دوم باشند. اما میل به خودکفایی در تولید برنج و بهره بیشتر اقتصادی، توجیهی در خصوص امنیت محیط‌زیستی دارد؟

 نشای دوم یا راتون

در سال‌های اخیر روش مرسوم به کشت دوم برنج در استان مازندران افزایش چشمگیری داشته است. سابقه کشت دوم برنج در بسیاری از شالیزارهای مازندران کمتر از یک دهه است و این نوع برنج بیشتر در مناطق مرکزی و غرب استان و توسط کشاورزانی کشت می‌شود که کشت اول و برداشت آن را زودتر از بقیه انجام می‌دهند. روشی که در آن برای برداشت کشت دوم برنج باید بقایای کشت اول را سوزاند (با آتش زدن کاه و کلش کشت اول، مزارع را آماده کشت دوم کنند)، از سموم و کودهای کشاورزی بهره برد و زمین را با آب فراوان آبیاری کرد (پمپاژ بیش از حد منابع آبی) تا آمادگی برای کشت دوم ایجاد شود. کشاورزان برای بهره از مزایای اقتصادی کشت دوم در استان، کشت اول را زودتر از زمانی که تنها یک بار کشت انجام می‌شد، شروع می‌کنند. شالیکاران برای انجام نشای دوم به محض برداشت اول، کاه و کلش و ساقه‌های باقی مانده را آتش می‌زنند و با استفاده از چندین حلقه چاه، به صورت شبانه‌روزی آب بالا می‌کشند تا در اسرع وقت شخم و شیار انجام دهند. البته یکی از دلایل آتش زدن بقایای ساقه شالی برنج در مازندران اعتقاد شالیکاران به از بین بردن آفات برنج به ویژه کرم ساقه‌خوار است. کشت دوباره برنج به دو صورت «نشای مجدد» و «راتون یا به اصطلاح محلی دونوج» (پرورش ساقه شالی) انجام می‌شود، در روش اول کشاورزان اقدام به آماده‌سازی دوباره شالیزار کرده که نیاز آبی آن همانند کشت اول بالاست و در روش دوم ساقه‌های باقی مانده از کشت نخست دوباره جوانه زده و پرورش داده می‌شود که نیاز آبی آن کمتر است. اما استفاده از مزایای اقتصادی کشت دوم برای کشاورزان، علاوه بر آنکه معایب محیط‌زیستی دارد، افزایش آلودگی آبها را موجب شده و و امنیت غذایی و سلامت را به خطر می‌اندازد. خبرهای رسیده در سال زراعی 96 بیانگر افزایش سطح زیرکشت دوم (راتون) در استان داشته است.

برنج کشت دوم به دلیل عطر و طعم بهتر از قیمت بالاتری برخوردار است (تا سه هزار تومان در هر کیلو اختلاف قیمت وجود دارد) . میل به افزایش سود اقتصادی کشاورزان بیشتری را ترغیب کرده تا از این روش استفاده کنند. البته مصرف‌کنندگان نیز به مصرف این نوع برنج به علت عطر و پخت بهتر رغبت بیشتری برای مصرف برنج کشت دوم نسبت به کشت اول دارند. با وجود میل اقتصادی کنشگران در این خصوص اما باید به یک ایراد ساختاری که در تشویق به این کار نقش موثری دارند نیز اشاره کرد.

