پیامدهای اقتصادی حصول توافق جامع هستهای
در 29تیرکه موعد اولیه دستیابی به توافق نهایی بود، دیپلماتهای طرفین تصمیم گرفتند برای حل اختلافات موجود، مذاکرات را برای 4ماه دیگر تمدید کرده و در این مدت نیز همچنان بخشی از تحریمها معلق ماند و 2.8میلیارد دلار دیگر از داراییهای کشورمان آزاد شد. در این مدت، تعلیق تحریمها و آزادسازی بخشی از داراییهای کشورمان بهعلاوه مدیریت صحیح و اصولی تیم اقتصادی دولت تدبیر وامید باعث شد تا اقتصاد ایران پس از 8 فصل متوالی از رکود خارج شده و در سه ماه اول سال 93 نسبت به مدت مشابه سال گذشته 4.6درصد رشد داشته باشد. حال سوالی که ممکن است مطرح شود این است که حصول توافق جامع هستهیی چه میزان میتواند بر اقتصاد کشورمان تاثیرگذار باشد و پیامدهای اقتصادی آن چیست؟ میتوان این سوال را با در نظر گرفتن دو سناریو پاسخ داد: تعلیق تحریمها و رفع گام بهگام
آنها یا رفع کامل و یکباره تحریمها.
تعلیق تحریمها و رفع گام بهگام آنها
اگر در توافق جامع هستهای، نحوه برداشته شدن تحریمها بهصورت گام بهگام باشد، میتوان شرایط مشابهی مانند یک سال اخیر را برای اقتصاد ایران متصور بود. در این صورت شرکتهای غربی بهدلیل عدم اطمینان ناشی از تحریمهای باقی مانده، همچنان از ورود به بازارهای ایران اجتناب کرده و از سرمایهگذاری مستقیم درکشورمان خودداری میکنند. اما میتوان انتظار داشت روند واردات کالاهای واسطهیی بیشتری به کشور تسهیل شود؛ اتفاقی که در سال گذشته برای صنعت خودروسازی افتاد و بسیاری از تحلیلگران از جمله جواد صالحی اصفهانی، استاد اقتصاد دانشگاه ویرجینیاتک، رشد 87.2درصدی تولید خودرو در 3ماه اول سال جاری را ناشی از این عامل میدانند. همچنین میتوان انتظار داشت روند بازگشت داراییهای بلوکه شده کشورمان در خارج، که حدود 100میلیارد دلار برآورد میشود، تسریع شود.
برخی صاحبنظران معتقدند درصورت تعلیق و نه رفع تحریمها، ایران شرایطی مشابه کشور میانمار را تجربه خواهد کرد. شرایط اقتصادی میانمار که در سال 2012 و پس از کنار رفتن دولت نظامی این کشور با کاهش تحریمها مواجه شده بود، چندان دستخوش تغییر نشد؛ زیرا عدم قطعیت ناشی از تحریمهای
باقی مانده و دور بودن از محیط کسب وکار این کشور باعث شد تا بسیاری از شرکتهای غربی یا کلا وارد بازار میانمار نشوند یا در ابعادی محدود به فعالیت بپردازند.
رفع یکباره تحریمها
تحلیلگران درباره شرایط اقتصاد ایران پس از رفع کامل تحریمها، نظرات متفاوتی دارند و میتوان آنها را به دو دسته تقسیم کرد. دسته اول معتقدند که حتی با رفع کامل تحریمها نیز اقتصاد ایران چندان دستخوش تغییر جدی نمیشود؛ زیرا کنگره امریکا بهخصوص مجلس سنا که اخیرا به کنترل جمهوریخواهان درآمده ،کماکان به کارشکنیهای خود ادامه داده و این مساله موجب نگرانی شرکتهای تجاری غریی شده و مانع از ورود آنها به بازار ایران میشود.
همچنین این افراد معتقدند مذاکره بر سر نحوه عقد قرارداد و کسب مجوز فعالیت تجاری و احداث کارخانه در ایران، فرآیندی بسیار طولانی است و این عامل مانعی برای ورود شرکتهای غربی به ایران است. بهعلاوه موسسات مالی و بانکها بهعلت نظارتهای سنگینی که بر فعالیتهایشان اعمال میشود که تاکنون منجر به جریمههای سنگینی مانند جریمه 8.9 میلیارد دلاری بانک بیانپی پاریباس فرانسه بهعلت نقض تحریمها شده است با احتیاط و دقت نظر فراوان و پس از گذشت مدتی طولانی وارد ایران خواهند شد. شرکتهای تولیدی نیز که برای انجام فعالیتهای خود به حضور موسسات مالی بینالمللی احتیاج دارند در ورود به بازار ایران تعلل خواهند کرد. از سوی دیگر، برخی تحلیلگران بر این عقیدهاند که شرکتهای غربی در سالهای نهچندان دور در ایران فعالیت داشتند و با فضای کسب وکار ایران غریبه نیستند. همچنین ایران دارای اقتصاد بهمراتب پیشرفتهتری نسبت به میانمار است که ممکن است نطر تاجران و شرکتهای غربی را بهخود جلب کند. همچنین در برخی صنایع منفعت پیشگام بودن در بازار بهقدری اهمیت دارد که بسیاری از شرکتها، ریسکهای ناشی از عدم قطعیتها را بهجان میخرند. به
اعتقاد اکثر کارشناسان یکی از بخشهایی که پس از حصول توافق قابلیت رشدی سریع را دارد، بازار بورس و اوراق بهادار تهران است. بسیاری از سرمایهگذاران خارجی ترجیح میدهند بهجای سرمایهگذاری در ساخت و احداث کارخانههای تولیدی که مدت زمان زیادی طلب میکند، دارایی خود را در بازار بورس تهران سرمایهگذاری کنند. طبق برآورد بخش اقتصادی پایگاه خبری رویترز در صورت حصول توافق هستهای طی دو سال شاهد سرمایهگذاری حدود 120میلیارد دلاری در بازار بورس تهران خواهیم بود. احیای مسیر زمینی و دریایی جاده ابریشم که کشورهای شرق آسیا را قادر میسازد کالاهای تولید شده خود را با هزینه و زمان کمتر از طریق ایران به اروپا و شمال آفریقا ارسال کنند نیز میتواند یکی از پیامدهای حصول توافق جامع هستهیی باشد. این جاده بهخصوص برای ایران که گذرگاه شرق به غرب است از اهمیت ویژهیی برخوردار است. بهعلاوه اینکه با توسعه این جاده، وابستگی افغانستان به خطوط مواصلاتی پاکستان کاهش یافته و ایران میتواند نقش پررنگتری در افغانستان ایفا کند.
حال باید به انتظار نشست و دید که آیا دیپلماتهای ایران و 1+5 میتوانند طی روزهای آتی به توافق جامع نهایی برسند یا خیر.
بهعبارت دیگر آیا 3 آذر بینام و نشان میماند یا بخشی از کتاب تاریخ خواهد شد؟ کمتر از10روز دیگر باید منتظر ماند...
