اولتیماتوم 5ساله بازار «الانجی» به ایران
گروه انرژی نادی صبوری - الچین یوسفی
در سالهای اولیه پس از انقلاب، دولت برای کسب وجهه اجتماعی اقدام به احداث شبکه سراسری گاز در ایران کرد. این در حالی بود که ایران تا حدودی به شبکه سراسری برق نیز متصل بود. بسیاری از کارشناسان در سالهای گذشته با پی بردن به ضرری که از وجود «دو شبکه سراسری» انرژی در ایران به اقتصاد وارد میشود، شروع به انتقاد از آن کردند. سال گذشته نیز در حالی که رونمایی از بسته خروج از رکود نمایان کرد که از محل صندوق توسعه ملی وجوهی برای گسترش شبکه گاز سراسری در نظر گرفته شده، این انتقادها به ویژه از سوی کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران بالا گرفت. اما پاسخ مسوولان واضح و شفاف بود؛ آنها در وضعیت فعلی امکان مقابله با تبعات اجتماعی نبود شبکه گاز در برخی از مناطق ایران را ندارند. محمد علی نجفی که از مشاوران اقتصادی بسته خروج از رکود بود در آن زمان در پاسخ به «تعادل» اظهار کرد که جنبههای سیاسی و اجتماعی این طرح به حدی است که امکان توقف آن وجود ندارد. به همین واسطه بود که دولت یازدهم از زمان روی کار آمدن، تمرکز خود را بر گفتوگوی مستقیم با «مردم» برای «کاهش و بهینهسازی مصرف گاز» گذاشت. بیژن زنگنه وزیر نفت در چند
حضور تلویزیونی خود بارها از مردم درخواست کرد که گاز را به چشم ابزاری ارزآور برای ایران و صنعت این کشور دیده و مصرف آن را کنترل کنند. راهکاری که با توجه به بالا بودن همیشگی سرانه گاز در ایران تاکنون چندان کارآمد نبوده است. در چنین وضعیتی نگاهی به تحلیلهای جهانی نشان میدهد، بازار گاز و به ویژه «ال ان جی» در آینده وابستگی زیادی به خاورمیانه خواهد یافت و ایران نیز به عنوان عنصری کلیدی و کشوری که دومین ذخایر گازی جهان را در اختیار دارد، امکان داشتن نقشی ویژه را در آن به خود اختصاص میدهد. به گزارش «تعادل» گروه انرژی اینسایت که متشکل از آنالیزورها و کارشناسان صنعتی و اقتصادی است، در گزارشی با عنوان «چهار شاخص کلیدی برای پیشبینی بازار گاز» به این مساله پرداخته است که از سال 2020 به بعد «خاورمیانه تولیدکننده و تامینکننده اصلی ال ان جی» در دنیا خواهد بود. دراین گزارش علاوه بر این به این مساله اشاره شده است که بازار جهانی گاز به واسطه «کاهش قیمت نفت» و «توافق ایران و غرب» دچار تحولات جدی شده است. تحلیلگران انرژی اینسایت بر این باور هستند که اگر محدودیتهای تجاری ایران برداشته شود، منابع و ذخایر غنی گاز در این
کشور خواهد توانست تقاضای رو به رشد دنیا را که
براثر افزایش جمعیت هر روز رو به پیشرفت است، پاسخگو بوده و متقاضیان را به سوی خود بکشاند.
سالهای تحریم و نبود تکنولوژی، صنعت
ال ان جی در ایران را تقریبا فلج کرد. طبق اطلاعات منتشر شده تا قبل از فراخوان شرکت ملی گاز ایران پنج پروژه تولید ال ان جی در ایران کلید خورده بودند که هیچ یک به نتیجه خاصی نرسیدند. این در حالی است که قطر، کشوری که دارای میادین گازی مشترک با ایران است در سالهای گذشته توانسته است داعیهدار عنوان «بزرگترین تولیدکننده ال ان جی» در دنیا باشد. غلامحسین حسنتاش چندی پیش در وبلاگ شخصی خود با اشاره به این مساله بیان کرده بود که قطریها قصد دارند، سرمایهگذاریهای میلیارد دلاری خود روی استخراج گاز از میدانهای مشترک را افزایش دهند و اندک امیدی که برای ایران وجود دارد را از این طریق از بین ببرند.
