پیام‌های شاخص در شرایط خودکنترلی

۱۳۹۵/۰۸/۰۶ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۵۳۸۶۰

شاخص کل بورس تهران روز گذشته 537 واحد رشد کرد و وارد کانال 79 هزار واحدی شد. اتفاقی که این روزها در بازار سرمایه شاهد آن هستیم، مثبت و منفی شدن شاخص و تغییرات متعدد است. تغییری که باید دید مبنای آن احساسی یا ناشی از تحلیل‌ها و اخبار منتشر شده است. براساس مدل بازار، اگر تحلیل کرد باید گفت شاخص یا رونددار، صعودی و نزولی است یا در حالت رِنج قرار دارد. در حالت رنج بازار دچار نوسان می‌شود و بخشی از این نوسان از هر سه پارامتر یعنی، احساسی، تحلیلی و اخبار تاثیر می‌پذیرد. این سه پارامتر باعث می‌شود که در مرحله رِنج باشیم و اگر شرایط تغییر کند وارد مرحله روند شویم.

بنابراین در برابر سوالات بسیار در مورد حرکت شاخص نخستین نکته این است که بپذیریم کل این فرآیندها روی یکدیگر تاثیر می‌گذارند و نهایتا بازار در مرحله رِنج قرار داشته است. اما حال باید بررسی کرد که چرا بازار بورس، رِنج بوده است. در این میان یکسری عوامل وجود داشته که باعث روند مثبت بازار شده و تحلیل آنها می‌تواند کارساز باشد. مثلا فضایی که پس از برجام وجود داشت، جزو مهم‌ترین موضوعاتی بوده که در جهت دهی مثبت بازار بورس تاثیر داشته است. از آن طرف خوش‌بینی که به وجود آمده بود، در عمل با یکسری از مشکلات مواجه شد که تا حدودی روند رو به رشد را کندتر کرد.

نکته دیگری که در مورد شاخص باید به آن پرداخت، این است که شاخص را باید به صورت واقعی (reall) بررسی کرد تا نرخ تورم را از دل شاخص بیرون کشید. زمانی ممکن است شاخص به خوبی رشد کند اما با نگاهی به فرآیند متوجه می‌شویم که عملا رشد شاخص به دلیل افت ارزش ریال رقم خورده است. بنابراین در این شرایط شاخص به صورت اسمی رشد می‌کند و زمانی که تورم مهار می‌شود، به صورت اتوماتیک یکی از دلایلی که باعث رشد شاخص بود موضوعیت خود را از دست می‌دهد.

در این میان شاخص کل به صورت طبیعی همواره یک ابزار برای بررسی وضعیت کلی اقتصاد و حتی عملکرد مدیران بورس محسوب می‌شود. البته بر این باورم که شاخص به هیچ‌وجه نباید به عنوان عملکرد مدیران بورس لحاظ شود و حتی براساس صحبت‌های آقای شاپور محمدی همین برداشت نیز مورد تاکید و تایید قرار گرفته است. ایشان به صورت مشخص عنوان کردند که به شاخص کاری ندارند و به وظایف اصلی و اقدامات توجهی ویژه خواهند داشت. در بخش وظایف اصلی، بحث شفافیت بازار، کارایی بازار، سیستم معاملات بازار گنجانده می‌شود تا عملکرد مدیران براساس این شاخص‌ها مورد بررسی قرار گیرد.

اما آیا این همه حساسیت درخصوص شاخص کل، منطقی است یا نه، باید گفت بعضی اوقات اگر شاخص را به عنوان دماسنج اقتصادی لحاظ کرد، مانند درجه‌یی عمل می‌کند که تب بیمار را نشان می‌دهد. زمانی که این درجه در یخچال قرار گیرد و به صورت کنترل شده عمل شود، بسیاری از خاصیت‌های آن از میان برداشته می‌شود. از دیدگاه من منطقی نیست که شاخص را مدیریت کرد و بعد هم براساس این خودکنترلی گفت که اوضاع اقتصاد خوب است یا نه. در یک جمع‌بندی باید عنوان کرد که شاخص را نباید در دسته پراهمیت‌ها قرار داد. اما اتفاقی که به صورت تاریخی افتاده، نزدیک شدن قدم به قدم به این موضوع است که شاخص بیانگر وضعیت عمومی اقتصاد کشور است. به هر حال هنوز فاصله‌ها به دلیل کمبودهایی که در بخش ابزارها وجود دارد به چشم می‌خورد. در این راستا اگر به شاخص‌های کلان اقتصاد ایران نگاهی بیندازیم، باید پذیرفت که اوضاع نسبت به سال‌های پیش بسیار بهتر شده است. بحث رشد اقتصادی، کاهش نرخ تورم، امکان برقراری ارتباط بین‌المللی و جذب سرمایه خارجی، اینها باعث می‌شود که ما به نقطه عطف اقتصاد در سال 1395 دست یابیم البته اگر بتوان از این مراحل عبور کرد.

بسیاری از سازمان‌ها در ایران عادت کرده‌اند که رشد خود را از سمت نرخ تورم به دست آورند و همین موضوع باعث شده که گرفتار کمبود گردش در سرمایه شوند. اکنون که نرخ تورم کاهش یافته برای سوددهی باید به سمت بهره‌وری حرکت کنند. این اتفاق بسیار مبارک است اگر بتوانیم از پس آن برآییم. بنابراین نقطه عطف را باید از زاویه اقتصاد کلان دید. اما در بورس اتفاقی که افتاد این بود که ارتباط بین بازار پول و بازار سرمایه بیشتر شد تا بدهی‌های دولت از این طریق شفاف‌تر شود و اتفاق مثبتی نیز بوده است. پیش‌بینی من این است که نیمه دوم سال جاری، چند اتفاق مهم که انگار بازار سرمایه هم منتظر آنها است رخ می‌دهد. با توجه به اینکه بخشی از درآمدهای اصلی کشور از طریق نفت و فرآورده‌های گاز و پتروشیمی به دست می‌آید در مجموع می‌توان گفت کشوری هستیم که اقتصادمان نفت محور است و به نسبت تغییرات جهانی هم بر اقتصاد ایران تاثیر می‌گیرد. در این میان اقتصاد جهانی هم متاثر از اقتصاد امریکاست و یکی از موارد تاثیرگذار نیز نرخ دلار به شمار می‌رود که آن هم از اقتصاد امریکا تاثیر می‌پذیرد.

به نظر می‌رسد که بازارها درخصوص انتخابات امریکا در حال رسیدن به یک جمع‌بندی هستند. تاثیرات این انتخابات اگر مثبت باشد برای اقتصاد جهانی تاثیر مثبتی در پی خواهد داشت. چنین انتخاباتی نیز در ایران در راه است که طبیعتا روی بازار سرمایه تاثیر می‌گذارد. تحولات باقیمانده ماه‌های سال 1395 متاثر از این دو انتخابات خواهد بود و برداشت فعالان اقتصادی براساس این خواهد بود که چه جناحی پیروز این کارزار خواهد بود.

مشاهده صفحات روزنامه