جامعه ایران و حسرت توسعه

بالاخره امروز رییس دولت لایحه برنامه هفتم توسعه را به هیات رییسه مجلس تقدیم کرد. قرار هست این لایحه با اولویت پیشرفت اقتصادی کشور ما را به توسعه نزدیکتر کند و حسرت توسعه را از ما بگیرد.
همان حسرتی که بر دل بسیاری ماند و از این میهن رفتند و دیگرانی که همچنان ماندهاند و برای رسیدن به آن تلاش میکنند. به تازگی سخنانی کوتاه از عادل فردوسیپور منتشر شده است که بغض آلود حسرت میخورد و میگوید: «در ۴ سال و نیم گذشته تنها یک بازی را گزارش کردهام. راستش خیلی دلم تنگ شده. اما خب همه چیز را با هم نمیشود داشت و آدم یک سری اصولی دارد که باید به آنها پایبند باشد. ولی حسرت گزارش نکردن را قطعا، شدیدا میخورم.» عبارت «شدیدا حسرت میخورم» عادل فردوسیپور، در وضعیت فعلی جامعه ایران چیز عجیبی نیست. این عبارت برای بسیاری از ما عینیت دارد.
به عنوان نمونه بسیاری از ما حسرت خورده توسعهنیافتگی کشور هستیم و هر بار که آفتاب غروب میکند در حسرت ندیدن یک اتفاق تازه، در تاریکی شب فرو میرویم. توسعه منتظر هیچ ملت و دولتی نمیماند و دنیای پیرامون ما امروز در ادامه مسیر توسعه یافتگی خود، با هوش مصنوعی روزگار را طی میکند، اما ما نمایش آن را بازی میکنیم. به قول عباس عبدی «توسعهنیافتگی یعنی اینکه پیشرفتهترین لپتاپ مکبوک پرو را از امریکا بخری بیاری اینجا با آن فیلمهای کارتونی ببینی. یا بنز آخرین مدل را بخری و اینجا با آن آجر جابهجا کنی.
مثل استفاده از هوش مصنوعی برای شناسایی زنانی که در خیابان هستند و خود را پوشیده هم نمیکنند.»
در همین مقایسه تطبیقی توسعهنیافتگی ما با دیگر کشورها، روزانه موارد مختلفی میبینیم که حسرت آن به دل ما میماند. توسعهیافتگی یعنی اینکه فرودگاه استانبول در همسایگی ما، رکورد تعداد پرواز جهان را در یک روز میشکند. سازمان ایمنی ناوبری هوایی اروپا (یوروکنترل) اعلام کرد که تعداد پروازهای انجام شده توسط فرودگاه استانبول در روز یکشنبه به ۱۶۸۴ پرواز رسید که رکورد ۱۶۲۴ پرواز فرودگاه فرانکفورت در ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۹ را شکست.
توسعهیافتگی و مقایسه تطبیقی کشورها با هم یعنی اینکه گفته میشود «در کشورهایی مانند دانمارک از ۳۷۳ شاخص توسعه ۳۰۱ شاخص مثبت است؛ اما ایران تقریبا در نیمی از شاخصهای توسعه وضعیت هشدارآمیز دارد و در سال ۱۴۰۱ معادل ۱۲ رتبه کاهش جایگاه را نسبت به سال ۱۴۰۰ تجربه کرده است. عقبگرد ایران در شاخصهای توسعهای در شرایطی است که مطابق بررسیهای انجام شده در منطقه، ترکمنستان ۱۳ رتبه، قرقیزستان و عراق ۱۲ رتبه، عربستان ۱۱ رتبه و ارمنستان ۹ رتبه ارتقا در شاخصهای توسعهای را تجربه کردهاند.»
