اهمیت نقدینگی، مهمترین درس بحران مالی 2007
بورس تهران این روزها با مشکلات عمده کمبود نقدینگی دست و پنجه نرم میکند. پس از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و ایجاد هیجان مثبت در میان سهامداران، شاید کمتر کسی فکر میکرد پس از دو سال بازار سهام تهران به این حال و روز افتد. پس از مطول شدن مذاکرات هستهیی انتظارات مثبت فعالان بازار سرمایه روزبهروز فروکش کرد. اما این روزها دیگر مساله انتظارات فعالان بازار سرمایه نقش پررنگی را در رکود بازار بازی نمیکند. بهزعم بسیاری از کارشناسان، مشکل اصلی این روزهای بورس کمبود نقدینگی است. قسمت بسیاری از سهمها به محدوده مطلوبی برای خرید رسیده است وP بر E بازار به 5.2 رسیده است. تنها دلیل افت قیمتها در این روزها، نبود نقدینگی کافی و قدرت خرید در طرف تقاضا است. این مساله در اقتصادهای پیشرفته جهان نیز تجربه شده است و نقش نقدینگی و نقدشوندگی در بازارهای مالی، بارها به اثبات رسیده است.
در این رابطه، پروفسور آنجلو تنتاتزی، استاد دانشگاه بلونیا ایتالیا در یک سخنرانی با عنوان «ثبات مالی و پیروی از مقررات در اروپا»، به تشریح وضعیت صنعت بانکی پس از بحران مالی، مقرراتگذاری برای حفظ ثبات مالی و توسعه مدیریت ریسک در موسسات مالی پرداخت.
استاد دانشگاه بلونیا ایتالیا به ایجاد چالشهای سیاستی عمده پس از بحران مالی سال ۲۰۰۷ و نقش برجسته نظام بانکی در بروز بحران اشاره کرد و گفت: «حجم داراییهای بانکی در اتحادیه پولی و اقتصادی اروپا طی 10سال گذشته دو برابر شده و اتکا به منابع کلان و کوتاهمدت بیشتر شده است». تنتاتزی ضمن اشاره به مشکلات شدید بانکها، اهمیت نقدینگی و نقش آن در عملکرد مناسب بازارهای مالی و بخش بانکی را به عنوان نخستین درسآموخته از بحران مالی بیان کرد. همین موضوع برای بورس تهران نیز صدق میکند. بحران اقتصادی که پس از تحریمهای ناجوانمردانه غرب به کشور تحمیل شد، تا حدودی با بحران مالی سال 2007 قابل قیاس است. در آن سالها در بازارهای مالی، قیمتها به سرعت اصلاح شدند و به محدوده جذابی برای خرید رسیدند، اما کمبود نقدینگی باعث میشد که شاخصهای بازارهای مالی درجا بزند. شاید بد نباشد که سازمان بورس این تجربیات را سرلوحه کار خود قرار داده و بیش از آنکه تلاش خود را در زمینه گسترش ابزارها محدود کند، به فکر جبران نقدینگی از دست رفته باشد. تنتاتزی در بخش دوم سخنرانی خود به نقایص آشکار شده در رابطه با مقررات سرمایه در پی بحران مالی و مقررات
جدید برای افزایش ثبات مالی اشاره کرد و گفت: «یک نظام بانکی قوی و مستحکم، زیربنای رشد اقتصادی پایدار است، زیرا بانکها در مرکز فرایند واسطهگری مالی بین پساندازکنندگان و سرمایهگذاران قرار دارند». او نیاز به تقویت پوشش ریسک چارچوب سرمایهیی را به عنوان درس دیگری مطرح کرد که باید از بحران مالی بیاموزیم و برلزوم در نظر گرفتن ریسکهای اقلام مندرج در ترازنامه و زیر خط ترازنامه و همچنین خطرپذیری ابزارهای مالی جدید مانند مشتقات تاکید کرد. مدیرعامل سابق شرکت بورس ایتالیا در بخش بعدی سخنرانی خود به نقش نظارت و قانونگذاری اشاره کرد و هدف از الزامات سرمایهیی جدید در توافقنامههای بازل را اطمینان از بازگشتپذیری نظام بانکی و اتکای کمتر به حمایت دولت در شرایط بحرانی دانست.
تنتاتزی در بخش پایانی سخنان خود به اهمیت مدیریت ریسک در فعالیتهای بانکی اشاره کرد و افزود: «تجربه به ما نشان داده است که کمک کردن به موسسات مالی با هدف ایجاد ارتباط بین قابلیتهای جاری و استانداردهای جهانی مدیریت ریسک و بازده، اهمیت بسیار زیادی دارد».
با این تفاسیر میتوان گفت، نه تنها کشیدن پای بانکها به بورس تهران نمیتواند کمکی به بورس کند، بلکه میتواند باعث تعمیق بحران و انتقالپذیری آن از بازار مالی به بازار پولی باشد. شاید وقت آن رسیده که دولت سیاستهای انقباضی شدید را کنار گذاشته و اندکی مجال تنفس به بانکها و بازار مالی بدهد.
