آغاز روند صعودی تورم تا پایان سال
نرخ تورم در 12ماه منتهی به آبانماه 1395 نسبت به 12ماه منتهی به آبانماه 1394 معادل 8.6درصد است. به گزارش بانک مرکزی شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی مناطق شهری ایران در آبان ماه سال جاری به عدد 249.5 رسیده است. این شاخص در مهرماه به رقم 248 رسیده بود، بر این اساس نرخ تورم آبانماه نسبت به ماه قبل آن 0.6درصد افزایش یافته است. شاخص مذکور همچنین نسبت به ماه مشابه سال قبل معادل 9.1درصد افزایش داشته است. مرکز آمار نیز نرخ تورم 12ماه منتهی به آبانماه را 7.5درصد و نرخ نقطه به نقطه را 6.1درصد اعلام کرده است. بنابراین اختلاف آماری این دو نهاد در اعلام نرخهای تورم ماه به ماه در حال افزایش است.
تورم صعودی خواهد بود
نرخ تورم نقطه به نقطه از شهریور تا آبان ماه روند نزولی داشته است اما به نظر میرسد، این روند موقتی و در حد یک نوسان کوتاهمدت باشد و خیلی نمیتوان به تداوم سیر نزولی آن خوشبین بود. لزوما بازه زمانی سه ماه تغییر در روند را نشان نمیدهد چون سه ماه خیلی زمان کوتاهی است. علاوه بر این رویکرد جدید دولت تاثیرگذار است که قصد دارد در سال آخر تمرکز خود را روی کاهش مشکل نقدینگی و برطرف کردن برخی موانع تولید کند یا خیر. بنابراین ناگزیر تورم افزایشی خواهد بود. بر اساس شواهدی که در دولت وجود دارد و بر اساس تئوریهای اقتصادی، تورم باید تا آخر سال فرآیندی افزایشی داشته باشد. حالا میتواند افزایش نرخ ارز و دلار در بودجه باعث تحریک قیمتها شود اما جدا از این عوامل به نظر میرسد، رشد پایه پولی و نقدینگی نبوده است. بنابراین میتوان گفت یک تورم نهان وجود دارد که در یکسال آتی خود را نشان میدهد هرچند پیشبینی اینکه این بروز تورم دقیقا کی صورت گیرد، مشکل است اما اینکه طی یکسال آینده این اتفاق خواهد افتاد و تورم سیر صعودی خواهد داشت بهنظرم بسیار ممکن خواهد بود.
در اینجا باید اشاره کنم که امکان انفجار تورمی هم وجود دارد اگر عوامل دیگری با نقدینگی همراه شوند و مانند یک جرقه عمل کنند. مثلا در نرخ ارز تغییری ایجاد شود یا اینکه عاملی محدودکننده بخش عرضه را محدود کند. این عوامل همانطور که گفته شد میتوانند مانند یک جرقه عمل کنند و آن تورم نهفته را فعال کنند.
2عامل خنثیساز نقدینگی
در خصوص عدم تاثیرگذاری نقدینگی بر تورم باید گفت که این همیشه وجود دارد اما این تاثیرگذاری بدین معنی نیست که اگر نقدینگی افزایش پیدا کرد سریعا تورم هم افزایشی شود لذا تورم ممکن است با وقفه ایجاد شود. طبیعتا تا حدود زیادی اقتصاددانان متفقالقول هستند که افزایش نقدینگی در تورم اثرگذار است و این عقیده که نقدینگی در تورم تاثیرگذار نبوده است. بنابراین اینکه بپنداریم دو متغیر ارتباطی با یکدیگر ندارند، اشتباه خطرناک است. در کل باید گفت که زمانی مشاهده شد نقدینگی در تورم اثری نکرد، باید به دو موضوع توجه شود: وقفه زمانی و اثر سایر متغیرها. این متغیرها میتوانند اثر نقدینگی را بهطور موقت خنثی کنند بهطور مثال اکنون ما نرخ ارز را داریم که تاحدودی نسبت به دورههای گذشته باثبات بوده است و همین امر توانسته از افزایش تورم جلوگیری کند. علاوه بر این اقتصاد در یک سیکلهای رکودی قرار داشته که تقاضا را برای بسیاری از کالاها کاهش داده است. بدینترتیب شاید بتوان این را هم گفت که اگر نقدینگی تا این میزان رشد پیدا نکرده بود، به تورم 10درصدی نیز نمیتوانستیم، برسیم چون هیچ تقاضای موثر در بازار وجود نداشته است. علاوه بر این برخی
کارشناسان هم از ترکیب نقدینگی به عنوان عامل عدم تاثیرگذاری آن بر تورم صحبت میکنند به این صورت که گفته میشود نقدینگی با منشا پایه پولی بر تورم تاثیرگذار نخواهد بود و برعکس نقدینگی نشات گرفته از ضریب فزاینده بر تورم موثر است. ضریب فزاینده کارکرد بانکها را منعکس میکند این کارکرد میتواند افزایش وام دادن باشد همچنین میتواند از افزایش پایه پولی به وسیله دولت باشد بنابراین زیاد نمیتواند این ترکیب متفاوت باشد و به نظر من باید در تحلیل این موضوع به سایر عوامل دیگر متمرکز شویم.