 ساختار مشوق کشت دوم

سیاست‌های نادرستی در خصوص تشویق به توسعه بخش کشاورزی به‌طور کلی و خودکفایی در تولید برنج به‌طور خاص از برنامه دوم و ترغیب این رویکرد در برنامه‌های توسعه سال‌های بعد بر ناامنی بیشتری در خصوص منابع آب زیرزمینی منجر شده است. ایراد مربوط به ساختاری است که به ترغیب در خصوص افزایش تولید برنج مربوط می‌شود. مطابق برنامه 5ساله ششم، تولید محصول برنج از 2347 هزار تن شلتوک در پایان برنامه پنجم باید به 3150 هزار تن در پایان برنامه ششم افزایش یابد. به‌علاوه سند راهبردی خودکفایی برنج پیش‌بینی کرده است که برای تامین برنج مصرفی کشور باید شالیکاران به کشت ارقام اصلاح شده، پرمحصول، خوش کیفیت، برداشت راتون و کشت مجدد برنج ترغیب شوند. بنابراین نظام حکمرانی خود از مروجین افزایش تولید محصول برنج در کشور و مشوقین به کشت دوم برای افزایش محصول برنج محسوب می‌شود. و علاوه بر میل شخصی نوعی نظام حمایتی با برنامه‌ریزی به ترغیب کشاورزان برای تولید کشت دوم و راتون طراحی شده است.

 ارزیابی تاثیرات کشت دوم بر امنیت زیست‌محیطی

مازندران با داشتن ۲۳۰ هزار هکتار اراضی شالیزاری حدود ۴۲ درصد برنج کشور را تامین می‌کند. آمار زمین زیر کشت در استان مازندران در سال 93-92 به نسبت سال‌های قبل آن کاهش داشته است (نگاه شود به داده‌های جدول). اما چنانچه آمار تولید برنج نشان می‌دهد تولید محصول برنج، به نسبت کاهش سطح زیر کشت کاهش نداشته و در سال‌هایی شاهد افزایش تولید برنج برخلاف کاهش سطح زیر کشت بوده‌ایم. این تناقض چگونه ممکن است؟

برای توضیح آن لازم است، توجهی به تعداد بهره‌برداری از چاه‌های عمیق و نیمه عمیق و تخلیه سالانه آن داشته باشیم. همچنین سرانه مصرف کود و سم کشاورزی نیز کمک خواهد کرد. آمارها بیانگر مصرف 82 درصدی آب در بخش کشاورزی در استان مازندران است. چنانچه جدول نشان می‌دهد، سرانه مصرف کود شیمیایی از سال 1390 افزایش داشته است. به‌علاوه تعداد حلقه چاه‌های عمیق و نیمه عمیق نیز از همین سال افزایش قابل توجهی داشته است. اما آمار برداشت آب در سال مشابه بیانگر ثبات تقریبی است. به‌علاوه آخرین آمار منتشر شده در خصوص چاه‌ها بیانگر 75 هزار چاه عمیق و نیمه عمیق (آمار رسمی را شامل می‌شود) در بخش‌های کشاورزی، صنعت، خدمات شهری و روستایی استان وجود دارد که سالانه بیش از یک میلیارد مترمکعب از آنها برداشت می‌شود. مسوولان استانی معتقدند باید بیش از ۳۰ درصد از چاه‌های غیرمجازی که در استان وجود دارد را نیز در کنار آمار رسمی در این خصوص لحاظ کنیم. این وضعیت در کنار کاهش بارندگی در استان (متوسط بارندگی در استان 21 درصد کاهش یافته است)، از مهم‌ترین دلایل کاهش منابع آبی استان مازندران محسوب می‌شود. به‌طوری که در سال 95 مسوولان آبفای استان اعلام کرده‌اند، طی ۱۰سال اخیر شاهد کاهش ۲۸میلیون مترمکعب سفره آب‌های زیرزمینی در استان بوده‌ایم. در یک جمع‌بندی باید گفت چند اتفاق به‌طور همزمان در خصوص ناپایداری آبی در استان مازندران در حال وقوع است: کاهش بارندگی، افزایش چاه‌های غیرمجاز و کاهش سطح سفره آب‌های زیرزمینی در استان مازندران.

1- آنچه به دوباره کشت معروف است، به مصرف بیشتر آب می‌انجامد.

