برنامه«ساز و سماع» با اجرای گروه رابو در تماشاخانه پالیز به صحنه رفت. به گزارش هنرآنلاین، این برنامه که «ساز و سماع» نام داشت توسط گروه رابو به اجرا درآمد. در این گروه محمد مبصریان، آهنگساز و خواننده؛ مجتبی ضیایی، کیبرد و رهبر گروه؛ داود قنبری، دف و سازهای کوبهیی؛ امیر فرزانه، فلوت؛ آمیتیس ایوانی، گیتار آکوستیک؛ رضاعلی نوری، تنبور؛ امین نجفزاد، پرکاشن؛ احمد جواهری، ویلن؛ عارف ایوانی، درام؛ محمدحسین سخانش، گیتار الکتریک و محمد اسدی، گیتار بأس حضور داشتند. همچنین نوید سیادت، آصف جاودانفر و علیرضا مرادزاد در بخشهایی از برنامه به اجرای سماع پرداختند. برنامه با تکنوازی تنبور آغاز شد و پس از چند دقیقه با اضافه شدن دف، دونوازی این سازهای عرفانی شکل گرفت. اما بلافاصله بعد از پایان این قطعه فضای برنامه تغییر کرد. با خارج شدن دو نوازنده از صحنه، نوازنده درام پشت ساز خود نشست و شروع به نواختن کرد. در همین حال باقی نوازندگان هم به ترتیب وارد صحنه شده و هر کدام شروع به نواختن جملهیی روی ساز خود کردند. سرانجام با کامل شدن گروه، قطعهیی موسیقی بیکلام به اجرا درآمد. پس از آن محمد مبصریان به اجرای قطعاتی روی اشعار مولانا و عطار پرداخت درحالی که گاهی تضاد بسیاری میان این اشعار عرفانی و موسیقی اجرا شده توسط گروه دیده میشد. موسیقی این گروه در بسیاری از لحظات شباهت بسیاری به آنچه در مجالس شادی شنیده میشود، داشت و این موضوع باعث میشد غزلهای سنگین و پرمحتوای ایرانی نتوانند با موسیقی همنشین شوند. اگرچه محمد مبصریان هدف از تاسیس گروه رابو را آشنایی نسل جدید با ادبیات کهن و آشنایی آنها با چرخ سماع به عنوان یکی از رسوم آیینی ایرانی عنوان کرد اما به نظر میرسد چنین هدف بزرگی نیازمند تلاش بسیار بیشتری است. تلفیق درست شعر و موسیقی و هم سنگ بودن این دو، نخستین رکن ساخت یک قطعه موسیقی به یاد ماندنی است. همچنین اجرای سماع و کورئوگرافی از هنرهای دشواری است که انجام آن توسط افراد نابلد بیش از آنکه بتواند مخاطبی را جذب کند، باعث دافعه میشود. این موضوع در حرکات دو جوان سماعگر دیده میشد به ویژه زمانی که نوبت به اجرای حرکات مفهومی میرسید، کمتجربه بودن و سردرگمی آنها در ترکیب حرکات آشکار بود.