ما نه تنها به توسعهیافتگی نرسیدهایم و نه تنها در حال توسعه نیستیم، بلکه نشانههایی هست که مدام به عقبتر میرویم. توسعهنیافتگی و به عقب رفتن توسعه در ایران یعنی اینکه گفته میشود «سرعت اینترنت موبایل ایران از توگو و مراکش کندتر است؛ اینترنت ثابت هم کندتر از آنگولا. رتبه یک تا پنج اینترنت موبایل در جهان در ماه مارس ۲۰۲۳ به ترتیب به امارات متحده عربی (۱۸۱.۷۹)، قطر (۱۶۴.۸۶)، نروژ (۱۴۶.۱۵)، کویت (۱۳۶.۷۵) و دانمارک (۱۲۷.۱۳) تعلق دارد. همچنین رتبه یک تا پنج اینترنت پهنباند ثابت در جهان به ترتیب سنگاپور (۲۴۱.۳۵) شیلی (۲۲۳.۲۱)، امارات متحده عربی (۲۲۰.۶۱)، چین (۲۱۸.۸۰)، هنگکنگ (۲۱۳.۱۴) تعلق دارد.
وضعیت اینترنت در جهان، جنونآمیز متحول میشود و ما در کشورمان همچنان گرفتار فیلترینگ هستیم. یک نماینده مجلس به تازگی گفته است «گردش مالی فیلترینگ در ایران ۴۰ تا ۵۰ هزار میلیارد تومان است.»
نمونههای بیشتری هم هست که همگی نشان میدهد حتی همسایگان ما چگونه سودای توسعه در سر دارند و ما در حسرت توسعه ماندهایم. تازگیها وزارت سرمایهگذاری عربستان تفاهمی به ارزش ۵.۶ میلیارد دلار (۲۱ میلیارد ریال عربستان) با شرکت چینی «هیومن هورایزونز» متخصص در توسعه فناوریهای خودروهای هوشمند و تولید خودروهای برقی برای انجام پروژه مشترک تحقیق، توسعه، ساخت و فروش خودرو امضا کرد.»
موارد بسیار تلختری وجود دارد که از بیان آنها صرفنظر میکنم. اما چه باید کرد و حسرت توسعه جامعه ایران تا کجا پیش خواهد رفت؟
گفته میشود بر لایحه برنامه هفتم توسعه انتقادات زیادی وجود دارد؛ اما هدف نگارش این متن پرداختن به آن ایرادات نیست. قبل از این هم ۶ لایحه توسعه توسط دولتهای دیگر نوشته شده بود، اما ما همچنان با روح توسعه تعارضهای جدی داریم.
برنامه توسعهای که ما را بینالمللی نکند مبنای پایداری نخواهد داشت. به قول دکتر سریعالقلم «اصول توسعهیافتگی جهانی و جهانشمولاند.» برنامه توسعهای که نتواند طبقه متوسط جامعه را نجات بدهد، هرگز سالهای روشنی را به ما نشان نخواهد داد.
توسعه یعنی اینکه طبقه متوسط جامعه میداندار حوزه عمومی باشد و دغدغه نیازهای معیشتی نداشته باشد. این در حالی است که گفته میشود «خط فقر در تهران به ۳۰ میلیون تومان رسیده و با توجه به شرایط مسکن، اجاره، معیشت و تورم مشاهده میکنیم که قشر متوسط جامعه عملا به سمت حاشیهنشینی در تهران یا شهرهای همجوار سوق پیدا کرده و به همین علت ممکن است در آینده نه چندان دور شاهد مسائل اجتماعی و سیاسی متعدد باشیم.»
یک روزی برنامههای هفتم، هشتم، نهم و... توسعه هم توسط دولتها میآید و میرود؛ اما تنها دولتها نیستند که یک کشور را از مسیر توسعه دور یا به آن نزدیک میکنند. مادامی که ملتها نیز انسانهای توسعهیافتهای نباشند هرگز از حسرت توسعه عبور نخواهیم کرد.
ما بیش از لایحههای توسعه، به انسان توسعهیافته نیاز داریم که روح پرسشگری دارد و کنشگر اجتماعی است و در برابر توسعه نیافتگی اعتراض و انتقاد میکند.
به قول یکی از همکاران رسانهای «انسان توسعه یافته قانونمند است و به قانون احترام میگذارد. در عین حال مرعوب مقامات اداری و حکومتی هم نمیشود. میداند که این مقامات تنها در سازمان مطبوع خود صاحبمقام هستند و در عرصه اجتماع همگی خدمتگزار شهروندان هستند.» انسان توسعه یافته در حسرت توسعه نمیماند و برای رسیدن به آن، مدام فریاد میزند.
