جاده 7 میلیارد دلاری ابریشم
گروه جهان
موسسات چینی در 6ماهه نخست سالجاری میلادی، در 48 کشور حاشیه «کمربند اقتصادی جاده ابریشم» و «راه ابریشم دریایی در قرن بیستویکم» بهطور مستقیم سرمایهگذاری کردهاند. گفته شده، مجموع این سرمایهگذاری به بیش از 7میلیارد دلار رسیده که در مقایسه با دوران مشابه سال گذشته 22.2درصد رشد داشته است.
به گزارش رادیو صدای چین، وزارت بازرگانی چین همچنین اعلام کرده، در 6ماهه نخست امسال، موسسات چینی در 60 کشور حاشیه «یک کمربند و یک جاده» 1401 پروژه را به مناقصه گذاشته و مبلغ قراردادهای منعقد شده به 37میلیارد و55میلیون دلار رسیده که در مقایسه با دوران مشابه سال گذشته 16.7درصد افزایش یافته است. ازسوی تجارت خارجی، درصد کشورهای حاشیه «یک کمربند و یک جاده» و شرکای منطقه تجارت آزاد در مبلغ کل صادرات چین نیز به اندازه 0.4درصد و 1.2درصد رشد داشته است.
اندیشکده واشنگتن اخیرا در گزارشی بااشاره به تمرکز چین بر سرمایهگذاریهای خارجی بهویژه پروژههای «کمربند اقتصادی جاده ابریشم» و «راه ابریشم دریایی در قرن بیستویکم» و همچنین تغییر شرایط همکاری با ایران پس از لغو تحریمها پیشبینی کرده که با گسترش همکاریهای پکن و تهران، سرمایههای بیشتری از چین راهی ایران خواهد شد. در این گزارش آمده است، یک ضربالمثل چینی هست که میگوید: «اگر میخواهی به سعادت برسی، اول از همه به فکر ساختن جاده باش». پکن نیز درهمین راستا، اقدامات بسیاری برای مدرنسازی شبکه گسترده و تودرتوی جادهها و خطوط آهن آسیای مرکزی انجام داده و بودجه این اقدامات را از محل «بانک سرمایهگذاری زیرساخت آسیا» و بودجه جاده ابریشم تامین کرده است. چین در سال2012میلادی، احداث خطآهنی از خورگوس به ژتیگن، قزاقستان و سپس به غرب روسیه و اروپا را به اتمام رساند؛ خط آهنی که به موازات خط آهن موجود از اورومگی، مرکز استان جینجیانگ، دروازه آلاشانکوی چین منتهی به آلماتی، بزرگترین شهر قزاقستان قرار دارد. این مسیر شرق به غرب میتواند در نهایت از طریق آن راهی به خلیجفارس باز کند. بهگفته گائو بیآیی، استراتژیست، پکن
بهدنبال احداث خطآهن سریعالسیر است که قادر باشد قدرت را از کرانه شرقی چین به درون اوراسیا انتقال دهد تا از این طریق بتواند در صورت بروز مشکلات دریایی، دیواره دفاعی قارهیی دراختیار داشته باشد و درمجموع از برتری دریایی امریکا بکاهد. باوجود چالشهایی که این سیستم اوراسیایی تحت کنترل چین میتواند برای روسیه به همراه داشته باشد، ولادیمیر پوتین ظاهرا در اکتبر2014میلادی و پس از آنکه شی جینپینگ با در برگرفتن خطوط آهن ترانسسیبری و بی.ای.ام. (بام) در کمربند اقتصادی جاده ابریشم موافقت کرد، از اقدامات رییسجمهور چین حمایت کرد.
تلاش برای نفوذ در غرب
کمربند اقتصادی جاده ابریشم در سپتامبر2013 توسط شی جینپینگ، رییسجمهور چین، معرفی شد و چین از آن پس در تلاش برای نفوذ در غرب بوده است. وانگ جیسی، از درخشانترین نوابغ استراتژیک چین، در سال2011میلادی از این حرکت به سوی غرب حمایت و طرفداری کرده بود و آن را مقابله با حرکت باراک اوباما و دولت امریکا به سوی شرق میدانست. به نظر میرسد اولویتهای جاده ابریشم پکن، تحت دولت شیجینپینگ، سهگانه است:
- تضمین جریان انرژی از طریق خشکی از آسیای مرکزی همسایه (و روسیه) به منظور کاهش خطر ممانعتهای دریایی، بهخصوص در دو آبراه حساس: تنگه مالاکا (که 80درصد از ترانزیتهای نفتی چین از طریق آن انجام میشود) و تنگه هرمز (که حدود دو پنجم از واردات نفتی چین از این تنگه عبور میکند).
- پیشبرد پروژههای توسعه برای آرام کردن جینجیانگ، استان غربی ناآرام اما غنی از نظر انرژی، که جداییطلبان اویغور در راستای تاسیس دولت ترکستان شرقی، بارها علیه دودمان هان به جنگ برخاستهاند.
- ایجاد زمینه برای ثبات و یکپارچگی بیشتر در منطقه از طریق محصور کردن همسایگان غربی چین در ناحیهیی از رونق و شکوفایی که تا اروپا گسترش مییابد و پکن در هسته سیاسی اقتصادی آن قرار دارد.
افزایش سرمایهگذاری در ایران
در این گزارش همچنین آمده است، با به نتیجه رسیدن توافق هستهیی ایران و قدرتهای جهانی که به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر لغو تحریمهای ایران انجامید، چین بدون شک حضور خود در اقتصاد ایران را افزایش خواهد داد؛ بهویژه اینکه از این پس در گسترش جادهها، خطوط آهن و شبکههای خطوط لوله نفتی و گازی خود از طریق پل زمینی فلات ایران با موانع کمتری روبهرو خواهد شد. توافق هستهیی همچنین راه ایران را برای عضویت کامل در سازمان همکاریهای شانگهای و گسترش همکاریها با پکن هموار کرده است.
دراین شرایط، واشنگتن به عنوان جدیترین رقیب چین درعرصه جهانی، برای مانور فضای بسیار محدودی دارد چراکه تلاش برای مهار توأمان چین و ایران مسلما باعث نزدیک شدن این دوکشور به یکدیگر خواهد شد. ازسوی دیگر، اگر امریکا با ایران مقابله کند و به چین امتیاز بدهد، یا برعکس با چین مقابله کند و به ایران امتیاز دهد (که احتمالش ناچیز است)، شکافهایی به وجود خواهد آمد که هر دوکشور میتوانند از آن استفاده کنند. آن هم در شرایطی که خاورمیانه و بهویژه ایران اولویتهای آنی امریکا هستند اما چین مهمترین چالش بلندمدت سیاست خارجی واشنگتن به حساب میآید. در این میان، چگونگی تعاملات تهران و پکن عواقب مهمی برای راهبردهای کلان امریکا در پی خواهد داشت که باید برای تحقق (یا عدم تحقق) آنها به انتظار آینده نشست.
