بعد از تشکیل وحدت ملی در افغانستان در سال گذشته دولت دکتر عبدالله عبدالله و اشرف غنی به کشورهای بسیاری ازجمله چین و عربستان سفر داشتند که سفر به ایران نیز در برنامههای آنها قرار داشت و بنا بر این بود که در سال گذشته به کشورمان سفر کنند اما با رخ دادن برخی تحولات در عربستان این سفر به تعویق افتاد. میشود تاکید کرد با رویکرد مثبتی که تیم مجاهدین افغانستان و دکتر عبدالله عبدالله دررابطه با ایران دارند آقای غنی سفر دو روزهاش را به تهران آغاز کرد که نگاه اولیه آنها به حوزههای مختلف اقتصادی، امنیتی و امضای قرارداد پیمان همکاری ایران و افغانستان است. رویکرد غربی در سیاست خارجی افغانستان و طرفداران اخیرش هرچند با ملاحظاتی همراه بود اما اگر بدنه دولت را دو تیم بدانیم عملا عبدالله عبدالله معاون دوم از این رویکرد ناخوشایند است. این درحالی است که هرقدر آقای غنی خواست تا مواضعش را در قبال عربستان شفافتر کرده و بیطرفانه به قضاوت برود اما این موضوع مانعی برای سفر وی به ایران نشد. رشد تروریسم در منطقه، قاچاق موادمخدر و افزایش حضور نیروهای داعش در افغانستان ازجمله مهمترین مسایل و معضلات موجود بین دو کشور ایران و افغانستان است که باید مورد بررسی و توجه بیشتر قرار گیرد. همچنین دو کشور هنوز در مبادلات اقتصادی نتوانستهاند روابط خود را باتوجه به ظرفیتهای موجود گسترش دهند. حجم مبادلات تجاری بین دو کشور در حدود دو میلیارد دلار است، درحالی که این کشور دارای یک بازار مصرف خوب 30میلیون نفری هستند. در این بین بهنظر میرسد درخصوص افزایش تبادلات اقتصادی باید نگاه ویژهتری به موقعیت استراتژیک بندر چابهار بهعنوان دروازهیی دریایی برای افغانستان محصور در خشکی داشت. چابهار میتواند تا حد زیادی خلأ استراتژیک ارتباطی برای افغانستان را پر کرده و منجر به افزایش تعاملات سازنده طرفین شود. در این بین سرنوشت رودهای هریرود و هیرمند هم نباید مورد غفلت قرار گیرد چراکه هنوز افغانستانیها بهصورت یکطرفه و بدون توجه به نیازهای همسایگان غربیشان به مصرف بیرویه آن مبادرت میورزند. همچنین در عرصه مبادلات فرهنگی هم، سطح تعاملات چندان بالا نیست درحالی که دو کشور دارای ریشههای مشترک گسترده و عمیق تاریخی با هم هستند، اما در مجموع میتوان گفت گسترش روابط تهران، کابل و سفر آقای غنی به کشورمان در زمان فعلی میتواند فرصتی برای افزایش ارتباطات و همکاریهای متقابل و منطقهیی باشد.