2دلیل اختلاف آماری 2 نهاد
کارشناسان درباره این اختلاف آماری تاکنون زیاد صحبت کردهاند، اما در این خصوص ذکر چند نکته اهمیت دارد. نحوه آمارگیری مرکز آمار ایران و بانک مرکزی از 2 جهت متفاوت است؛ سبد کالایی و دوره زمانی.
بهطور مثال مرکز آمار ایران معمولا زودتر آمار تورم را اعلام میکند، این موضوع به دلیل این است که این نهاد یک ماه را فرضا تا بیست و پنجم میسنجد و تا این روز اطلاعات خود را جمعآوری و محاسبه میکند اما بانک مرکزی اطلاعات اقلام را تا پایان ماه محاسبه میکند. علاوه بر این سبد مورد بررسی این دو با یکدیگر متفاوت است. بانک مرکزی سبد کالاهای بودجه خانوار را برای محاسبات خود در نظر میگیرد اینکه بودجه خانوار چقدر و از چه کالایی استفاده کرده است. اما بودجه خانوار مرکز آمار متفاوت است بنابراین طبیعی است، سبد آنها متفاوت باشد. این تفاوت شامل هم نوع کالاها و هم وزن آنها میشود. این وزنها بسیار به یکدیگر نزدیک هستند اما یک به یک نیستند.
اگر روشهای آمارگیری دو نهاد درست باشد که تاکنون هم نشان داده درست بوده است، این تغییرات وجود دارد اما مسیرهای زمانی زیاد متفاوت نیست یعنی اگر رشدها را مقایسه کنید، آنچنان متفاوت نیست حالا شاید سطح این دوتا با هم متفاوت باشد.
از طرفی چون این دو نهاد شفاف عمل نمیکنند و اطلاعاتی که اعلان میکنند، محدود است بنابراین قضاوت درباره اینکه کدام دقیقترند، بسیار مشکل است اما واقعیت نشان میدهد که متد این دو با هم متفاوت است.
اینکه اکنون اختلاف این دو آمار بیشتر شده است شاید به دلیل شدیدتر شدن رقابت بین دو این نهاد برای سریعتر اعلام کردن آمار باشد. در این خصوص باید بگویم بنده اطلاعات آنچنانی از مرکز آمار ندارم ولی این را میدانم که دقت آمارگیری بانک مرکزی تا حد زیادی قابل قبول است و سختگیریهایی برای قربانی نکردن دقت برای سرعت وجود دارد اما با این حال نمیشود، منکر آن شد که این رقابت باعث پایین آمدن کیفیت شده است. بهترین پیشنهاد این است که بین دو نهاد مذکور تقسیم وظیفه صورت گیرد تا از موازیکاری و اتلاف منابع جلوگیری شود. لازم است، اضافه کنم نهادهای بینالمللی مثل صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی تنها آمارهای بانک مرکزی را معیار محاسبات خود قرار میدهند و در اکثر کشورهای دنیا نیز تنها متولی آمارگیری مخصوصا آمار تورم را بانکهای مرکزی میدانند. در خصوص آمارهای دیگر نیز در کشورهای دنیا مرکزی شبیه به مرکز آمار ما وجود دارد اما بین آنها بهطور روشنی تقسیم وظیفه شده است. نیل به این هدف در ایران به قدرت و مسائل سیاست مرتبط است.
