ضعف بنیادی بازار سرمایه برای جهش
شاخص بورس، بالاترین سطح خود را در 14فروردین ماه سال جاری به ثبت رساند اما از آن تاریخ به بعد عملا بازده بورس، روند نزولی را در پیش گرفت. در واقع شاخص بورس در طول این مدت یعنی تقریبا از اواسط اسفند تا اواخر فروردین ماه در محدودهیی بین 79هزار واحد تا 81هزار واحد در نوسان قرار داشت. به نظر میرسد بعد از رشد نسبتا قابل توجهیی که در اواخر سال 1394 رخ داد، اکنون بازار بورس به سطحی پایدار و به نقطهیی رسیده که بیش از این امکان رشد برایش فراهم نیست.
به مفهوم دیگر، سطح فعلی شاخص نشان میدهد که بازار بورس دیگر به نقدینگی کافی برای ادامه رشد دستیابی ندارد. اما سوال اصلی این است که چرا وضعیت فعلی بورس اینگونه است؟ باید پذیرفت که در شرایط فعلی برای بازار بورس امکان رشد وجود ندارد. این درحالی است که رشد و افزایش قیمت سهام در این چند وقت به واسطه رشد سهام شرکتهای خودرویی به وقوع پیوسته است. شرکتهایی که به لحاظ بنیادی توجیه برای رشدشان وجود نداشته است اما به واسطه یک سری بازی با صورتهای مالی و برخی از آیتمهای صورتهای مالی امکان رشد حبابی و غیرواقعی را ایجاد کردند.
در دو ماه گذشته با صف خرید شدن سهام شرکتهای خودرویی و جو مثبتی که این صفهای خرید در بازار ایجاد کردند، سهام سایر شرکتها نیز با رشد و افزایش قیمت سهام مواجه شد. درحال حاضر هم به واسطه افت قیمت سهام، این دست از شرکتها و صف فروشی که تشکیل میشود، باعث میشود که مابقی بازار متاثر از این جریان دچار صف فروش شوند. اما نتیجه این سخنان این خواهد بود، بازاری که به لحاظ بنیادی توجیهی برای رشدش وجود نداشته باشد در روزها و ماههای آینده رشدهای غیرمنطقی را پس میزند و به طور محسوس عقبنشینی خواهد کرد. اما در این میان دو نکته مشهود است. یکی اینکه میانگین حجم معاملات بورس به نسبت روزهایی که بازار رشد قابل توجهی را تجربه میکرد عملا به شدت کاهش پیدا کرده و حداقل حدود 40 تا 50 درصد از حجم معاملات کاسته شده است. نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد، این است که جهت حرکت بازار به طور کلی به سمت پایین قرار دارد یعنی میتوان عنوان کرد که بازار در واقع تمایل به افت دارد تا رشد.
اما چرا بعضی از روزها روند بازار بورس مثبت و برخی از روزهای دیگر منفی است؟ از دیدگاه من این مساله از دو جهت قابل بررسی است. یکی از موارد این است که بازار از یک سو نقدینگی لازم برای افزایش قیمت سهام را ندارد و از سوی دیگر برای سهام شرکتها به لحاظ بنیادی و در جهت رشد توجیهی ندارد. در نتیجه صرفا یک سری بازدههای کوتاهمدت روی سهمها اتفاق میافتد.
از سوی دیگر اکثر فعالان بازار سرمایه، توانایی تحلیل بنیادی را ندارند و متاسفانه صرفا به واسطه صف حرکت میکنند. آنان بدون اینکه بدانند این صف خرید توجیه بنیادی دارد یا نه به سمت صفها حرکت میکنند و بدون اینکه تحلیلی پشت صفها وجود داشته باشد، سرمایهگذاران به ویژه سرمایهگذاران حقیقی به صورت آنی در صف خرید و فروش قرار میگیرند. در یک نگاه کلیتر باید عنوان کرد، رفتاری کاملا هیجانی و بدون تحلیل و صرفا مبتنی بر صف با هدف کسب سودهای کوتاهمدت از سوی سرمایهگذاران رخ میدهد. از دیدگاه من صرفا تنها دلیلی که بازار بورس ما را به سمت بالا یا پایین حرکت میدهد همین موضوع است. اما نکتهیی که وجود دارد، این است که در کلیت بازار، قیمت سهمها به شدت گران است که البته روند کاهشی باید در پیش بگیرد. شاهد این حرف من هم صورتهای مالی شرکتهایی است که درحال منتشر شدن است. آنان نشان میدهند که شرکتها هنوز هم با رکود و مشکلات فروش دست و پنجه نرم میکنند و وضعیتشان، وضعیت مناسبی نیست. در نتیجه به نظر میرسد با مرور زمان و زمانی که شرکتها صورت مالی فصل بهار سال جاری را هم بدهند باز هم کاهش قیمت در بازار تشدید شود و بازار
دوباره افت کند.
تجربهیی که ما از گذشته داشتیم این بوده که اگر سهامی قیمتش به لحاظ بنیادی ارزنده نباشد حتی اگر قیمتش رشد هم کند، باز هم دچار افت میشود و به جایگاهی که باید قرار میگرفته، بازمیگردد. یعنی حتی اگر در کوتاهمدت قیمت سهام شامل افزایش شود، باز هم این رشد نمیتواند پایدار و مداوم باشد و به تدریج افت خواهد کرد. این نکته به ویژه در مورد شرکتهای خودرویی مصداق خواهد داشت. یعنی در آینده خواهیم دید که سهام این شرکتها روند قیمتیشان رو به پایین خواهد بود.
در شرایط فعلی باز هم همان اتفاقی که در سال 1392 و بعد از انتخابات ریاستجمهوری برای بازار سرمایه ما رخ داد به وقوع پیوسته است. در آن سال خوشبینی مفرطی در اقتصاد کشور ایجاد شد که افزایش قیمت فزاینده سهام دستهیی از شرکتها را موجب شد. به نظر میرسد که همین اتفاق در زمستان سال قبل و بعد از اجرایی شدن برجام باز هم برای بازار بورس رخ داد و یک واکنش هیجانی و به دور از منطق را از خود نشان داد که مطمئنا این کاهش قیمت را در آینده در پی خواهد داشت. حالا هر چقدر که این کاهش قیمت طولانیتر و زمانبرتر باشد بدون شک از آن سو رکود ما هم طولانیتر خواهد شد.