درچنین شرایطی سال گذشته ایران اقدام به برگزاری فراخوانی برای احداث واحدهای کوچک ال ان جی کرد. در همایشی که برای رونمایی از این فراخوان در شرکت ملی گاز ایران برگزار شد، نشستن پای صحبت شرکتکنندگان نشان از اقبال نه چندان جدی آنها نسبت به این طرح داشت. این اقبال نامناسب در ادامه و با به نتیجه نرسیدن این فراخوان خود را نشان داد. «عدم وجود برنامهریزی مناسب» و «طرح قابل دفاع» از سوی طراحان این مینی ال ان جیها، یکی از دلایل مخالفت افراد حاضر در همایش بود. اما اکنون وضعیت نسبت به آن روزها تفاوتی عمده پیدا کرده است. توافق میان ایران و گروه 1+5 این زمینه را به وجود آورده که پروژههای روی زمین مانده ال ان جی در ایران رونق بگیرند. چنین اتفاقی در کنار تحلیلهایی که آینده خاورمیانه در سهم الان جی دنیا را روشن نشان میدهند، از این حکایت میکند که مسوولان وقت وزارت نفت باید اهتمام بیشتری را نسبت به آینده این صنعت در ایران نشان دهند.
انرژی اینسایت درباره وضعیت فعلی بازار گاز در جهان مینویسد؛ همانطور که پیشبینی هر بازاری که در حال نوسان باشد دشوار است، پیشبینی بازار گاز نیز از این امر مستثنی نیست، البته در بازار گاز عوامل بیشتری مانند تحولات کلان و خرد اقتصاد، عوامل زیست محیطی، عوامل سیاسی مورد توجه قرار میگیرند که پیشبینیها را سختتر میکنند. بهطور مثال امسال کاهش رشد اقتصادی چین و شروع روابط جهان با ایران بعد از توافق هستهیی بین ایران و6 قدرت جهانی جزو عوامل مهم و تاثیرگذار بر بازار جهانی گاز بودند و هر یک نقشی در بازار جهانی گاز بازی کردند که موجب به هم خوردن تعادل عرضه و تقاضای گاز در جهان شد و چشمانداز تقاضا برای گاز را تغییر داد.
در حال حاضر چهار عامل کلیدی به تصمیمگیری در بازار گاز کمک میکند، این چهار عامل کلیدی در بازار جهانی گاز ابهامات را برای چشمانداز بلندمدت تغییر میدهند و به نوعی به بازار جهت میدهد، این عوامل عبارتند از:
1- حجم و سرعت تقاضای ال ان جی در آسیا
طبق برآوردها هیچ شکی نیست که آسیا بیشترین تقاضای جهانی گاز را تا سال 2030 خواهد داشت، در این میان کشورهای چین، هند و پاکستان در 15 سال آینده بیش از 90 درصد کل تقاضای گاز رابه خود اختصاص میدهند و از آنجا که میزان دقیق رشد واردات این سه کشور به رشد اقتصادی آنها وابسته است، این رشد هماکنون به دلیل کاهش رشد اقتصادی چین متزلزل شده است و پیشبینی میشود واردات گاز این کشورها کاهش یابد.
2- تحقق پروژههای مطرح در صادرات ال ان جی
رشد مداوم در تقاضای جهانی ال ان جی در کنار کاهش ظرفیت پایانههای ال ان جی قدیمی موجب میشود که تا سال 2030 حدود
240 میلیارد مترمکعب ال ان جی در جهان کمبود وجود داشته باشد. از طرفی برآورد میشود که کشورهای کانادا، روسیه، استرالیا و آفریقا در قالب پروژههای سبز بیش از 135 میلیارد مترمکعب ال ان جی تا سال 2020 تولید کنند که به دلیل قیمتهای پایین نفت این پروژهها در معرض خطر جدی قرار دارند، از طرفی اگر قیمت گاز در آسیا و اروپا حدود 6 تا 8 دلار باقی بماند پروژههای جدیدی که در حال مطالعه هستند به سختی میتوانند، اجرا شوند.
3- توسعه پتانسیل صادرات در خاورمیانه
از آنجا که حدود 43 درصد از کل ذخایر گاز جهان در خاورمیانه وجود دارد، خاورمیانه میتواند تولیدکننده اصلی ال ان جی از سال 2020 به بعد باشد. تاکنون به دلیل تحریمهای سیاسی منطقه و جنگهای منطقهیی خاورمیانه توانسته حدود 16 درصد از کل جریان تولید ال ان جی را به خود اختصاص دهد. در مقابل کشف میدان زوهر در مصر و گرم شدن روابط سیاسی بین ایران و غرب میتواند سهم تولید خاورمیانه را از ال ان جی افزایش دهد، که این امر نیاز به وارد شدن این دو کشور به بازار جهانی گاز با تمام پتانسیلهای خود دارد.
4- تاثیر قیمت نفت بر قیمتگذاری گاز
قیمتهای پایین نفت نه تنها در پروژههای سبز که در کشورهای کانادا، روسیه، استرالیا و آفریقا در حال اجراست، تاثیر میگذارد بلکه هزینه صادرات محصولات گازی مانند الانجی را نیز گرانتر خواهد کرد که این امر یک سد برای توسعه پروژههای گاز ال ان جی در کنار
افزایش تقاضاست.
