پژوهشهای کاربردی و بهروز یکی از مهمترین حلقههای زنجیره ارزش در همه بخشهای اقتصادی است. کشاورزی هم نه تنها از این قاعده مستثنا نیست که با توجه به اهمیت راهبردی آن برای کشورها، وابستگی بیشتری نیز به تحقیق و توسعه دارد. این جایگاه برای کشورهایی که جبر جغرافیا آنها را در منطقه بحرانزده و در عین حال پرظرفیت خاورمیانه قرار داده است، حیاتی نیز هست؛ کشورهایی که هم با خشکسالی دست به گریبانند، هم با سیاستهای افزایش جمعیت و هم با جنگهایی که پیش از اینها، امنیت غذایی آنها را به خطر انداخته است. هرچند نام جنگ به میان میآید، دیگر انتظاری از رشد علم و توسعه تحقیق باقی نمیماند اما ایران که جزو معدود کشورهای امن منطقه است نیز مشکلات خود را دارد که درنهایت آن را از تحقیق و توسعه کشاورزی باز داشته؛ تحقیق و توسعهیی که میتواند کشاورزی غیراقتصادی آن را متحول کند خود گرفتار خشکسالی ناشی از کمبود تخصص و سرمایه است.
کشورهای بسیاری درخاورمیانه و شمال افریقا برنامهریزی کردهاند که سرمایهگذاریهای خود را در بخش تحقیقات کشاورزی دو تا چند برابر قبل کنند. برای سالها کشورهای این منطقه سرمایهگذاری در این بخش را نادیده میگرفتند تا اینکه هزینههای غذا از سال 2008 در منطقه رو به افزایش گذاشت. با این حال تنها دو کشور عمان و اردن بیشتر از یک درصد درآمد تولیدات کشاورزی خود را در بخش تحقیق و توسعه کشاورزی سرمایهگذاری میکنند.
این درحالی است که پژوهش رابطه محکمی با هزینهکرد در تحقیق و توسعه کشاورزی، بهرهوری کشاورزی، امنیت غذایی و کاهش فقر دارد. هرچه پژوهشهای کشاورزی بیشتر و بهروزتر و دقیقتر باشد، بهرهوری کشاورزی افزایش مییابد و به دنبال آن، امنیت غذایی بیشتر و فقر کمتر میشود.
اهمیت این بخش برای منطقه ما از این جهت بیشتر میشود که کمبود آب و وابستگی به واردات مواد غذایی در این منطقه از کره خاکی بیشتر از سایر بخشهاست و حتی به گفته برخی منابع مانند برنامه شاخصهای فناوری و علوم کشاورزی (ASTI) خاورمیانه در این دو شاخص رکورددار جهان است.
پیشبینی میشود که تقاضا برای غذا در خاورمیانه تا 2.1درصد رشد سالانه را تا 2050 تجربه کند درحالی که بهرهوری کشاورزی در این بخش به صورت متوسط از سال 2000 نزدیک به 1.9درصد بوده است. در چنین شرایطی وابستگی کشورهای عمدتا آشوبزده این منطقه به واردات روزبهروز بیشتر هم میشود.
راهکاری که در این شرایط بحرانی تا حدود بسیاری متاثر از تغییرات اقلیمی جهان نیز هست، افزایش سرمایهگذاری در بخش تحقیق و توسعه کشاورزی است که میتواند بدون به تاخیر انداختن افزایش بهرهوری کشاورزی با چالشهای پیش روی تامین غذای مردم این کشورها که عمدتا مترصد یا مستعد افزایش جمعیت هم هستند، مبازرهیی با پایان خوش کند. اما افزایش سرمایهگذاریها در تحقیق و توسعه کشاورزی به ویژه در این منطقه همیشه خبرساز بدون مانع و چالش نخواهد بود؛ برای نمونه کشورهای این منطقه مانند مصر، اردن، لبنان و حتی ایران با کمبود نیروهای متخصص با دانش و مهارت بالا در کشاورزی روبهروست. بیش از نیمی از محققان دارای درجه دکتری این کشورها در شرف بازنشستگی هستند ضمن اینکه جذب سرمایه برای تحقیق و توسعه کشاورزی در رقابت سنگینی با بخشهای آموزش و درمان است.
از سوی دیگر سرمایهگذاریهای بخش خصوصی در تحقیق و توسعه کشاورزی این کشورها دستنخورده مانده که دلیل این بیرغبتی را میتوان در نبود انگیزههایی مانند معافیت مالیاتی بعد از سرمایهگذاری در این بخشها جستوجو کرد.