تجارت ارزش افزوده
امروزه شرکتها با ایجاد زنجیره ارزش جهانی یا شبکه بینالمللی تولید، عملیات خود را - از طراحی محصول و ساخت اجزا تا مونتاژ و بازاریابی- در سراسر جهان توزیع میکنند.
صرف نسبت دادن کل ارزش صادرات به آخرین کشور مبدأ، ممکن است منجر به نتیجهگیری گمراهکنندهیی درخصوص تفسیر و تحلیل نحوه تجارت بین کشورها شود و احتمال دارد استفاده صرف از روش سنتی تعیین ارزش تجارت که جریان خالص کالاها و خدمات را تنها در هنگام عبور از مرزها ثبت میکند، منجر به اتخاذ تصمیمات اشتباه شود. آمارهای تجاری مرسوم میتواند چشمانداز گمراهکنندهیی برای کشورها درخصوص اهمیت تجارت در درآمد و رشد اقتصادی فرآهم آورد، درحالی که آنچه میبینند، همان چیزی نیست که بهدست آوردهاند (ماورر و دیگین، 2010) . اندازهگیری تجارت ارزش افزوده میتواند به تشخیص درست نوع تعاملات تجاری و اتخاذ خطمشیهای مناسب توسط سیاستگذاران کمک فراوانی کند و چالشهای پیشروی تجارت جهانی را درحال و آینده آشکار کند. بدینمنظور سازمان تجارت جهانی در سال 2012، موضوع جدیدی را تحت عنوان «ساخته شده در جهان» بهطور رسمی معرفی و مقدمات مربوط به اجرایی کردن این طرح را با هدف ایجاد ابزاری برای انتقال اطلاعات، تجارب و رویکردهای کاربردی اندازهگیری و تحلیل اصطلاح تجارت ارزش افزوده آغاز کرد. در این راستا، سازمان تجارت جهانی و سازمان توسعه همکاریهای
اقتصادی با مشارکت یکدیگر از طریق تحلیل آمارهای مربوط به داده- ستانده و آمارهای تجارت کالا و خدمات، پایگاه داده تجارت ارزش افزوده را ایجاد کردند و نخستین گزارش فرآوری دادههای مذکور را در ژانویه 2013 منتشر و در مه 2013 بهروزرسانی کردند.
در این گزارش، با اقتباس از گزارشهای سازمان تجارت جهانی به تشریح مطالبی درخصوص ارزش افزوده صادرات و سهم برخی از کشورهای منتخب در ارزش افزوده صادرات هر یک از بخشهای خدمات، کالاهای ساخته شده و مواد اولیه پرداخته میشود. لازم به ذکر است که این مطالب برای نخستینبار در گزارش سالانه آمار تجارت بینالملل سازمان تجارت جهانی ارایه شده است.
مفهوم تجارت ارزش افزوده
ارزش افزوده، ارزشی است که از طریق بنگاههای مختلف طی فرایند تولید به کالاها و خدمات افزوده میشود. ارزش افزوده خارجی صادرات مربوط به ارزش افزوده حاصل از ورودیهای خارجی است که برای تولید کالاها و خدمات صادراتی نهایی یا واسطهیی وارد شدهاند.
مثال سادهیی که در شکل یک ارایه شده، میتواند این موضوع را به سادگی نمایش دهد. کشور A، 100دلار کالا را که بهطور کامل توسط این کشور تولید شده است، به کشور B صادر میکند. کشور B قبل از صدور آن کالا به کشور C، کالای مزبور را مورد پردازش و فرآوری قرار میدهد. این کشور، 10دلار به ارزش کالا میافزاید و پس از آن 110دلار به کشور C صادر میکند همانطور که در شکل زیر مشاهده می شود از 110دلار صادرات به کشور C، 100دلار از ارزش افزوده ایجاد شده، به کشور A تعلق دارد و مابقی آن (10دلار) مربوط به کشور B میشود. اندازهگیری متعارف تجارت، مجموع صادرات کشورهای A و B را به میزان 210دلار نشان میدهد، در حالی که در این فرایند 110 دلار ارزش افزوده تولید شده است. علاوه براین، براساس اندازهگیریهای سنتی، کشور C هیچگونه تجارتی به کشور A ندارد، درحالی که کشور A ذینفع اصلی مصرف کشور C بهشمار میرود. از جهتی دیگر، کسری تجارت کشور C با کشور B در روش سنتی، 110دلار به نظر میرسد، اما با در نظر گرفتن جریان ارزش افزوده، این مقدار به 10دلار کاهش مییابد. مقدار کسری تجاری این کشور با کشور A نیز 100دلار است.
شکل1- جریان تجارت ارزش افزوده
مقدار ارزش افزوده داخلی و خارجی صادرات براساس مطالب ذکر شده، ارزش افزوده صادرات به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم میشود. بخشی از آن مربوط به ارزش افزودهیی است که توسط نخستین کشور صادرکننده تولید شده و بخش دیگری از آن در دومین کشور واردکننده تولید شده و به کشور ثالث دیگری صادر شده است. این مقادیر بهطور کلی شامل صادرات کالاهای ساخته شده، مواد اولیه و خدمات میشود.