 در حال حاضر 82درصد آب مصرفی استان مازندران در بخش کشاورزی، ۱۱ درصد شرب، 5درصد صنعتی و 2درصد خدمات و بهداشت مصرف می‌شود. از سوی دیگر بیش از ۹۵درصد از آب شرب استان از طریق آب زیرزمینی تامین می‌شود. آخرین وضعیت ذخیره آبی در استان مازندران بیانگر کاهش 36 درصدی آب پشت سدهای استان و 50 درصدی آب‌بندان‌هاست . به‌علاوه متوسط بارش 11ماهه سال زراعی (سال آبی) 96-95 مازندران حدود 523 میلی‌متر بوده که نسبت به دوره بلندمدت حدود 17درصد و نسبت به مدت مشابه سال زراعی گذشته حدود 27 درصد کاهش داشته است. این در حالی است که افزایش میل به درآمد بیشتر و ساختار حمایتی خودکفایی در تولید برنج، میل و تشویق به افزایش تولید این محصول را در پی داشته است که بی‌شک به حجم بیشتری در خصوص مصرف آب می‌انجامد. در سال جاری از مجموع ۲۱۳ هزار هکتار شالیزار استان مازندران ۹۰ تا ۹۵ هزار هکتار به زیر کشت دوم و راتون رفته در حالی که این رقم در سال گذشته ۸۳ هزار هکتار بوده است.

نتایج آزمایش انصاری و همکاران (1394) در شالیزار ساری در خصوص «ارزیابی پتانسیل گرمایش جهانی برنج در الگوهای کشت اول و دوم» نشان می‌دهد با توجه به اینکه سطح زیر کشت برنج در شمال کشور به صورت کشت دوم نسبتا زیاد است و با برآورد میزان پتانسیل گرمایشی تولید شده به ازای هر هکتار، مشخص است که میزان این آثار محیط زیستی تحت تاثیر الگوی کشت دوم بسیار شدیدتر از الگوی کشت اول است که این آثار محیط‌زیستی به تدریج سبب تشدید پتانسیل گرمایش جهانی و بروز تغییرات مختلف اقلیمی می‌شود و هر ساله کشاورزان ضررهای زیادی را از طریق کاهش عملکرد تحت تاثیر افزایش دمای هوا و تسریع و کوتاه شدن طول دوره رشد متحمل می‌شوند.

2- آتش زدن کاه و کلش برای کشت دوم مواد آلی خاک را از بین می‌برد.

رویه مرسوم به آتش زدن کاه و کلش کشت اول برای آمادگی زمین جهت کشت دوم نه تنها مواد آلی خاک را از بین می‌برد بلکه از نظر کارشناسان کشاورزی حاصلخیزی خاک را نیز کاهش می‌دهد. البته کشاورزان در هر صورت برای جلوگیری از تکثیر کرم ساقه‌خوار بقایای کاه و کلش را باید از زمین کشاورزی جمع‌آوری کنند اما استانداردترین روش برای این کار استفاده از روش‌های مکانیزه برای بسته‌بندی کاه و خروج آن از زمین است. این بقایا هم برای مصرف دام و هم تولید کاغذ می‌تواند مورد استفاده باشد. به‌طور متوسط از هر هزار مترمربع زمین شالیزاری بیش از 80 بسته کاه 20 کیلویی تولید می‌شود. اما از آنجا که تقاضایی در این خصوص وجود ندارد کشاورزان مقرون به‌صرفه‌ترین روش را انتخاب می‌کنند. این در حالی است که به استناد ماده 30 قانون اجرایی مدیریت پسماند سوزاندن پسماند کشاورزی ممنوع است. نظارت و مسوولیت حسن اجرای این قانون، طبق قانون مدیریت پسماندها مصوب سال 1383 بر عهده سازمان محیط‌زیست است.

