میانگین تعرفه وارداتی در کشور هماکنون 26.1درصد است اما این تعرفه، تعرفه موثر نیست. چون تعرفه بالای برخی کالاها که میزان چندانی در ترکیب صادرات یا واردات کشور ندارند، میانگین را افزایش داده است. به اعتقاد من میانگین تعرفه موثر 11.5درصد است که این تعرفه نزدیک به تعرفههای سازمان تجارت جهانی است به اعتقاد من بدترین موضوع این است که اتاقها حزبی باشند. حزبی کار کردن برای فعالان اقتصادی سم است. اتاقهای بازرگانی باید متمرکز بر مباحث اقتصادی باشند چرا که نباید فراموش کنیم که در دوره اخیر، این سیاست است که باید بهدنبال اقتصاد گام بردارد و در خدمت آن باشد نه اینکه اقتصاد دنبالهرو سیاست باشد
محمدحسین برخوردار اکنون چهرهیی آشنا در میان بازرگانان، صنعتگران، فعالان اقتصادی و مدیران دولتی و البته واردکنندگان بخش خصوصی است. رییس هیاتمدیره مجمع واردات تقریبا 5سال پیش در چنین روزهایی با جرات تمام و درحالیکه هیچکس مایل نبود از واردات صحبت کند، حاضر شد یک چالش بزرگ را به جان بخرد و وضعیت چراغ خاموش واردکنندگان را بهتدریج تغییر دهد و در مسیر شفافسازی حوزه واردات گام بردارد. او معتقد است «واردات بخشی از تجارت خارجی کشور است و قابل انکار نیست و همانند سایر واقعیتهای اقتصادی کشور نیاز به حمایت، برنامهریزی، تخصصگرایی، تعیین چارچوب و خط قرمز براساس واقعیتهای عینی کشور دارد و نمیتوان درحالی که بزرگترین صادرکنندگان جهان، خود بزرگترین واردکننده هم هستند، از عدم نیاز به واردات دم زد». او که اصالتا به بدنه تولید و صنعت کشور تعلق دارد، در چند دهه تلاش مستمر در حوزه تولید لوازم صوتی و تصویری در کشور آموخته است که «تولید» کلمه مقدس و محترمی است و کسی نمیتواند در اولویت بودن آن شک و تردید کند. اما همین تولید ارزشمند، تکیهاش بر ورود تکنولوژی، دانش فنی، مواد اولیه و حتی قطعات واسطهیی است. بنابراین در
نقطهیی که تولید و تجارت خارجی باهم گره میخورند و به یک گفتمان واحد میرسند حضور در عرصه اتاق بازرگانی را برای ادغام استراتژیهای صادرات و واردات کشور ضروری دانست. وی حاضر شد با عنوان رییس مجمع واردات در انتخابات هفتمین دوره اتاق تهران در سال89 ریسک بزرگی را به جان بخرد و حاضر شود اعتبار و تجربه خود را به محک رای فعالان اقتصادی بخش خصوصی بگذارد و اتفاقا با رای بالایی به اتاق راه پیداکند. عضویت او در هیاترییسه اتاق بازرگانی، صنایع و معادن و کشاورزی تهران در 4سال گذشته و همچنین مشارکت فعال وی در کمیسیونهای اصلی اتاق، موجب شده است که اطلاعات و تحلیلهای او بهویژه وقتی با پشتوانه کارشناسی از مقوله واردات دفاع میکند، با واکنش منفی مواجه نشود.
محمدحسین برخوردار معتقد است مجمع واردات یکی از نیرومندترین تشکلهای بخش خصوصی ایران بهحساب میآید که در این روزگار با پشتوانه دانش، تجربه، مهارت مدیریتی و بهویژه اصالت در کار، توانسته است جای خود را باز کند.
با وی درباره مسایل روز انتخابات اتاق بازرگانی و همچنین اوضاع و احوال بخشهای مختلف اقتصادی کشور به گفتوگو نشستهایم. صحبتهای وی را درباره آنچه پرسیدیم در ادامه میخوانید:
ابتدا میخواهیم در رابطه با فضای لابیگری در اتاق بازرگانی توضیح بدهید.
