نکته بسیار مهم در تکنرخی شدن ارز این است که نرخ در چه نقطهیی باید تکنرخی شود. زمانی که دلار تا مرز 4هزارتومان بالا رفت، آیا امکان تکنرخی کردن وجود داشت و وقتی از ارز تکنرخی حرف میزنیم، منظورمان چه نرخی است؟ اینها سوالاتی است که در موضوع یکسانسازی نرخ ارز به ذهن متبادر میشود. صادرکننده با ارزآوری نقش عرضهکننده ارز را در اقتصاد مالی کشور بازی میکند و واردکننده به عنوان خریدار ارز، متقاضی آن است. منظور از تکنرخی کردن این است که نرخی انتخاب شود که تراز پرداختها را متعادل سازد؛ به عبارت دیگر عرضه و تقاضا، صادرات و واردات با یکدیگر برابر شود. اینکه این اتفاق چه زمانی رخ میدهد، به جایگاه شرایط اقتصادی و تعادل بین عرضه و تقاضا بازمیگردد. این توصیفات مربوط به کسری تراز پرداختهای خارجی است اما ماجرا به اینجا ختم نمیشود و کسری ترازهای داخلی و بودجه هم مدنظر است. زمانی که یکسانسازی نرخ ارز صورت میگیرد، باید جمیع جهات آن از تعادلات خارجی گرفته تا داخلی مورد توجه قرار بگیرد. در واقع شرایطی که تراز پرداختها و اقتصاد در تعادل است، بهترین زمان برای اجرای چنین پروژهیی است. اما در حال حاضر با در نظر گرفتن شرایط قیمت نفت و پابرجابودن تحریمها تا بدین لحظه، ما هنوز محدودیت صادرات و واردات داریم. به همین دلیل هم است که وزیر اقتصاد اعلام کرده است، به محض برداشتهشدن تحریمها ما اقدام به تکنرخی کردن ارز میکنیم. در حال حاضر سیاستی که بانک مرکزی در پیش گرفته، سیاست صحیحی است. اگر به روند نرخ ارز رسمی نگاهی بیندازیم، درمییابیم روند آن صعودی بوده و افزایش ارز به صورت پلکانی در حال پیشرفت است. از طرفی دولتی که ارز را با قیمتی پایین عرضه میکند، در حال ارزانفروشی است؛ بنابراین نرخ ارز رسمی باید به نرخ ارز آزاد نزدیک شود؛ البته این نکته در حالت کلی شاید حرف صحیحی نباشد؛ چراکه در بازار انگیزههای سفتهیی هم ممکن است اتفاق افتد که این باعث بالارفتن ارز نسبت به ترازی شود که میتواند عرضه و تقاضا را درحالت متعادلی نگاه دارد ولی در حال حاضر که بازار ارز فارغ از یکی، دو هفته اخیر، به ثبات نسبی رسیده است، میتوان گفت بازار آزاد به نرخی که باید تکنرخی شود نزدیکتر است تا ارز رسمی. افزایش نرخ ارز به نفع شرکتهای شبهدولتی مانند پتروشیمیهاست و در اشل بزرگتر به طور کلی افزایش نرخ ارز به نفع صادرات و به ضرر واردات است. تلگرافی که در این میان اتفاق میافتد، این است که متر و خالص آن به چه شکلی است و از طرفی واردات کالاهای سرمایهیی ما با ارز رسمی صورت میگیرد و اگر ارز رسمی به ارز آزاد نزدیک شود، هزینه تولید هم افزایش پیدا میکند. با تمام این اوصاف اینکه تکنرخی کردن ارز به نفع اقتصاد است یا خیر، به سیاست اتخاذی و نحوه و زمان اجرای آن بازمیگردد. اگر زمانی ارز تکنرخی شود که اقتصاد در رونق بوده و ما مشکل طرف عرضه نداشته باشیم، بعید میدانم مشکل حادی ایجاد کند. اگرچه در کوتاهمدت هزینههای تورمی را بهدنبال داشته باشد اما در بلندمدت تاثیرات مثبت زیادی بر اقتصاد کشور خواهد گذاشت. در نهایت هم بیشتر از آنکه صرف یکسانسازی ارز مهم باشد، تداوم ارز تکنرخی اهمیت دارد.