نویسندهای که حس تاریخ را منتقل میکرد...
ای. ال. دکتروف، نویسنده برجسته امریکایی که رمانهای تاریخیاش شهرت جهانی دارد در 84 سالگی درگذشت. ادگار لارنس دکتروف رمان و داستاننویس مشهور امریکایی که با کتاب «رگتایم» در دنیا شناخته شد بر اثر سرطان ریه روز سهشنبه درگذشت. نویسنده «مارش» در طول بیش از نیم قرن تجربه حرفهیی خود به عنوان یکی از مطرحترین شخصیتهای ادبی قرن بیستم به حساب میآمد. او در سال 1986 برای «نمایشگاه جهانی» جایزه کتاب ملی امریکا و در سالهای 1989 و 2005 دو جایزه حلقه منتقدان کتاب ملی را برای دو رمان «بیلی باتگیت» و «مارش» از آن خود کرد. رمان «بیلی باتگیت» هم در سال 1989 دو جایزه مهم ادبی «پولیتزر» و «قلم فاکنر» را برایش به ارمغان آورد. به گزارش گاردین، دکتروف علاوه بر 10 رمان، دو مجموعه داستان کوتاه و چندین مقاله نیز در کارنامهاش دارد. مشهورترین رمان دکتروف، «رگتایم» است که توسط نجف دریابندری به فارسی ترجمه شده است. در ایران دکتروف را با این رمان و نیز با مقدمهیی که بر یکی از آثار رضا براهنی نوشته، میشناسند. نام دکتروف را به یاد «ادگار آلن پو» داستاننویس بزرگ امریکایی ادگار گذاشتند اما او خود همیشه پو را «بزرگترین نویسنده بد امریکا» خطاب میکرد. دکتروف از کودکی به مطالعه علاقه داشت و در 9سالگی تصمیم گرفت نویسنده شود. «کتاب دانیل»، « آب کردن»، «شهر خدا»، «هومر و لنگلی» و «مغز اندرو» از دیگر کتابهایی هستند که دکتروف از خود به یادگار گذاشته است. باراک اوباما، رییسجمهور امریکا پس از انتشار خبر درگذشت این نویسنده از او به عنوان یکی از بزرگترین رماننویسان امریکا یاد کرد و در صفحه توییتر خود نوشت: خیلی چیزها از کتابهایش آموختم، جایش خالی خواهد بود. مهمترین کتاب او یعنی «رگتایم» که سال ۱۹۷۵ چاپ شد، تاریخ مجسم شکلگیری امریکای نوین است؛ امریکای معاصر و امریکایی که قرار است از بحران بزرگ اقتصادی گذر کند. اما مساله اصلی این رمان، بحران اقتصادی نیست بلکه تبعیضهای نژادی و بیعدالتیهای اجتماعی در امریکاست. دکتروف نوشتن را نوعی اکتشاف میدانست و در این باره گفته است: از هیچ شروع میکنی و در مسیر میآموزی. از دیگر جملههای اوست: اثر خوب باید احساسات را در خواننده برانگیزد؛ نه حس اینکه دارد باران میآید بلکه احساس زیر باران بودن را و نیز: تاریخدانان به تو میگویند چه اتفاقاتی افتاده، رماننویسها میگویند چه حسی داشت.