بهتر بود بهجای این پرسش، میپرسیدید که روزنههای نفوذ تفکر لابیگری به بدنه اتاق کجاست؟ این موضوع را باید با مروری بر پیشینه اتاق بهخصوص اوایل انقلاب بررسی کنیم. اوایل انقلاب برخی مخالف فعالیت اتاق بازرگانی بودند و فشار میآوردند که اتاق باید تعطیل شود. اما کمیته هشتنفرهیی که با نامهیی به امضای امام خمینی(ره) به اتاق بازرگانی رفتند تا امور را سروسامان بدهند، توانستند بر اوضاع مسلط شوند. آن زمان همه بهواسطه فضای خیرخواهانه اول انقلاب، برای بهبود شرایط اقتصادی پا پیش گذاشته بودند و تلاش میکردند مشکلات پیش روی اقتصاد کشور را مهار کنند.
شرایط اقتصادی دوره جنگ تحمیلی را نباید از یاد ببریم. بسیاری از کارخانجات از هم پاشیده بود. کسی هم جرأت نداشت بهصراحت از تقویت بخش خصوصی و کارآفرینی و ثروتآفرینی سخن بگوید. اما الان شرایط کاملا تغییر کرده است. همه باور کردهاند که دولتها ذاتا نمیتوانند بهترین تولید را باکمترین هزینه انجام دهند و بخش خصوصی را بهعنوان موتور محرکه اقتصاد میبینند.
بهینهسازی شرایط اقتصادی و توسعه کارآفرینی در اولویت سیاستگذاریها قرار گرفته است. اما در نقطه مقابل طبیعتا نمیتوانیم انکار کنیم که از گذشتههای دور در ذهن بسیاری از مردم ما، ثروتآفرینی بهدنبال خود برخی برچسبها را یدک میکشد که یکی از آنها لابیگری است. بسیاری از مردم ثروتآفرینها را صرفا افراد لابیگری میدانند. البته واقعا لابیگری آفت فعالیتهای اقتصادی است، اما هر تولیدکننده، تاجر و ثروتآفرینی را نمیتوان به چشم لابیگر نگریست.
به اعتقاد من بدترین موضوع این است که اتاقها حزبی باشند. حزبی کار کردن برای فعالان اقتصادی سم است. اتاقهای بازرگانی باید متمرکز بر مباحث اقتصادی باشند چرا که نباید فراموش کنیم که در دوره اخیر، این سیاست است که باید بهدنبال اقتصاد گام بردارد و در خدمت آن باشد نه اینکه اقتصاد دنبالهرو سیاست باشد.
چرا شما از بخش صنعت کاندیدای انتخابات اتاق بازرگانی شدهاید؟
هرچند اغلب افراد مرا با عنوان رییس مجمع واردات میشناسند و طبیعتا تصور میکنند که در بخش بازرگانی کاندیدا شدهام، ولی من اصالتا یک تولیدکننده هستم. تولید اولویت همه ما است. در مجمع واردات هم واردکنندهیی را سراغ نداریم که دلش برای تولید ملی نسوزد. درواقع واردات اگر مدیریت موثری بر آن صورت گیرد، میتواند موتور محرکه تولید و مکمل آن باشد. بههرحال همانطور که عرض کردم من مانند چهار سال پیش از بخش صنعت کاندیدا انتخابات اتاق شدهام.
نظر شما درخصوص فعالیت بخش آیتی و صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات، در اتاق بازرگانی چیست؟
واقعیت این است که اگر کشور میخواهد بهسمت توسعه گام بردارد، آیتی زیربنای اولیه آن است. شما دولت الکترونیک، بانکداری مجازی، آموزش از راه دور و دهها مولفه دیگر را بدون توجه به حوزه آیتی بهدست نخواهید آورد.
