وقتی کودکی چندساله تازه شروع به راه رفتن میکند، تا مدتها والدین دست او را میگیرند تا در مسیر این آموزه جدید آسیب نبیند. صنعت پتروشیمی نیز درحال حاضر چنین وضعیتی دارد. این کودک نوپا که به تازگی تحویل بخش خصوصی داده شده است نیاز به این دارد که والدین دولتیاش برای مدتها در راه رفتن او را حمایت کرده و دستهایش را رها نکنند. صنعت پتروشیمی ایران اکنون با چالشهای فراوانی روبهرو است. نبود یک واحد تنظیمکننده روابط مشکلاتی جدی را در میان واحدهای پتروشیمی بهوجود آورده است که در خیلی از موارد به خوابیدن چرخ تولید کشور در صنعتی منجر میشود که میتواند محوریت توسعه اقتصاد ایران قرار گیرد. یکی از مهمترین حلقههای مفقوده این صنعت درحال حاضر نبود انسجام و اتحاد میان واحدهای مختلف است. به نوعی مجتمعهای پتروشیمی بعد از خارج شدن از چتر دولت هرگز نتوانستند به آن وحدانیتی که در ابتدا در این صنعت وجود داشت دست پیدا کنند. یکی از ملموسترین این مشکلات درحال حاضر این است که واحدهای مختلف حاضر نیستند در کنار یکدیگر زیر یک برند مشخص فعالیت کنند و تضاد منافعی که خصوصیسازی برای این واحدها ایجاد کرده است هنوز بلاتکلیف و نامشخص است. اساسا اقتصادی که سالهای سال دولتی بوده و منافعی جمعی حداقل به ظاهر در آن درنظر گرفته شده اکنون در بخشهای صنعتی مانند پتروشیمی مثل گوشتی قربانی شده است که هر کسی نیز به دنبال منتفع شدن قسمتی از آن است. این درحالی است که باید سیاستگذاران و مسوولان پیش از واگذاری مجتمعهای پتروشیمی به بخش خصوصی به این روزها میاندیشیدند و سازمانی را برای تنظیم روابط میان واحدهای خصوصی شده مشخص میکردند. برای کشوری که صنعت پتروشیمی یکی از تنها روزنههای امید بهبود وضعیت تولید و اقتصاد است صورت خوشایندی ندارد که واحدهای پتروشیمی در ارایه خوراک به یکدیگر کاهلی به خرج دهند و دولت نیز نتواند در این زمینه اعمال قدرت لازم را به خرج دهد. ماموریتهای شرکت ملی صنایع پتروشیمی درحال حاضر برای این صنعت بهشدت حساس و با اهمیت است و مسوولان و سیاستگذاران باید تمامی چالشها و چم و خمهایی که اکنون میان واحدهای پتروشیمی خصوصی به وجود آمده است را درنظر گرفته و متاثر از آنها چارچوبی جدید برای سازمانی با ساختاری نو طراحی کنند که بتواند مسیر حرکت واحدهایی را که چشم امیدشان به بدنه دولتی دوخته شده است معین کند.