آیا بازار نفت همچنان سیاسی است؟
گروه انرژی نسیم بنایی
بهای نفت از حدود 110دلار در ازای هر بشکه در میانه سال2014 به زیر 50دلار در ازای هر بشکه در اوایل امسال رسید. درحالی که سقوط قیمت نفت آسیب شدیدی به کشورهای صادرکننده نفت وارد آورد، مصرفکنندگان از این فرصت برای ارتقای خود استفاده کردند. اثرات مستقیم این امر برای مدتی احساس شد. اما اکنون که بهای نفت تا حدودی بهبود یافته، بدترین (و البته بهترین) اثرات اقتصادی این امر از بین رفته است. اکنون زمان آن فرا رسیده که نیروهای اساسی شکلدهنده بازار نفت را بررسی کنیم. سایت ورلد اکونومیک فروم در بررسی این بازار به این نتیجه رسیده که عربستان سعودی دیگر تولیدکننده اصلی و تعیینکننده در بازار نفت نیست و بازیگران جدیدی وارد بازار نفت شدهاند که مهمترین آنها امریکاست. این منبع خبری همچنین اظهار کرده که پیشتر بازار نفت در دست عربستان سعودی بود که از طریق دولت و استراتژیهای سیاسی اداره میشد اما اکنون که این بازار در دستان امریکاست و از آنجا که این نفت در این کشور توسط شرکتهای خصوصی تولید میشود دیگر چندان سیاسی نخواهد بود.
به گزارش «تعادل» به نقل از ورلد اکونومیک فروم، وقتی بهای نفت خیلی سریع یا خیلی زیاد کاهش پیدا میکرد، سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک)، که در دهه60میلادی تاسیس شد، به سرعت وارد عمل میشد و میزان تولید خود را کاهش میداد. کاهش عرضه، ثبات را در بازار به ارمغان میآورد و تولید را برای همه مقرون بهصرفه میکرد. در آخرین نشست اوپک که در ماه نوامبر سال2014 برگزار شد، وقتی قیمت نفت از عرش به فرش رسید، این سازمان تصمیم گرفت همچنان به تولید نفت خود ادامه دهد. درحالی که بسیاری از اعضای اوپک خواستار کاهش میزان تولید این سازمان بودند، عربستان سعودی که بهصورت سنتی مهمترین تولیدکننده اوپک محسوب میشود، عقب نشست و کاهش بیشتر بهای نفت را نظاره کرد. چند هفته بعد از آن نشست، علی النعیمی اظهار داشت که اگر قیمتها به زیر 20دلار، 40دلار، 50دلار و 60دلار در هر بشکه هم میرسید باز ارتباطی نداشت.
پس از آن نظرهای مختلفی داده شد. برخی اظهار میکردند ریاض قصد دارد با روش کاهش بهای نفت، رقبای خود را به زمین بزند که مهمترین آنها ایران و روسیه بود و به این ترتیب خود را به یگانه قدرت منطقه تبدیل کند. برخی دیگر نیز میگفتند عربستان سعودی با این کار میخواهد تولیدکنندگان پرهزینه نفت که مهمترین آنها ایالات متحده امریکاست را تحت فشار قرار دهد و از میدان بازی بیرون کند. اما صنعت نفت غیرمتعارف ایالات متحده امریکا خیلی سریع به کاهش بهای نفت واکنش نشان میدهد و به محض اینکه قیمتها ثبات پیدا کنند، تولید نفت آنها نیز خیلی زود افزایش پیدا میکند. با این پیشفرض، عربستان سعودی اینطور تصور میکند که در ازای هر یک بشکهیی که از بازار کم میکند، تولیدکننده دیگری قدم پیش میگذارد تا پول بیشتری به دست بیاورد. کاهش تولید بدین معناست که هم میزان درآمد کم میشود و هم سهم بازار کوچک میشود.