حضور فعالان این صنف در عرصه اتاق بازرگانی یک ضرورت است. شما ببینید از ابتدای سال جاری صنف آیتی انتقادهای بسیار زیادی به لیست 69 کالایی که از سوی دولت مشمول عوارض فرهنگی معرفی شده بودند، مطرح کرد و مجمع واردات هم بسیار قوی و مقتدر به این موضوع ورود کرد و خوشبختانه دولت نیز پس از اطلاع از نظرات کارشناسی فعالان بخش خصوصی، در دو مرحله لیست مذکور را اصلاح کرد ولی مساله این است که این صنف باید حضور خود را در اتاق که مادر تشکلها است تقویت کند.
حضور مجمع واردات در انتخابات چگونه است؟
اجازه دهید ابتدا باید در مورد فلسفه و جو مجمع واردات توضیحاتی بدهم و بعد به بحث انتخابات اتاق بازرگانی ورود پیدا کنیم و نحوه مشارکت مجمع واردات در انتخابات اتاق را تحلیل کنیم. مجمع واردات براساس فرمان مقام معظم رهبری درخصوص مدیریت واردات تشکیل شد تا به نوعی واردات بهینه شود. یعنی از یکسو واردات ما باید مبتنیبر ایجاد ارزشافزوده شود و هر کالایی را به کشور وارد نکنیم. ما نباید تبدیل به کشوری شویم که در دنیا به بهترین خریدار کالاهای بنجل و بیکیفیت شناخته شود. از سوی دیگر تولید ما هم نباید سراغ محصولاتی برود که صرفه اقتصادی ندارد. نباید بیجهت انرژی، زمان و هزینه خود را بر تولید کالاهای ضعیف که فاقد رقابتپذیری هستند متمرکز کنیم.
همان طور که همه میدانیم اقتصاد دنیا تبدیل به دهکده جهانی شده است (زمانی که مردم برای خرید گوشی اپل در امریکا صف کشیدند در میدان ولیعصر تهران نیز این گوشی به فروش میرسید) ما باید از پتانسیلهای جهانی بهرهبرداری کنیم. کالایی که تولید آن صرفه اقتصادی ندارد را وارد کشور نکنیم و کالایی که در تولید آن حائز مزیت هستیم را صادر کنیم. بر پایه این باور باید عرض کنم که جمع کردن کلیه واردکنندگان زیر یک چتر، ذاتا یک هدف مطلوب است، چرا که مشارکت گروهی یک سری افرادی که در یک حوزه فعالیت دارند موجب بهینه شدن تصمیمات بر اساس خردجمعی میشود. تضارب آرا، تقارب آرا ایجاد میکند.
مسیر رصد و بررسی مشکلات و چالشها هموارتر میشود. ضمن آنکه در مجموع فضای تجارت خارجی ما بهتر است روی تخصصیشدن واردات بیشتر از گذشته تمرکز کند. بنابراین واردکنندگان گام نخست یعنی ایجاد یک تشکل تخصصی را درست و محکم برداشتهاند. واردکنندگان خود را متعهد به حضور حداکثری در انتخابات اتاق میدانند اما اینکه چرا برای انتخابات اتاق لیست معرفی نکردهاند، بیشتر به نوع ساختار اتاق و ماهیت کار تشکلها
باز میگردد. شکل اتاق بازرگانی براساس اساسنامه و مرامنامه باید به گونهیی تنظیم شود که افرادی که خواستار ورود به تشکیلات اتاق هستند دارای مشخصههایی باشند که به معنی واقعی مشخص شود چه میزان در اقتصاد، تولید، تجارت، معدن و کشاورزی فعال هستند و با شاخصههایی نظیر تعداد پرسنل، حجم سرمایهگذاری، میزان مالیات پرداختی، سهم آنها در ورود یا توسعه یا اتخاذ تکنولوژی و دانش فنی، در مراکز تصمیمساز اتاق حضور پیدا کنند. باید افرادی وارد حوزههای تصمیمساز اتاق بازرگانی شوند که فارغ از هر گونه گروهگرایی و گروهبندی، از فعالان اقتصادی قوی و بنام کشور باشند و در صنف خود وزن قابل قبولی داشته باشند. به هر حال در هر حوزهیی ما کارآفرینان موفق زیاد داریم که توانستهاند بر محیط خود اثرگذار باشند. ضمن اینکه بنابر دستورات مقام معظم رهبری، اقتصاد کشور باید معطوف به بخش خصوصی شود.
