فاجعه در لایه نفتی پارسجنوبی
در یکی از جلساتی که در سال 89 در آن شرکت داشتم در مورد میدان نفتی مشترک میان ایران و قطر مطلبی مطرح شد که بسیار نگرانکننده بود. یکی از همکاران حاضر در جلسه گزارش کردند که کشور قطر هم اکنون روزانه 450هزار بشکه از این میدان مشترک که ما آن را به عنوان لایه نفتی پارسجنوبی میشناسیم، نفت تولید میکند. با وجود اینکه به دقت و ذکاوت آن همکار عزیز اعتماد داشتم در صحت این مطلب تردید کردم و شاید این تردید بیشتر به این دلیل بود که دلم نمیخواست این مساله را باور کنم که کشور رقیب، حدود نیمی از کل نفت تولیدی خود را از میدان مشترک با ما تولید کند و ما هیچ تولیدی از این میدان نداشته باشیم. همین تردید باعث شد بررسی دقیقتری را انجام دهم که نتیجه آن تایید این گزارش بود.
نگرانی تاخیر تاریخی و مقداری کشور ما در برداشت از لایه گازی پارسجنوبی همیشه آزاردهنده بوده است و کم و بیش همه از آن مطلعند، اما در این مورد متاسفانه غفلت بسیار بیشتری وجود دارد.
کشور ما حدود 28میدان مشترک هیدروکربنی با 7کشور همسایه دارد که متاسفانه در اغلب میادینی که مورد بهرهبرداری قرارگرفته است از رقبا عقب هستیم اما وضعیت ما در میادین مشترک با قطر از همه بدتر است. در لایه گازی پارسجنوبی کشور قطر حدود 11سال زودتر از ما آغاز به بهرهبرداری کرده است و هماکنون نیز بسیار بیشتر (حدود 80درصد بیشتر) از ما تولید میکند اما در مورد لایه نفتی وضع بسیار بدتر است. در سمت قطر، لایه نفتی پارسجنوبی بهنام میدان نفتی الشاهین شناخته میشود. مطالعات نشان میدهد که این میدان در آبهای ایران ادامه دارد و توسعه میدان نیز در دستور کار شرکت نفت و گاز پارس و پیمانکار آن شرکت پتروایران بوده است که هنوز به تولید نرسیده است. بدیهی است که هر میزان تولید بیشتر کشور رقیب در میادین مشترک، ما را برای همیشه از سهم خود محروم میکند، مگر اینکه تا فرصت از دست نرفته است، به چنان میزانی از تولید برسیم یا میزان تولیدمان چنان از رقیب سبقت گیرد که تاخیر تاریخی را هم جبران کنیم.
قطر مطالعات اکتشافی این میدان را در سال 1992 با کمک شرکت نفتی مرسک (Maersk) به پایان رساند و در سال 1994 تولید از آن را آغاز کرد و از آن پس مرتبا طرحهای افزایش تولید را روی آن پیاده کرده است بهطوری که در سال 2010 تولید آن به 450هزار بشکه رسیده و بر اساس برنامه پیشبینی شده و قرارداد منعقده با شرکت قدیمالذکر قرار بوده است که ظرفیت تولید این میدان به 525 هزار بشکه در روز نفتخام به همراه با 83500 مترمکعب در روز گاز همراه نفت برسد. گزارشها نشان میدهد که تا پنج سال پیش حدود 160 چاه در این میدان حفر شده است که 131 مورد آن چاههای تولیدی یا برای تزریق آب برای فشارافزایی است وبقیه چاههای اکتشافی و غیره.
شرکت مرسک از پیشرفتهترین فناوریها و خصوصا از فناوری حفاری افقی، برای تولید از این میدان استفاده کرده است. گزارشها نشان میدهد که طولانیترین چاه نفت جهان در این میدان حفر شده که کل طول آن حدود 12کیلومتر است که بیشاز 10کیلومتر آن افقی است. باید توجه داشت که با استفاده از فناوری حفاری افقی احتمال اینکه قطریها در داخل لایه نفتی به سمت ایران نیز نفوذ کرده باشند، وجود دارد که متاسفانه به هیچوجه قابل رصد کردن نیست مگر اینکه بهطور بسیار تصادفی یک چاه نفتی ایران با چاه قطری برخورد پیدا کند که آنهم در شرایطی که فعالیت در این سمت متوقف یا بسیار محدود است، احتمال آن بسیار کم است. شاید اگر ایران متقابلا فعالیت گستردهیی در این میدان داشت امکان چنین اقداماتی برای رقیب بسیار محدودتر میشد. همچنین قطر از بزرگترین تجهیزات بهرهبرداری شناور موسوم به FPSO در این میدان بهرهگرفته است. میزان و گستردگی فعالیت کشور قطر در این میدان مسوولیت خطیری را برای دولتمردان ما و خصوصا مدیران صنعتنفت کشور به وجود میآورد که تا نفت میدان تخلیه نشده و ایران برای همیشه از سهم خود در این میدان محروم نشده است باید کاری کرد.
به استناد وبسایت شرکت مرسک در بهمنماه 1394 حدود 40درصد از کل تولید نفت قطر تنها مربوط به این میدان است و از آنجا که براساس گزارش ماهانه (ژانویه 2016) دبیرخانه اوپک تولید نفتخام قطر در ماه دسامبر 2015 حدود 674 هزار بشکه در روز بوده است بنابراین روزانه حدود 270هزار بشکه تولید این میدان است به گفته این وبسایت تاکنون و ظرف 20سال 1.5میلیارد بشکه از این میدان استخراج شده است. با توجه به اینکه متوسط قیمت نفت در این 20سال بیش از 50دلار در بشکه بوده است دولت قطر حداقل 75میلیارد دلار از این میدان عایدی داشته است. آیا نفتی از این میدان عاید ایران خواهد شد؟ چه میزان از تاخیر در بهرهبرداری از این میدان به لحاظ تحریمها بوده است؟ به راستی خسارت تحریمها چه میزان است؟ آیا توسعه هیچ یک از میادین نفت دیگر ما به اندازه این میدان اولویت دارد؟ آیا نیازهای لازم برای توسعه این میدان مشترک دریایی با لایه سخت، با نیاز توسعه مثلا یک میدان مستقل واقع در خشکی با ضخامت لایه زیاد و با تخلخل و تراوایی مناسب یکسان است؟
