گروه انرژی|نادی صبوری| «تعادل» تاکنون در سلسله گزارشهایی به مساله کشمکش ایران و هند بر سر میدان گازی فرزاد B پرداخته است. روز گذشته نیز تازهترین اخبار در مورد میدان گازی که از ورود شرکت روسی گازپروم به مطالعه آن حکایت داشت در گزارش روزنامه منتشر شد. اما در این میان یک پرسش با اهمیت نیز وجود دارد که تاکنون کسی در پی یافتن پاسخ آن نبوده است. این پرسش دلیل اصرار هند بر حضور در این میدان گازی است. وبسایت «اویلاند گس فایننشال ژورنال» روز گذشته مقالهیی با عنوان «هندوستان خواستار اقتصادی مبتنی بر گاز است» به مسائلی پرداخت که به نوعی میتواند ریشه اصرار شدید هند بر حضور در میدان گازی فرزاد B در قالب مشارکت در تولید را نشان دهد.
مانیش وید ناظر تحقیقات بنیادین در ابتدای این مقاله مینویسد: «بر اساس گزارش چشمانداز انرژی جهان که آژانس بینالمللی انرژی در سال 2015 منتشر کرد، اقتصاد هندوستان تا سال 2040 به اندازهیی 5برابر اندازه فعلیاش رشد خواهد کرد. اتفاقی که تقاضایی عظیم را برای انرژی در سالهای پیشرو در این کشور ایجاد میکند. همچنین در پایان این دوره، جمعیت هند به یکمیلیارد و 600 میلیون نفر خواهد رسید و باعث خواهد شد که برای نخستینبار در اوایل 2020 جمعیت هند از چین پیشی بگیرد. این اتفاق کمک قابل توجهی به افزایش سهم این کشور از مصرف انرژی خانگی خواهد کرد.»
او ادامه میدهد: «بر اساس گزارش نقد و بررسی آماری انرژی جهان BP در سال 2016 سهم فعلی هندوستان از سبد انرژی جهانی 5.3درصد است که با سهم 22.9درصدی چین فاصله دارد. اکنون نفتخام و زغالسنگ سهم زیادی در تامین انرژی مورد نیاز هندوستان دارند. سوختهایی که به انتشار گازهای گلخانهیی کمک میکنند. بنابراین طبیعی است که هندوستان خواستار افزایش سهم گاز طبیعی از سبد تامین انرژی خود باشد. سوختی که با حساسیتهای محیط زیستی کمتری همراه است.»
مانیش وید ادامه میدهد: «بر اساس گزارش چشمانداز انرژی جهان در 2035 شرکت BP سهم زغالسنگ و نفت از تامین انرژی هند، همچنان به دست بالا بودن ادامه میدهند. هر چند این سهم از 58درصد زغالسنگ و 28درصد نفتخام به 52 درصد زغالسنگ و 27درصد نفتخام در 2035 خواهد رسید. در سوی دیگر سهم گاز طبیعی در طول این مدت از تامین انرژی هندوستان معادل
7 درصد باقی خواهد ماند. البته پیشبینی میشود که تقاضا برای گاز طبیعی در این مدت تا 162درصد گسترش پیدا کند که از رشد 120درصدی برای نفت خام و 105درصدی برای زغالسنگ بیشتر است.»
او در ادامه مینویسد: «بدینترتیب اگرچه این روندها از افزایش سهم گاز طبیعی در قیاس با نفت خام و زغالسنگ حکایت میکند اما همچنان چالشی بزرگ را برای دستیابی به هدف دولت هند از دوبرابرسازی سهم گاز طبیعی از تامین انرژی این کشور و رساندن آن به 15درصد پیش روی مسوولان هند میگذارد.»
از نظر وید نکته جالب توجه در این است که سهم گاز از تامین انرژی هندوستان، بر اساس گزارش آماری BP از 9درصد در سال 2007 به 6.5درصد در سال 2015 افت پیدا کرده است. متوسط این سهم در جهان 24درصد است.»
او مینویسد که با توجه به تعهدات هندوستان در کاپ 21 در پاریس، آنها مجبور هستند که «گاز» را به عنوان سوخت اصلی موتور اقتصاد خود انتخاب کنند. این محقق هندوستانی اعتقاد دارد که هندوستان با چند روش باید بتواند سبد سوخت خود را متحول کرده و با کمک گاز طبیعی از موقعیت فعلی که از نظر او سکوی اول پرش اقتصادی هند است، جهش داشته باشد. وید عنوان میکند: «تنها راهحل هندوستان یک اقتصاد گازمحور است، سوختی که هم تولیدکننده و هم مصرفکننده را امن و امان نگه میدارد.» وید در گزارش خود از اصلاحاتی که هندوستان در صنایع بالادستی خود برای استفاده از گاز طبیعی ایجاد میکند نوشته و مینویسد که این روش راهی برای نزدیکتر شدن به انرژیهای تجدیدپذیر نیز به شمار میرود، چرا که میان گاز طبیعی و سوختهای تجدیدپذیر قرابت وجود دارد.
اهمیت گاز برای آینده اقتصاد هند، توجیهی بر انتظار 8ساله شرکت اوانجیسی ویدش هند برای حضور در میدان گازی فرزاد B در قالب مشارکت در تولید است. برای هندوستان چنین راهی در واقع مطمئنترین و پایدارترین راهکار برای تامین گاز طبیعی مورد نیاز اقتصاد و صنایع این کشور به شمار میرود. روشی که آنها پیش از این نیز در مورد نفتخام از آن بهره برده و از مزایای آن به خوبی آگاه هستند. میدان گازی فرزاد B معادل 2.5تریلیون فوت مکعب گاز طبیعی قابل برداشت را در خود جای داده است. هند همچنان امید دارد که بتواند با مدل مالیای که مورد قبول ایران نیست با یک تیر دو نشان زده و بتواند تور خود را برای صید بخشی از سوخت مورد نیاز موتور اقتصادش در آبهای خلیجفارس پهن کند.