نظر شما در رابطه با حضور فعالان بازار سرمایه و بورس در اتاق بازرگانی چیست؟
طراحی سازوکارهای مختلف در اتاق بازرگانی موجب شده رستههای مختلف بخشخصوصی بتوانند به فراخور موضوع خود، از آن به عنوان مسیری برای بهبود فضای کسبوکار حوزه مربوطه بهرهبرداری کرده، دغدغههای صنفی خود را از تریبون رسمی اتاق مطرح کنند. این موضوع در رابطه با بازار سرمایه نیز با رعایت ملاحظاتی میتواند صادق باشد. بیتردید حضور فعال شرکتهای بورسی در اتاق و بیان نظرات آنان در تصمیمگیریهای مهم میتواند نقش موثری در جلوگیری از التهابات بازار سرمایه و رونق بورس داشته باشد. به طوری که باید اذعان کنیم حضور شرکتهای بورسی در انتخابات اتاق در حال حاضر تبدیل به یک ضرورت برای آنها شده است، نه یک انتخاب. به ویژه اینکه اقتصاد ایران نیاز به افزایش کارآیی در تامین مالی فعالیتهای مثبت اقتصادی دارد؛ بنابراین هم نظام بانکی و هم بازار سرمایه باید به صورت برنامهریزی شده و منسجم در کنارهم فعالیت کنند و شرایط اقتصادی کشور در دوره گسست تحریمها نیز قطعا به گونهیی پیش خواهد رفت که بخش بیشتری از تامین مالی بنگاههای اقتصادی از طریق بازار سرمایه و بورس صورت خواهد گرفت.
کدام کمیسیونهای اتاق بازرگانی میتوانند برای فعالان بورسی مفید باشند؟
کمیسیونهای تخصصی در اتاق نظیر کمیسیون صنایع و معادن، بازرگانی، واردات، حمل و نقل و... میتوانند در این زمینه موثر باشند. البته کمیسیون تخصصی اتاق در زمینه بورس، کمیسیون سرمایهگذاری و تامین مالی است که مباحث مرتبط با بانک و بورس و بیمه در حوزه کاری این کمیسیون قرار دارد. ضمن اینکه نباید فراموش کنیم که اتاق بازرگانی دارای نمایندگی از سوی بخشخصوصی در شوراهای موثری مانند شورای بورس اوراق بهادار، شورای رقابت، شورای پول و اعتبار، نمایندگی در گمرک، سازمان امور مالیاتی، استاندارد و... است. اگرچه شوراهای مهمی مانند پول و اعتبار، رقابت و... نقشآفرینی بسزایی در نظام اقتصادی کشور دارند که تبعات تصمیمات غلط و درست آن به طور آنی در بورس مشاهده میشود، اما به طور ویژه داشتن عضو ثابت در شورای بورس میتواند مسایل و مشکلات شرکتهای بورسی را به طور جدی پیگیری کند.
به اعتقاد شما میزان تعرفهیی که برای واردات اعمال میشود مناسب است یا خیر؟
میانگین تعرفه وارداتی در کشور هماکنون 26.1درصد است اما این تعرفه، تعرفه موثر نیست. چون تعرفه بالای برخی کالاها که میزان چندانی در ترکیب صادرات یا واردات کشور ندارند، میانگین را افزایش داده است. به اعتقاد من میانگین تعرفه موثر 11.5درصد است که این تعرفه نزدیک به تعرفههای سازمان تجارت جهانی است.
