اعتماد به نفس کودکتان را تقویت کنید

کوثر اشرفی| نداشتن اعتماد به نفس و حرمت نفس میتواند افراد با مشکلات بیشماری در زندگی اجتماعی و فردی مواجه کند. مساله اینجاست که اگر میخواهیم فرزندانمان زندگی خوبی داشته باشند باید از کودکی در تقویت اعتماد به نفس و حرمت نفس آنها کوشا باشیم.
اولین خطری که فرزندان ما تهدید میکند به ویژه اگر از حرمت نفس پایینی برخوردار باشند، استفاده از مواد مخدر است. نوجوانی که در کودکی سرکوب شده، اعتماد به نفس و حرمت نفس او از سوی والدین و اطرافیان تضعیف شده یا هیچ کوششی برای تقویت آن نشده است، به راحتی میتواند در معرض خطر استفاده از چنین موادی قرار بگیرد. چرا که این فرد یاد نگرفته به دیگران «نه» بگوید و فکر میکند با گفتن این کلمه تمام ارتباطها و دوستیهایش را از دست میدهد و به فردی تنها تبدیل میشود.
اما سوال اینجاست که با چه روشهایی میتوانیم اعتماد به نفس فرزندانمان را افزایش دهیم؟ کار سختی نیست، همین که شما سعی کنید به جای گفتن جملههای دستوری به کودک خود با جملاتی ملایمتر خواستههای خود را از او بیان کنید، همین که به فرزند خود برای انجام کارهای مختلف در یک روز فشار مضاعف وارد نکنید تمام اینها میتواند در تقویت اعتماد به نفس و عزت نفس کودکان تاثیرگذار باشد.
اما مساله مهم دیگر دوری از تمسخر است. تمسخر نهتنها به اعتمادبهنفس آسیب میزند بلکه عزتنفس کودک را نیز خدشهدار میکند. گاهی والدین مدام در حال برچسب زدن به کودکشان هستند؛ زمانی که کودک دستخط خوبی ندارد، منظم نیست یا به دلیل اختلال یا رشد غضروفی زمین میخورد، با برچسبهایی مثل دست و پا چلفتی، بینظم و... کودک را تمسخر میکنند. اینگونه رفتارهای تمسخرآمیز باعث میشود تا کودک احساس بیارزشی کند؛ درنتیجه عزتنفس کودک از بین میرود و درجایی که عزتنفس وجود نداشته باشد، اعتمادبهنفسی وجود نخواهد داشت و اگر هم اعتمادبهنفس وجود داشته باشد، آن اعتمادبهنفس کاذب است و به سرعت فرومیریزد.
اما مساله مهمتر این است که فقط والدین در پرورش اعتماد به نفس کودک نقش ندارند، بلکه معلم و سیستم آموزشی نیز در این زمینه نقش بسزایی دارد. به همین خاطر است که بارها و بارها گفته شده برای استخدام معلمها باید شرایط روحی و روانی این افراد مورد بررسی قرار بگیرد، به خصوص معلمهایی که قرار است با کودکان پیش دبستانی و دبستانی سر و کار داشته باشند، باید بسیار احساس مسوولیت کنند.
یکی از مواردی که در سیستم آموزشی میتواند اعتماد به نفس کودک را از بین ببرد، سیستم رقابتی است. در واقع سیستم رقابتی وقتی صحیح است که همه افراد ازنظر استعداد و سطح هوشی یکسان باشند لذا زمانی که سطح هوش دانشآموزان با یکدیگر متفاوت است، برقراری سیستم رقابتی برخلاف عدالت است و باعث میشود تا کودک مدام خودش را با دیگر دانشآموزانی که از سطح هوش بالایی برخوردارند مقایسه کند. درنتیجه این مساله منجر به سلب اعتمادبهنفس در دانشآموز میشود.
به هر حال نباید فراموش کنیم که رفتارهای آسیبزنندهای مثل دستور، هشدار، تهدید و تمسخر که از طرف والدین باعث سلب اعتمادبهنفس کودک میشود، از طرف معلم و سیستم آموزشی نیز میتواند بر اعتمادبهنفس کودک تأثیرگذار باشد. رفتارهای آسیبزننده از طرف والدین در سنین زیر 7 سال، بسیار اثربخشی بیشتری دارد و نقش والدین را پررنگتر میکند اما رفتارهای آسیبزننده از طرف معلم و با قرار گرفتن کودک در گروه همسالان منجر به از بین رفتن عزتنفس میشود و همانطور که اشاره کردیم سلب عزتنفس منجر به سلب اعتمادبهنفس خواهد شد.
مساله مهم دیگری که باید به آن توجه کنیم این است که عزتنفس از همان لحظه تولد کودک شکل میگیرد اما شکلگیری اعتمادبهنفس از سنین 3-2 سالگی شروع میشود. اگر دقت کنید کودکان در سنین 3 سالگی که شروع به حرف زدن میکنند، زیاد از کلمه «من» استفاده میکنند؛ این «منِ کودک» مقدس است و والدین باید برای آن ارزش قائل شوند و اجازه تجربه به او داده شود چراکه درست در همین سنین اعتمادبهنفس کودک شکل میگیرد و رفتار والدین در افزایش یا کاهش اعتمادبهنفس کودک بسیار موثر است.
اعتمادبهنفس بهاندازهای میتواند درروند رشد ما تأثیرگذار باشد که درمان این مساله بههیچعنوان بدون کمک و راهنمایی متخصصین و روانشناسان امکانپذیر نیست و از طرف دیگر، عدم درمان اعتمادبهنفس بهمرورزمان منجر به اضطراب اجتماعی، اضطراب مدرسه، اضطراب فراگیر و... میشود.
