سخنی با حجتالاسلام مصباحیمقدم
آقای مصباحیمقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت و نماینده مجلس شورای اسلام در گفتوگو با باشگاه خبری اقتصادی تراز، سخنان دکتر عیسی کلانتری، دبیرکل خانه کشاورز را درخصوص نفی تاکید بر دستیابی به خودکفایی محصولات کشاورزی مورد انتقاد قرار داد و حتی از اینکه درحال حاضر وزیر جهاد کشاورزی نیست، ابراز خوشحالی کرد.
اینکه آقای مصباحیمقدم در کسوت یک روحانی وارد بحثهای مربوط به راهبردهای بخش کشاورزی میشود جای بسی امیدواری داشته و برای هر چه بیشتر مردمیتر شدن گفتمانهای مربوط به این بخش آسیب دیده باید آن را به فال نیک گرفت. اما اینکه چنین شخصیتی دارای تریبون و کرسی قانونگذاری در کشور است، ناگزیر باید توصیه و تاکیدات فنی ایشان را مورد واکاوی قرار داد.
این نوشتار بر آن ندارد که از شخص آقای کلانتری دفاع کند اما توجه مجدد آقای مصباحیمقدم را به گزارش فنی وزارت امور اقتصادی و دارایی تحت عنوان «اقلیم غمانگیز ایران در سال 2040» جلب میکنم.
تصویری که در این گزارش از آینده نهچندان دور منابع آب و در نتیجه کشاورزی شده است بسیار بحرانیتر از مواضع آقای دکتر کلانتری بود. ای کاش آقای مصباحیمقدم درخصوص این گزارش هم اشاره و نظری را بیان میکردند و در این صورت آیا نسبت به وزیر دارایی هم همین برداشت را خواهند داشت؟
آقای مصباحیمقدم به بهرهوری و خودکفایی کشاورزی در اقلیم خشک یزد بهعنوان الگو برای تمام کشور اشاره داشتند. البته از اینکه مردم هوشمند یزد به گواه تاریخی طولانی سرآمد بهرهوری درست در تمام منابع مختلف ازجمله آب هستند، تردیدی نیست. ای کاش جوهره چنین فرهنگ قابل ستایشی در دیگر نقاط کشورمان نهادینه و جاری بود. اگر آنگونه بود هماکنون به جای استانهای سراسر بتن شمال کشور، اقلیمی سراسر از زیبایی و برکت داشتیم. البته خطه یزد هم بر خلاف تاکید جناب مصباحیمقدم صرفا به خود متکی نیست. درحال حاضر به دلیل کاهش نیروی اشتغال در بخش کشاورزی و رشد بخش خدمات بین تولیدات این بخش و سطح مصرف، تراز متعادلی وجود ندارد.
بسیاری از فرآوردههای غذایی تولیدی در یزد به مواد خامی نیازمند است که در استان تولید نمیشود. واقعیتهای تلخ و نهادینه شده موجود در سایر نقاط کشور هم به گونهیی است که نباید آرزوهای خود را به عنوان راهحل بیان کرده و از طرفی از اینکه شخص خاصی وزیر بخش کشاورزی نشده به عنوان نماینده مجلس احساس رضایت کنیم.
بیش از یک چهارم جمعیت کشور درحال حاضر در استانهای به هم چسبیده تهران و البرز و به بهانه زندگی تمامی عرصه حیاتی آن را از بین بردهاند و در حوزه کشاورزی صرفا مصرفکننده هستند. هجوم این جمعیت به نوار سرسبز شمال کشور برای رهایی از آلودگی آن را نیز در عفونت زباله و بتن در هم کوبیده است.
در هر بیش از دو روز تعطیلی برای این فرار فرساینده شرایطی شبیه یک بحران ایجاد میشود. نگاه جاری در شاخههای مختلف اجرایی، قانونگذاری و قضا در مسیر تخریب منابع با نگاهی که در یک گلخانه نمونه که شما آن را به تمامی کشور تعمیم میدهید بسیار متفاوت است.
گلایهیی که حضرتعالی از امثال کلانتریها دارید، گلایه متولیان بیماری هستند که به دلیل مراجعه دیرهنگام به پزشک و عدم مراقبتهای بهنگام با پرخاش و اعتراض پزشک روبهرو میشوند. آیا سکوت و همصدایی غیرواقعی آن پزشک برای بیماری که قربانی فرصتسوزی شده است، افاقهیی میکند؟
جناب مصباحیمقدم، تولید یک فرآیند درازمدت و نهادینه شده و فنی بوده و طولانیتر از عمر کاری یک وزیر در یک دولت 8ساله است. اساسا مدیریتهای بخش کشاورزی از هر جناح و حزبی باشند باید که از راهبرد علمی مشابهی (دستیابی به خودکفایی و یا... .) پیروی کنند. اگر دیدگاههای مختلفی هم وجود داشته باشد تنها در شیوههای رسیدن به این راهبرد مشترک باید باشد.
اگر که دیدگاهی بدون در نظر گرفتن سفرههای خالی از آب زیرزمینی از دستیابی به خودکفایی و به زعم شما تحقق جمعیت 300میلیونی و دیگری ادامه وضع موجود از نظر فعالیت کشاورزی را فاجعه بداند از عجایبی است که تنها در کشوری مانند ما رخ میدهد. درست مانند آنکه گروهی با استقرار امنیت در کشور موافق و از جناح دیگر مخالف باشند.
بدون تردید روال متعارف اختلافنظرها تنها در چگونگی دستیابی به امنیت و نه اصل امنیت است. برای رسیدن به یک درک عمومی از راهبردهای مشترک در بخش کشاورزی نیز باید که امثال شما و دکتر کلانتریها در برابر داوری افکار عمومی به گفتوگو و مناظره بنشینید. بدون تردید مردمی که بیش از وابستگیهای جناحی به منافع عمومی پایبند هستند با عدالتی تمامقد در مییابند که کدام یک از این دو دیدگاه برای آینده آنان به صلاح و کدام یک در وادی رویا و تخیل سیر میکنند.
