نیمیش بهار
  آن بلوط کهن آنجا بنگر/ نیم پاییزی و نیمیش بهار/ مثل این است که جادوی خزان
  تا کمرگاهش/ با زحمت
  رفتهست و از آنجا دیگر/ نتوانسته بالا برود
شفیعیکدکنی

  آن بلوط کهن آنجا بنگر/ نیم پاییزی و نیمیش بهار/ مثل این است که جادوی خزان
  تا کمرگاهش/ با زحمت
  رفتهست و از آنجا دیگر/ نتوانسته بالا برود
شفیعیکدکنی