همانطور که در شکل 2 مشاهده میشود، در سال 2008، ارزش افزوده خارجی از کل صادرات جهان، 26درصد بوده است، به عبارتی دیگر، یکچهارم صادرات جهان منشأ خارجی دارد. همچنین حدود سهچهارم(74درصد) ارزش افزوده صادرات جهان مربوط به ارزش افزودهیی بوده که در داخل کشورها تولید شده است که 42 واحد درصد از 74درصد ارزش افزوده مذکور توسط نخستین کشور واردکننده مصرف شده است و ارزش افزودهیی که به کشور سوم صادر شده، تقریبا معادل 32 واحد درصد باقی مانده است. بخشی از ارزش افزوده نیز از طریق واردات مجدد به کشور صادرکننده اصلی بازگردانده میشود که مقدار آن در سطح جهان طی سال 2008، ناچیز و تقریبا برابر با 0.5 درصد بوده است.
شکل2- ارزش افزوده داخلی و خارجی صادرات جهان در سال 2008 (درصد صادرات ناخالص)
30.3 درصد از مجموع صادرات کالا، خدمات و مواد اولیه اتحادیه اروپا در سال 2008 ناشی از ارزش افزوده خارجی بوده که از متوسط جهانی بالاتر است. ساختار صادرات اتحادیه اروپا نیز مشابه ساختار تجاری ارزش افزوده صادرات جهان است. ارزش افزوده داخلی که توسط واردکننده مصرف شده، معادل 39درصد (کمتر از میانگین جهانی)، درحالی که مقدار ارزش افزوده اتحادیه اروپا که به کشورهای سوم صادر شده، 30.4درصد است، یعنی حدود 1درصد کمتر از متوسط جهانی است.
شکل3- ارزش افزوده داخلی و خارجی صادرات اتحادیه اروپا (درصد صادرات ناخالص)
برای سایر کشورها، ارزش افزوده صادرات کالاهای ساخته شده، مواد اولیه و خدمات که توسط نخستین کشور واردکننده مصرف شده، معادل 60درصد است، درحالی که ارزش افزوده صادر شده به کشورهای سوم پایینتر از متوسط جهانی است (27درصد در مقایسه با 32درصد) .
شکل4- ارزش افزوده داخلی و خارجی صادرات سایر کشورها (درصد صادرات ناخالص)
مقدار ارزش افزوده داخلی و خارجی مجموع صادرات کالاهای ساخته شده، مواد اولیه و خدمات در سال 2008 برای کشورهای منتخب که بیشتر آنها عضو OECD هستند، در جدول یک نمایش داده شده است.
جدول 1- اجزای ارزش افزوده صادرات ناخالص کشورهای منتخب، سال 2008
همانطور که در جدول فوق مشاهده میشود، در کشورهای چین، مالزی و ترکیه به ترتیب 33، 38 و 26درصد از ارزش افزوده کل صادرات کالاهای ساخته شده، مواد اولیه و خدمات مربوط به ارزش افزودهیی است که در خارج از این کشورها ایجاد شده، درحالی که این مقدار در کشور عربستان حدود 3درصد است و بیش از 97درصد ارزش افزوده صادرات عربستان در داخل این کشور ایجاد میشود که با توجه به ترکیب صادرات کشور عربستان، سهم بالای نفت در صادرات این کشور نیز در این ارقام مشاهده میشود. این امر درحالی است که کشوری مانند لوکزامبورگ تنها 40درصد ارزش افزوده صادرات خود را در داخل کشور تولید میکند.
در ادامه ارزش افزوده داخلی و خارجی این کشورها در هر یک از بخشهای خدمات، مواداولیه و کالاهای ساخته شده مورد بررسی قرار میگیرد.
سهم ارزش افزوده داخلی و خارجی صادرات ناخالص کشورها، به تفکیک کالاها و خدمات
با در نظر گرفتن تجارت ارزش افزوده، سهم خدمات در تجارت جهانی به مراتب بیشتر از سهم ارزشی ناخالص خدمات در تجارت جهانی میشود. توجه به ترکیب مقادیر ارزش افزوده داخلی و خارجی، سهم خدمات در تجارت جهانی 42درصد میشود، در حالی که با در نظر گرفتن مقادیر ناخالص (تراز پرداختها) و بدون لحاظ کردن ارزش افزوده، سهم خدمات در تجارت جهانی به حدود 20درصد میرسد.
شکل5- سهم ارزش افزوده هر یک از بخشها در صادرات ناخالص کل جهان
چنین اختلافی در تفاوت مذکور به واسطه این است که بسیاری از خدمات مورد نیاز برای فرایندهای تولید صنعتی در قیمت فروش کالاها و بهدنبال آن در مبادلات بینالمللی کالا لحاظ میشوند. سهم ارزش افزودهیی که از مواد اولیه (با منشأ داخلی یا خارجی) نشات میگیرد، برای کشورهای غیراروپایی بسیار بالاست (حدود 58درصد)، در حالی که این مقدار برای کشورهای اروپایی حدود 9درصد است. این امر نشاندهنده رقابتپذیری کشورهای اروپایی در تولید ارزش افزوده در بخشهای خدمات و صنعت است.
