گروه اقتصاد سیاسی مائده شیرپور
پس از دوقطبی شدن جهان به بلوک شرق و غرب در سال1945 میلادی و با آغاز دور جدید رقابتها میان امریکا و شوروی، شیوه جنگها از «جنگ سخت» به «جنگ سرد» تغییر کرد. جنگ سرد ترکیبی از جنگ سخت و نرم بود که طی آن دو ابرقدرت بزرگ جهان در عین تهدیدهای سخت از مواجهه مستقیم با یکدیگر خودداری میکردند.
با فروپاشی شوروی در سال1991 میلادی، دوران جنگ سرد پایان یافت و کارشناسان بخش جنگ در ایالاتمتحده دریافتند که با هزینه کمتر و بدون دخالت مستقیم در سایر کشورها میتوانند به اهداف سیاسی، اقتصادی و... خود دست پیدا کنند. این شیوه مبارزه نوین در ادبیات سیاسی جهان به جنگ نرم شهرت یافت.
امریکاییها توانستند با استفاده از این نوع جنگ که پس از فروپاشی شوروی تاکنون ادامه دارد، چندین رژیم سیاسی در کشورهای مورد نظرشان را تغییر دهند. کشورهایی چون لهستان، گرجستان، چک و اسلواکی، قرقیزستان، اوکراین و تاجیکستان نمونههایی از این کشورها هستند. نکته قابل ذکر این است که تمامی این تغییرات سیاسی بدون استفاده از ابزار خشونت و صرفا با تکیه بر ابزار رسانه، با تغییر در ارزشها و الگوهای رفتاری از رژیمهای سیاسی حاکم مشروعیتزدایی کرده و از طریق جنبشهای مردمی و ایجاد بیثباتی سیاسی، موجب جابهجایی قدرت سیاسی شوند.
جنگ نرم تعریفی واحد و مورد پذیرش همگان ندارد. «جان کالینز» تئوریسین دانشگاه ملی جنگ امریکا، جنگ نرم را عبارت از «استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن، برای نفوذ در مختصات فکری دشمن با توسل به شیوههایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری میشود»، تعریف میکند.
بنابراین جنگ نرم را میتوان هرگونه اقدام نرم، روانی و تبلیغات رسانهیی که جامعه هدف را نشانه گرفته و بدون درگیری و استفاده از زور و اجبار به انفعال و شکست وا میدارد، نامید. جنگ روانی، جنگ سفید، جنگ رسانهای، عملیات روانی، براندازی نرم، انقلاب نرم، انقلاب مخملی، انقلاب رنگی و... از اشکال جنگ نرم است.
به بیان دقیقتر میتوان گفت، در دنیای امروز جنگ نرم، موثرترین، کارآمدترین، کمهزینهترین و درعین حال خطرناکترین و پیچیدهترین نوع جنگ علیه امنیت ملی یک کشور است. این نوع جنگ به روحیه یک ملت بهعنوان یکی از عوامل قدرت ملی خدشه وارد میکند، عزم و اراده ملت را از بین میبرد و مقاومت و دفاع از آرمان و سیاستهای نظام را تضعیف میکند. بر این پایه یک کشور میتواند به مقاصد موردنظر خود در سیاست جهانی نایل آید؛ چون کشورهای دیگر، ارزشهای آن را میپذیرند، از آن تبعیت میکنند، تحت تاثیر پیشرفت و آزاداندیشی آن قرار میگیرند و درنتیجه خواهان پیروی از آن میشوند.
ابزارهای جنگ نرم
از آنجا که جنگ نرم با پشتوانه قدرت نرم انجام میگیرد، باید تمامی ابزارهای حامل قدرت نرم را مورد بررسی قرار داد. رادیو، تلویزیون و مطبوعات، عرصههای هنر شامل سینما، تئاتر، نقاشی، گرافیک و موسیقی، انواع سازمانهای مردمنهاد (NGO) و شبکههای انسانی در زمره ابزار جنگ نرم بهشمار میآیند. البته لازم به ذکر است علاوه بر استفاده از ابزارهای رسانهای، از تاکتیکهای متنوع دیگری مانند شایعهپراکنی، بیان دروغهای بزرگ برای مرعوب کردن اذهان، کلیگویی بسیاری از مفاهیم، انسانیتزدایی و اهریمنسازی، حذف و سانسور، جاذبههای جنسی، ایجاد تفرقه و تضاد، ترور شخصیت و... استفاده میشود.
همه افراد جامعه میتوانند بخشهای مشخصی باشند که مورد نظر راهاندازان جنگ نرم قرار گرفتهاند و البته این موضوع وابسته به هدفی است که بانی جنگ نرم آن را دنبال میکند. کشور ما ایران نیز از هجوم حملات دشمن بینصیب نمانده و قدرتهای استکباری همواره با ابزارهای مختلف جنگ نرم به دنبال محقق شدن خواستههای خود هستند. پس از انقلاب اسلامی در ایران، تحولاتی جدی و مهم نهتنها در داخل ایران بلکه در منطقه خاورمیانه و جهان به وجود آمد که بسیاری از معادلات سیاستمداران جهانی را برهم زد. این امر به مذاق ابرقدرتهای جهان خوش نیامد و با استفاده از شیوههای گوناگون جنگ نرم سعی در ایجاد اختلال و فروپاشی نظام جمهوری اسلامی ایران دارند.