البته رویکرد دولت درخصوص تعرفهها آن است که اگر در تعرفهها مدام تغییرات داشته باشیم، حالا چه کاهشی و چه افزایشی؛ این سردرگمی ایجاد میکند و کسانی را که در بخش تولید یا واردات و صادرات فعالیت میکنند در شرایط ابهام نگه میدارد و قدرت تصمیم از آنها سلب میشود. تعرفه، ابزار مهمی است که مجلس در اختیار دولت قرار داده تا براساس آن سیاستهای تجاری خودش را عملیاتی کند. تعرفه اگر بالا اتخاذ شود، باعث میشود که رقابتپذیری در جامعه وجود نداشته باشد و مردم مجبور باشند کالای بدون کیفیت را انتخاب کنند. علاوهبر این بالا بودن تعرفه موجب میشود قیمت تمامشده کالاها افزایش یابد و طبیعتا بهدنبال آن واردات غیررسمی زیاد شود و افراد سعی کنند از راههای غیرقانونی به ورود کالا اقدام کنند تا از پرداخت تعرفه بالا فرار کنند. سرانجام نیز درآمد دولت کاهش یابد. با وجود اینکه ممکن است تصور کنیم اگر تعرفه پایین باشد، درآمد دولت کاهش مییابد، واقعیت عکس آن است. وقتی تعرفه را بالا میبریم درآمد دولت هم کاهش پیدا میکند، بهدلیل اینکه ورود قانونی کالا محدود میشود و مثلا از راههای غیرقانونی کالا وارد کشور میشود، در نتیجه میزان پرداخت
به دولت کاهش پیدا میکند؛ لذا منطق حکم میکند باید تعرفهها روند کاهشی داشته باشد و از اینکه بیجهت نسبت به افزایش تعرفه اقدام شود، پرهیز کنیم.
در این صورت هم کالای تولید داخل در یک فضای رقابتی وضع کیفی بهتری پیدا میکند و هم مجبور میشود در مقایسه با کالای خارجی قیمت خود را تنظیم کند؛ لذا قیمتها بیجهت افزایش پیدا نمیکند. از سوی دیگر درآمدهای دولت افزایش پیدا میکند و این درآمدها میتواند صرف اموری مانند تقویت بنیه واحدهای نوپا و تولیدی جدید شود. اینها همه مزایایی است که بر تعرفههای پایین استوار است. البته نباید فراموش کنیم که به هرحال تعرفه باید حامی تولید ملی و صیانت از بازار کشور باشد.
آیا دولت در تنظیم تعرفهها نظر بخش خصوصی را جویا میشود؟
توقع فعالان بخش خصوصی این است که دولت نظرات و پیشنهادهای آنها را در تنظیم نرخ تعرفه در نظر بگیرد. دهها نمونه وجود دارد که دولتمردان بهدلیل عدم توجه به تشکلهای بخش خصوصی، بعد از مدتی مجبور به تغییر دستورالعملها و آییننامههای ابلاغی خود شدهاند. اگر دولت در یک برنامه چندساله اجازه دهد تشکلها در بحث تعرفه ورود پیدا کنند، خود تشکلها میتوانند ضمن تضمین افزایش درآمدهای دولت از محل اخذ تعرفه، ملاحظات صنفی و وضعیت بازار را نیز در تنظیم تعرفه لحاظ کنند.
ارزیابی شما از بانکداری در کشور چیست؟
سالها است که بانکداری بلای جان تولید و تجارت شده است. در حالی که شرکتها کاغذی تسهیلات میلیاردی دریافت میکنند واقعا چرا فعال اقتصادی شناسنامهدار ما نمیتواند روی حمایتهای بانکی حساب باز کند. به نظر من بانکداری از اصول خود خارج شده و بانکها به ساخت کارخانههای سیمان و صنایع دیگر روی آوردهاند. این در حالی است که این وظیفه بانک نیست که به ساخت کارخانهها و واردات کاغذ و... بپردازد. نباید از سپردههای مردم برای هلدینگها و افزایش شاخص بورس استفاده کرد. ضمن آنکه امیدوارم با حضور بانکهای خارجی، فضای بانکداری ما رقابتپذیرتر شود.
صحبت دیگری اگر باقیمانده بفرمایید؟
در پایان نباید فراموش کنیم که مشارکت حداکثری اعضا ضامن موفقیت هیات نمایندگان آتی است و در همین فرصت از همه فعالان اقتصادی و به ویژه اعضای محترم مجمع واردات دعوت میکنم که روز دوشنبه با حضور موثر در انتخابات، بلوغ بخش خصوصی را به شایستگی به نمایش بگذارند.