3- افزایش پسماند کشاورزی و تشدید آلودگی

ضایعات یا پسماندهای کشاورزی در کشور سالانه بالغ بر 15.3 میلیون تن یعنی بیش از 17.5 درصد از تولید کل کشاورزی کشور است. افزایش تولید بدون مدیریت صحیح پسماندها بر حجم آن افزوده و تهدید بیشتری در خصوص امنیت محیط‌زیست است. برای نمونه، بر اثر سوختن یک تن از ضایعات کشاورزی به‌طور متوسط 12 تا 20 کیلوگرم ذرات معلق و سه کیلوگرم اکسیدهای ازت و گوگرد وارد هوا می‌شود. به‌علاوه استفاده از کودهای شیمیایی از مهم‌ترین عوامل تهدید‌کننده آبی در استان مازندران محسوب می‌شوند. از آنجا که معمولا کل کود مصرفی توسط گیاهان یا محصولات کشاورزی به مصرف نمی‌رسد و بخشی از آن در خاک باقی می‌ماند که پس از انحلال، باعث تغییر کیفیت آب‌های زیرزمینی، رودخانه‌ها و دریاها می‌شود. مصرف بی‌رویه کودهای شیمیایی در اراضی کشاورزی سبب افزایش غلظت نیترات در آب‌های زیرزمینی و شرب، کاهش کیفیت محصولات کشاورزی و افزایش بیماری‌های سرطانی می‌شود، چراکه بسیاری از آنها پایدار بوده و برای زمان طولانی در طبیعت یا بدن انسان باقی می‌مانند.

4- آلودگی آب کشاورزی و آشامیدنی مازندران به نیترات

نیترات یکی از مهم‌ترین آلاینده‌های منابع آب است که باعث بیماری متهموگلوبینمیا در کودکان و سرطان معده در بزرگسالان می‌شود. در سال 93 رییس اداره آموزش و پژوهش محیط‌زیست مازندران بعد از تایید و تکذیب‌های فراوانی که در خصوص آلودگی آب استان به نیترات وجود داشت؛ مهم‌ترین عامل سرطان در استان را آلودگی آب به نیترات دانست. مهم‌ترین دلیل آلودگی آب به نیترات استفاده از سموم و کودهای شیمیایی است. نتایج تحقیقات نشان می‌دهد آلودگی آب به نیترات در چاه‌های عمیق کمتر از نیمه عمیق است و توجه به آمارهای ارائه شده در جدول نشان می‌دهد که تعداد چاه‌های نیمه عمیق بیشتر از چاه‌های عمیق در استان است. «نتایج پژوهش‌ها در خصوص غلظت نیترات چاه‌ها بیانگر آن است که با افزایش عمق میزان نیترات کاهش یافته و میزان نیترات در چاه‌های عمیق به مراتب کمتر از چاه‌های کم عمق بوده است. به‌علاوه اختلاف بین غلظت نیترات چاه‌ها در شرایط خشک و بارانی بین چاه‌های

کم‌عمق قابل‌توجه‌تر است که دلالت بر نشت آلودگی به چاه‌های کم عمق به دلایل بهداشتی و عدم بهسازی و ورود آب باران و نظایر آن دارد». همچنین در خصوص رابطه بین کاهش آب زیرزمینی و مصرف نیترات باید نکته‌یی را مدنظر داشت. کارشناسان بسیاری معتقدند استفاده بیش از حد از آب‌های زیرزمینی و افزایش مصرف منابع زیر‌زمینی علاوه بر خشک‌شدن زمین، میزان املاح موجود در آب را افزایش می‌دهد؛ مساله‌یی که مسوولان وزارت بهداشت نیز بر آن صحه گذاشته و بارها از بالابودن نیترات موجود در آب‌های زیرزمینی گله کردند.

در مجموع با آنچه توضیح داده شد، کاملا مشخص است که منافع آنی فدای منافع درازمدت خواهد شد. نظام حکمرانی کشت و تولید ضروری است ابتدا پذیرای آثار منفی مدتداری که به صورت ساختاری در ترویج آن تلاش دارد آگاه باشد، کنشگران را آگاه کند و به دلیل حفظ منافع مدتدار در اصلاح قوانین تلاش کند. همچنین ضروری است خسارت ناشی از تضییع منافع آنی کشاورزان نیز در دستور کار قرار گیرد تا بتوان همراهی آنها را در این خصوص جلب کرد.

منبع: شمس

 

 

ارسال نظر