شکل 6- سهم ارزش افزوده هر یک از بخشها در صادرات ناخالص کشورهای اروپایی
شکل 7- سهم ارزش افزوده هر یک از بخشها در صادرات ناخالص سایر کشورها
در جدول2، سهم ارزش افزوده داخلی و خارجی هر یک از بخشهای خدمات، کالاهای ساخته شده و مواد اولیه در کشورهای منتخب ارایه شده است.
جدول 2- سهم ارزش افزوده داخلی و خارجی صادرات ناخالص به تفکیک بخشها در کشورهای منتخب- سال 2008
همانطور که در جدول شماره 1 مشاهده شد، 33.3درصد ارزش افزوده صادرات چین منشأ خارجی داشته و 66.7درصد از آن داخلی بوده است. از طرفی با توجه به جدول 39.2درصد از ارزش افزوده صادرات این کشور مربوط به ارزش افزوده داخلی کالاهای ساخته شده میشود و 14.7درصد آن به ارزش افزوده خارجی کالاهای ساخته شده تعلق دارد. بنابراین سهم ارزش افزوده صادرات صنعتی کشور چین 53.7درصد است که از این مقدار 0.73درصد مربوط به ارزش افزوده داخلی است و 0.27درصد آن منشأ خارجی دارد.
شکل 8- ترکیب ارزش افزوده صادرات چین
در کشور ترکیه، 73درصد ارزش افزوده صادرات مربوط به بخش داخلی است که از این مقدار کالاهای ساخته شده و خدمات با 32 و 36درصد، بیشترین سهم را دربر میگیرند. ترکیب ارزش افزوده صادرات کشور ترکیه در شکل 9 نشان داده شده است.
ترکیب ارزش افزوده صادرات ترکیه
91درصد ارزش افزوده صادرات عربستان توسط کشورهای واردکننده بهطور مستقیم مصرف میشود. 85 درصد ارزش افزوده صادرات این کشور مربوط به مواد اولیهیی است که در داخل کشور ایجاد میشوند. میزان ارزش افزوده صادرات کالاهای ساخته شده صنعتی در این کشور بسیار ناچیز است. ترکیب ارزش افزوده صادرات این کشور در شکل زیر ارایه شده است.
ترکیب ارزش افزوده صادرات صنعتی
سهم صنعت از کل ارزش افزوده صادرات در کشورهای چین، آلمان، کره، مالزی، تایلند، ویتنام و ترکیه بالاتر از متوسط جهانی است. عربستان تنها کشوری است که سهم ارزش افزوده بخش صنعت در آن ناچیز است. در کشور چین، 53.7درصد ارزش افزوده صادرات متعلق به بخش صنعت است. همانطور که در بخشهای قبلی اشاره شد، بخشی از این ارزش افزوده در داخل کشورها ایجاد میشود و بخش دیگر آن منشأ خارجی دارد. متوسط جهانی سهم ارزش افزوده خارجی صنعت حدود 25درصد کل صادرات صنعتی است.
در کشور چین این مقدار برابر 27.3درصد است. در کشورهای ویتنام و مالزی نیز به ترتیب 47.9 و 44.5درصد از کل ارزش افزوده صادرات صنعتی منشأ خارجی دارد. بدینترتیب میتوان دریافت که صادرات کشورها همواره ناشی از مقادیر ارزش افزودهیی که در داخل آن کشورها تولید میشود، نیست، لذا در یک سیستم تجاری جهانی، ممکن است کشورهای بسیاری در تولید و صادرات یک محصول نقش داشته باشند که نباید آنها را نادیده گرفت.
جمعبندی
امروزه موضوع جدیدی که تحت عنوان «ساخته شده در جهان» مطرح شده، ضرورت تکمیل آمارهای تجاری را با شاخصهای جدیدی که با واقعیتهای تجاری جهانی منطبق باشد، آشکار میسازد. تعیین نوع تعاملات و روابط تجاری با سایر کشورهای جهان صرفا براساس ارقام تجارت خالص بین کشورها و بدون توجه به سهم ارزش افزوده وارداتی یا صادراتی ممکن است تصمیمات مربوط به سیاستهای تجاری را با خطا روبهرو کند.
استفاده از تکنیک تعیین ارزش افزوده تجاری اهمیت کشورها را در ساختار تجارت کشور مشخص خواهد کرد که استفاده از این ابزار نیازمند شفاف بودن کلیه آمارهای تجارت و جداول آماری داده- ستانده منطبق بر تعاریف و طبقهبندیهای بینالمللی و برقراری ارتباط و اتصال با سازمانهای بینالمللی بهویژه سازمان تجارت جهانی برای تعیین شاخصهای مربوطه و انتقال دانش فنی مرتبط با انجام اینگونه محاسبات خواهد بود. ارتقای این نوع همکاریهای فنی علمی در راستای بهبود تعاملات خارجی کشور نیز مفید بهنظر میرسد.
