7 راهبرد اساسی در جذب سرمایه خارجی
حداقل 7 راهبرد را باید در تعامل با سرمایهگذاران خارجی و عقد قراردادها پس از لغو تحریم مدنظر قرار دهیم. راهبرد نخست این است که سرمایهگذاری و قراردادها در صنایعی انجام شود که ارزش افزوده بالایی داشته باشند. به این علت که اگر سرمایهگذاریها در جهت افزایش خامفروشی و در صنایع با ارزش افزوده پایین باشد، به هدف دانشبنیان بودن محصولات و تولید کالای با فناوری بالادست پیدا نمیکنیم و در نتیجه پیشرفت تولید حاصل نمیشود. راهبرد دوم در این زمینه این است که عقد قرارداد و جذب سرمایه باید در جاهایی صورت گیرد که درآن حوزهها ظرفیت خالی وجود ندارد. در حال حاضر ظرفیتهای پرنشده زیادی وجود دارد که امیدواریم با لغو تحریمها بتوانیم ظرفیت خالی بنگاههای خود را پر کنیم. در شرایطی که ظرفیتهای خالی در کشور وجود دارد، ایجاد واحدهای جدید به معنای افزایش ظرفیتهای خالی است. سرمایهگذاریها باید به سمتی برود که ظرفیتهای خالی تکمیل شود و سپس در حوزههایی که نیاز به ظرفیتسازی و تولید جدید است، سرمایهگذاری صورت گیرد. در همین حال باید جایگزینی واردات نیز مدنظر قرار گیرد به گونهیی که پس از تکمیل شدن ظرفیتهای تولید داخل، در برخی
حوزهها باز هم نیاز داخلی بهطور کامل تامین نشده و ناچار به واردات هستیم. در این حوزهها نیز باید سرمایهگذاری جدید انجام شود تا تولید داخل جایگزین واردات شود.
نکته حائز اهمیت دیگر در خصوص مشارکتهای خارجی پس از لغو تحریمها و عقد قراردادهای جدید این است که نباید قراردادها سهم بازار تولیدات فعلی ما را اشغال کند بلکه این امر باید منجر به بزرگتر شدن بازار برای محصولات شود. چه در بازار داخلی و چه در بازار کشورهای پیرامونی در شرایطی که قدرت صادرات وجود دارد، باید اولویت به تولیدات فعلی داده شود. در همین حال، میتوان در قالب قراردادهای جدید، کالاهایی را تحت برندهای تجاری مختلف تولید و به کشورهای منطقه صادر کنیم.
راهبرد سوم در تعامل با دنیای خارج به عنوان همکاریهای مشترک صنعتی و معدنی پس از لغو تحریمها، توجه به کیفیت و استاندارد بالاست. اینکه هر فرد در هر گوشه از کشور محصولی با کیفیت پایین تولید کند، اشتباه جدی و در مغایرت با اصول اقتصاد مقاومتی است. از اینرو باید در ارتقای استانداردها و ایجاد تشکلهای کیفی دقت صورت گیرد تا محصولات تولیدی با کیفیت کامل به بازار ارائه شود. در غیر این صورت تولید دچار این آفت میشود که محصولاتی همچون محصول بیکیفیت چینی از طریق قراردادهای جدید تولید میشود. به این ترتیب اگر تا پیش از این نگرانی در خصوص واردات کالای بیکیفیت چینی بود، حال باید نگران تولید کالاهای بیکیفیت داخلی باشیم.
راهبرد چهارم به کارگیری فناوری نوین و پیشرفته در فرآیند تولید است. اگر قرار باشد تکنولوژی دسته چندم اروپایی و غربی به کشور بیاید، ایران تبدیل به نسل چندم تولید و محل ماشینآلات اسقاطی و دست دوم کشورهای دیگر میشود. چنین رویهیی ما را به جایگاه تولیدات کیفی نمیرساند و در قالب چنین مشارکتهایی هیچ دانش فنی انتقال داده نخواهد شد. دسترسی به دانش روز و انتقال تکنولوژی در صورتی انجام میشود که در تعامل با طرف خارجی، بر انتقال فناوری دسته اول و دانش روز دنیا تاکید داشته باشیم.
راهبرد پنجم در عقد قراردادها و جذب سرمایهگذاری خارجی، توجه به تکمیل زنجیره ارزش تولیدات است. در این خصوص به عنوان نمونه در صنایع معدنی در برخی حلقههای یک زنجیره تولید از ظرفیتهای خوبی برخوردار است این در حالی است که در برخی دیگر از حلقهها مشکل جدی وجود دارد و ظرفیتها تراز نیست. به هم خوردن تراز ظرفیتی مشکلی است که در حال حاضر در بسیاری از حوزهها از جمله صنایع معدنی مشهود است. از اینرو باید از فرصت قراردادهای جدید برای تکمیل زنجیره تولید و دستیابی به یک تراز ظرفیتی استفاده کنیم.
راهبرد ششم در امر مشارکتهای خارجی در حوزه صنعت و معدن توجه به صادراتی بودن محصولات است. تولید صادرات محور یکی از کلید واژههای اساسی طی سالهای اخیر بوده است. از این رو، در تعامل با طرف خارجی باید بر صادراتی بودن کالاهای مورد سرمایهگذاری تاکید کنیم و مشارکت خارجی را بر مبنای صادرات محور بودن محصولات قرار دهیم. در همین رابطه، سرمایهگذاری و عقد قراردادها چه تولیدی و چه خدماتی باید محور صادراتی داشته باشد. یکی از قیود مهم در عقد قرارداد با طرف خارجی باید امکان صادرات محصولات تولید شده به سایر کشورها از جمله کشور شریک است تا از این رهگذر اهداف صادراتی با حداکثر تاکید در قراردادهای تجاری مدنظر قرار گیرد.
راهبرد آخر کمک به توسعه خدمات تولید از طریق جذب سرمایهگذاری خارجی است. طی سالهای اخیر ظرفیتهای خوبی در تولید ایجاد شده اما به خدمات تولید توجه چندانی نشده است. در حوزههای حملونقل، تامین مواد اولیه و سایر مباحثی که کمک میکند تا تولید با ظرفیت بالاتری کار کند، باید تاکید بیشتری صورت گیرد. کشورهایی که در حوزه دانش فنی قوی هستند، میکوشند تا با کاهش هزینه تولید قیمت تمام شده را کم کنند که ما نیز باید از این نگاه و تجربه در قراردادهای جدید استفاده کنیم تا هزینه خدمات تولید را کاهش و تنوع آن را افزایش دهیم. ممکن است این کشورها ابزارها و متدولوژیهای مختلفی در این خصوص داشته باشند که استفاده از تجارب آنها به افزایش سطح کمی و کیفی خدمات تولید کمک کند.
حرکت به سمت مشارکت در تولید و تولیدات مشترک، به ارتقای بنگاهها کمک میکند. در مجموع حضور هیاتهای تجاری مختلف و عقد قراردادها باید به گونهیی باشد که شرکای خارجی در طول صنایع قرار گیرند نه در عرض آنها. به عبارت دیگر مشارکت خارجی باید مکمل یا متمم صنایع داخلی باشد نه اینکه با تولیدکننده داخلی به رقابت بپردازد و سهم آن را در بازار تولیدات کشور کاهش دهد.
