داستان تکرار میشود و موضوع مرغ و تخممرغ عینیت پیدا میکند و به یک دور باطل میافتیم که اول باید دولت کوچک شود تا بخش خصوصی رشد و توسعه واقعی را تجربه کند یا اینکه باید منتظر باشید اول بخش خصوصی بزرگ شود و بعد کارها را از دولت بگیریم. برای پاسخ به دغدغههایی از این دست حسین سلاحورزی با سابقه تدریس در دانشگاه و همچنین فعالیت در اتاق بازرگانی گزینه مناسبی است. وی در گفتوگو با ایلنا میگوید: واقعیت این است که حضور من در اتاق بازرگانی لرستان، شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی و حضور در کانون عالی کارفرمایان این فرصت را در اختیارم گذاشته است که با همان گروههایی که نام بردید، نشست و برخاست کنم، مشاوره بگیرم، پای مجادلههای آنها بنشینم، طرح خواستههای فعالان خصوصی را از نزدیک بشنوم و خواستهها و تنگناها را دستهبندی کنم تا در نهادهای بالادستی مطرح کنم. با این دیدگاه موافق هستم که بخشی از مشکلات فعلی اقتصاد خانواده، اقتصاد بنگاه و اقتصاد کلان به مقوله سیاست در ایران برمیگردد. برای اینکه موضوع کمی روشنتر شود و تحمیلهای سیاست بر رفتار متغیرهای اقتصادی تا اندازهیی آشکار شود به دنیای واقعی برگردیم و سپهر سیاست
ایران را کمی واضحتر ببینیم. در ایران متاسفانه احزاب نیرومند و شناسنامهدار نداریم که دارای کادرهای ورزیده باشند و کارشناسان و متخصصان رشتههای گوناگون از جمله اقتصاد را در درون حزب داشته باشند. فقدان احزاب چه پیامدهایی دارد؟ یکی از پیامدهای آن حضور تکچهرهها در انتخابات ریاستجمهوری و مجلس است. این تکچهرهها در انتخابات ریاستجمهوری ناگزیرند برای به دست آوردن رای، حرفهایی بزنند که همه گروههای اجتماعی - اقتصادی را خرسند کنند و پس از آنکه برنده شدند سردرگم میشوند که چگونه به وعدهها عمل کنند. از طرف دیگر آن افراد و احزاب و گروههایی که در انتخابات نمیتوانند، اکثریت آرای شهروندان را به دست آورند نیز فاقد نقشه و استراتژی اقتصادی هستند. در چنین فضایی است که دولت مستقر با هر گرایش سیاسی با انتقادهای فزاینده مواجه میشود. به میزانی که منتقدان رسانه و قدرت داشته باشند فضای سیاسی و اقتصاد سیاسی را گونهیی جلوه میدهند که انگیزه اصلاحات اقتصادی و انگیزه ورود سرمایهگذاران داخلی و خارجی محدود میشود. اینگونه میشود که رشد سرمایهگذاری ناکافی راه رشدهای بالا را میبندد و رشدهای پایین درآمدسرانه ایرانیان را به
اندازهیی بالا نمیبرد، شغل پایدار ایجاد نمیشود، مناسبات گروههای اجتماعی باز هم روشن و شفاف نمیشود و دهها اختلال کوچک و بزرگ در رفتار متغیرهای اصلی اقتصاد رخ میدهد.
وی همچنین تصریح کرد: مجادله سیاسی در هر سرزمینی و در هر عصر و دورهیی برای کسب قدرت میان افراد و احزاب وجود دارد. این قدرتخواهی احزاب و افراد که راه را برای رقابت سیاسی هموار میکند، یکی از دلایل رشد و توسعه اندیشه و عمل سیاسی در جامعه است. تفاوت برخی کشورها که سنت دموکراتیک در آنها قدیمی و ریشهدار است با کشورهایی مثل ایران که انتخابات در آن چندان قدیمی نیست در مساله روشن و شفاف بودن دیدگاهها و برنامههای احزاب شناخته شده است. علاوه بر این در کشورهای توسعهیافته اقتصادی، تفاوت دولتها در نگاه و رفتار و در منش و روش بهگونهیی نیست که همه امور را ناگهان دور بیندازند و برنامههای دولت قبلی را از بیخ و بن انکار کنند. در شمار قابل اعتنایی از کشورها، سهم و نقش دولت و بخش خصوصی و به عبارت دقیقتر نقش نهاد دولت و نهادهای مدنی شامل خانوادهها، بنگاهها و احزاب بهگونهیی است که قدرت یکسره در ترازوی نهاد دولت نیست. در شمار اندکی از کشورهای امروزی دولتها کارخانه خودروسازی، کارخانههای فولادسازی، حمل و نقل و کشتیرانی، سازمان خریدار گندم و واردکننده قند و شکر، بانک و بیمه و... دارند. نهاد دولت در ایران به دلیل اینکه میتواند درآمد حاصل از فروش نفت را یکسره به خزانهاش بریزد، قدرت برتر است. دولت ایران قدرت دارد ناگهان تصمیم بگیرد تعرفه واردات یک کالا را بنا به تمایلات مقطعی از صفر تا 100درصد تغییر دهد. دولت ایران میتواند بهطور مثال به پاریس برود و با شرکت رنو قرارداد احداث کارخانه خودروسازی منعقد کند یا فولادسازی بزرگ راه بیندازد. بنابراین مجادله سیاسی در ایران شکل و ماهیت متفاوتی دارد.