عربستان سعودی به دو دلیل میتواند در برابر قیمتهای پایین مقاومت کند؛ نخست اینکه هزینه تولید نفت در این کشور خیلی پایین است، دوم اینکه این کشور روی منبع عظیم 700میلیارد دلاری خوابیده است. اما دیگر تولیدکنندگان اوپک تا این حد خوششانس نیستند. برخی علایمی میفرستند مبنی بر اینکه در زمینه کاهش تولید جدی هستند. عربستان سعودی اما از طرف دیگر درحال افزایش میزان تولید خود است.
آیا این به معنای تفکیک و جدایی در اوپک است؟ وزیر نفت عمان (که خودش از اعضای اوپک نیست) محمدبن حامد الرمضی پیشبینی میکند که روزهای اوپک به پایان رسیده است. وی میگوید: «عربستان سعودی یکسوم از کل نفت اوپک را تولید میکند. یعنی تنها دوسوم از نفت اوپک ازسوی مابقی اعضای کارتل تولید میشود.» وی ادعا میکند که دیگر اعضای اوپک خواستار جدایی و تولید تنهایی هستند.
هرچند 11عضو دیگر اوپک نیز چندان یکپارچه نیستند. برخی مانند عربستان آبباریکهیی برای ادامه دارند و برخی تنها امیدشان نفت است. اینکه آیا این سازمان میتواند به اجماع برسد و بدون حلقه اصلی خود، میزان تولید خود را کاهش دهد، سوالی است که باقی میماند.
امریکا تولیدکننده اصلی جدید در بازار نفت
آیا اکنون که سعودیها دست از کاهش تولید نفت کشیدهاند و همچنان میزان تولید خود را افزایش میدهند، بازیگر دیگری وارد میدان میشود تا تعادل را به بازار نفت بازگرداند؟ بیشتر چشمها به امریکا دوخته شده که از سال2009 تاکنون 60درصد به میزان تولید خود افزوده است. در واقع میتوان گفت که افزایش تولید نفت اخیرا ازسوی ایالات متحده امریکا خیلی بیشتر از 11 کشور از 12 کشور اوپک (به غیر از عربستان) بوده است. به این ترتیب میتوان گفت که امریکا آن بازیگر جدید و تولیدکننده اصلی جدید است.
درحالی که میزان تولید نفت در عربستان را دولت تعیین میکند، در امریکا میزان تولید نفت در دستان شرکتهای خصوصی تولیدکننده نفت است. آموس هاشتین نماینده امریکا در امور بینالملل انرژی میگوید: «در گذشته اگر میخواستید میزان تولید را کاهش دهید، میدانستید که چه کسی در عربستان مخاطب شماست. اما در امریکا بیش از 4000 شماره تلفن از تولیدکنندگان نفت وجود دارد و احتمال میدهم که این تماسها هیچکدام ثمری نخواهد داشت.» به عبارت دیگر میتوان گفت که در امریکا، دینامیک بازار به جای استراتژیهای سیاسی تعیینکننده تعداد بشکههای نفتی است که تولید میشود.
آیا این بدین معناست که میزان سیاسی بودن بازار نفت کاهش خواهد یافت؟ بهنظرم بعید میرسد. نفت همیشه یک کالای سیاسی بوده که بیشتر بهخاطر کشورهایی بوده که در آن تولید میشود، اما آیا امریکا تفاوتی خواهد داشت؟ تاکنون بسیاری از تحلیلگران در این مورد بحث کردهاند که آیا امریکا از نفت و گاز خود برای دستیابی به اهداف بینالمللی استفاده میکند. بسیاری نیز اخیرا در این مورد بحث میکنند که آیا امریکا باید قوانین و محدودیتهایی که برای نفت و گاز خود قرار داده است را بردارد یا خیر.
بازار جهانی نفت تغییرات اساسی داشته است
در بازار درازمدت و استراتژیکی همچون نفت، اینکه سال آینده یا دوسال بعد چه اتفاقی خواهد افتاد، آنقدر اهمیت ندارد، بلکه این مهم است که طی 20، 40 یا 60سال آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد. آژانس بینالمللی انرژی انتظار دارد که میزان تولید نفت در چند دهه آینده رشد خواهد داشت و از مصرف جهانی انرژی در سال2040 پیشی خواهد گرفت. یکی از دلایل آن، این است در چین که یکی از مهمترین مصرفکنندگان نفت است، تقاضا از هماکنون کاهش یافته که یک دلیل آن تکنولوژی کارآمد است. کشورهایی نظیر هند نیز با رشد و توسعه صنعت، اتکای کمتری به سوختهای فسیلی خواهند داشت. تغییرات آب و هوایی نیز به این قضیه دامن میزند و احتمال کاهش تقاضا در آینده را چند برابر میکنند. بسیاری از تحلیلگران معتقدند ما بهدلیل گرمایش جهانی، سوختهای فسیلی را روی زمین رها خواهیم کرد. همه اینها بدین معناست که تولیدکنندگان بهتر است هرچه بیشتر تولید کنند و نفت خود را حتی با قیمتی پایین به فروش برسانند چراکه چند دهه دیگر به عمر نفت بیشتر باقی نمانده است. بسیاری از کارشناسان در این مورد بحث میکنند اما آنچه مسلم است این است که پایه و اساس بازار جهانی نفت با تغییرات
اساسی همراه بوده و ما تنها در ابتدای راه این تغییر بزرگ هستیم.
صنعت نفت در دست غیر اوپکیها
اخیرا مجله اکونومیست نیز در مقالهیی با عنوان «بعد از اوپک»، ادعا کرده است که درحال حاضر تولیدکننده اصلی در بازار شیل امریکاست. در این مقاله آمده است که زمانی اوپک حرف اول را در صنعت نفت میزد؛ اما بهنظر میرسد اکنون دیگر همه چیز تغییر کرده است. زمانی بود که عربستان سعودی با باز و بسته کردن چاههای نفت خود، قیمت نفت را بالا و پایین میکرد، امری که دیگر صدق نمیکند چراکه تولیدکنندگان جدیدی وارد بازار شدهاند. اکونومیست نوشته است: «برخی از تولیدکنندگان اوپک با این تصور که بهای نفت دوباره به وضعیت قبلی خود بازمیگردد، تولید خود را کاهش ندادند؛ اما این درست از آب درنیامد؛ قیمت نفت به میزان مشخصی رسید و در آن به ثبات رسید، اما افزایش چندانی نیافت.»
نفت دبلیوتیآی که زمانی 100دلاری بود اکنون پس از سقوط بهای نفت و بهبود دوباره آن، در میانه این هفته به حدود 60دلار در ازای هر بشکه رسید. اگر مازاد عرضه نفت ادامه پیدا کند، احتمالا قمیتها دوباره در سراشیبی قرار خواهند گرفت. براساس منابعی که به دست والاستریت ژورنال رسیده است، اوپک در خوشبینانهترین سناریو خود برای بهای نفت نیز انتظار چیزی بیش از 76دلار در ازای هر بشکه تا سال2025 را ندارد. در میان سناریوهای اوپک، نفت زیر 40دلاری هم پیشبینی شده است. البته اوپک وجود این گزارش را تکذیب کرده است.
بسیاری از شرکتهای بزرگ بینالمللی نظیر بیپی، شورون، اکسون موبیل و توتال بسیاری از پروژههای جدید خود را متوقف کردهاند هرچند شل همچنان پروژههای جدیدی مثل پروژه 6میلیارد دلاری در قطب شمال را کلید زده است. جالب است که نفت شیل باوجود کاهش تعداد دکلهای حفاری، همچنان به میزان چشمگیر و قابل توجهی تولید میشود. دانیل یرگین یکی از مهمترین دلایل این امر را پیشرفت بیشتر تکنولوژی میداند و میگوید: «چاههایی که پیشتر برای تکمیل نیاز به 35روز داشتند، اکنون با پیشرفت و توسعه فناوری در عرض 17روز کامل میشوند.»
