شناسایی ۵ شکاف در سیکل تجاری ایران
اقتصاد کلان|
اقتصاد ایران در سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ رکود عمیقی را همراه با تورم بالا تجربه کرد که در تاریخ اقتصاد کشور بیسابقه بوده است. اقتصاددانان عوامل مختلفی از جمله هدفمندسازی یارانهها، تحریمهای بینالمللی، سیاستهای پولی و مالی بیقاعده گذشته و اصطکاکهای مالی را در رکود اخیر دخیل میدانند اما درباره شدت و میزان اثرگذاری این عوامل اتفاقنظر ندارند. یک پژوهش اقتصادی رکود سالهای ۹۱ و ۹۲ را بر پایه ۵ شکاف مورد بررسی قرار داده است و نشان داده که شوک بهرهوری مهمترین عامل در توجیه نوسانات ادوار تجاری ایران است و شکاف تجارت به تنهایی ۳درصد از کاهش تولید ۳ فصل اول سال ۹۲ را سبب شده است.
در پژوهشی که به تازگی از سوی سیدعلی مدنیزاده و محمدحسین رحمتی از استادیاران دانشکده اقتصاد دانشگاه شریف و علی کریمی دانشجوی دکترای این دانشکده انجام شده، اثر تحریمها بر اقتصاد در سالهای رکودی ۹۱ و ۹۲ بررسی شده است. هرچند در زمینه تاثیرات تحریم در این چندساله بررسیهای زیادی شده اما روشی که این محققان به کار بردهاند و در آن سعی در اندازهگیری دقیق عوامل به صورت جزئی و یکتا کردهاند، بینظیر بوده است. به این ترتیب مقاله مذکور با هدف بررسی کمی شوکهای وارد شده به اقتصاد ایران و اندازهگیری اهمیت هر یک از آنها انجام شده است. برای نیل به این هدف نویسندگان از مفهوم شکاف استفاده کردهاند؛ مفهومی که برخی اقتصادانان (چاری کهو و مک گراتن) در سال ۲۰۰۷ مطرح کرده و در آن ۴شکاف را برای توضیح رکود امریکا ارائه دادند که عبارتند از: شکاف نیروی کار، بهرهوری، تجارت و سرمایهگذاری. در پژوهش مدنیزاده علاوه بر این ۴شکاف براساس شرایط ویژه اقتصاد ایران یک شکاف دیگر هم به آن اضافه شده است. شکاف پنجم که نویسندگان آن را شکاف تجارت نامیدهاند، بر اساس ساختار و شرایط اقتصاد ایران تعریف شده و هدف از آن اندازهگیری اثر تحریمها و
جهش نرخ ارز بر واردات مواد واسطهیی عنوان شده که در سالهای ۹۱ و ۹۲ کاهش چشمگیری داشته است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که شوک بهرهوری مهمترین عامل در توجیه نوسانات ادوار تجاری ایران است و شکاف تجارت فاقد قدرت توضیحدهندگی رکود ۱۳۹۲-۱۳۹۱ ایران است. البته شکاف تجارت علاوه بر تحریمها از نوسانات نرخ ارز هم تاثیر میپذیرد. این تحقیق با خارج کردن اثر ارز از شکاف تجاری نشان میدهد که شکاف تجارت به تنهایی ۳درصد از کاهش تولید ۳فصل اول سال ۹۲ را سبب شده است.
مفهوم شکاف
مفهوم شکاف از توسعه و اصلاح مدلهای اقتصادسنجی در سطح خرد نشأت گرفته است. در مدلهای کمی اقتصاد کلان با مبنای خرد اقتصاددان میکوشید با مشاهده یک اصطکاک در دنیای واقعی یک مدل با پایههای خرد و جزئیات فراوان ارائه داده و سپس با دادههای واقعی صحت آن را آزمون کند. برای مثال برخی اصطکاک بازارهای مالی را تقویتکننده شوکهای کوچک میدانستند سپس یک مدل خرد مبتنی بر کارگر-کارفرما ارائه و بعد با کمک دادههای امریکا نشان دادهاند که اصطکاکهای مالی مهمترین عامل تشدید رکود بزرگ امریکا بوده است. اما با ایراداتی که مانند نداشتن ساختار مشابه و عدم امکان آزمون به این مدل وارد شد، موجب توسعه مفهوم شکاف شد. در این نظریه یک مدل اقتصاد نمونه برای اقتصاد موردنظر ترسیم شده سپس میزان شکافها اندازهگیری میشود که کدام شکاف بیشترین قدرت توضیحدهندگی را دارد. هر کدام از این شکافها که از حل یک معادله بهینهسازی مرتبه اول به دست میآیند، دستهیی از اصطکاکها را نمایندگی میکنند. به عنوان مثال شکاف نیروی کار که در معادله بهینهسازی مرتبه اول رابطه نرخ جانشینی نهایی استراحت و مصرف و تولید نهایی نیروی کار خانوار را شامل میشود،
چسبندگی دستمزد، قدرت بازار و کارتلها را نمایندگی میکنند. به عبارت دیگر کانال تاثیرگذاری چسبندگی دستمزد از طریق معادله بهینهسازی مرتبه اول است که در مورد تصمیم خانوار در زمینه مصرف و استراحت در هر دوره است. بنابراین اگر شکاف نیروی کار بتواند بخشی از نوسانات تجاری را توضیح دهد آنگاه تمام اصطکاکهایی که بر این معادله بهینهسازی اثر میگذارند، میتوانند نوسانات تجاری را توجیه کنند، بهطور مثال معادله بهینهسازی خانوار که بین میزان مصرف و کار تصمیمگیری میکند از رابطه یک پیروی میکند. دلیل وجود اصطکاک در این رابطه این است که این رابطه بدون اصطکاک با دادههای حقیقی تصفیه نمیشود، یعنی تولید نهایی نیروی کار با نسبت مطلوبیت نهایی مصرف برابر نمیشود که این امر عوامل مختلفی دارد مثلا وجود قدرت بازار سبب میشود نسبت مطلوبیت نهایی نیروی کار به مطلوبیت نهایی مصرف کمتر از تولید نهایی میشود. در این نظریه اقتصادی به شکاف موجود در این رابطه شکاف نیروی کار میگویند. برخی اقتصاددانان نشان دادهاند که اصطکاک بازار کار، قدرت بازار و چسبندگی دستمزدها توسط این شکاف مدل میشوند.
در یک مدل واحد و ساده اقتصاد نمونه ابتدا این شکافها اندازهگیری میشود. اگر شکافی نتوانست نوسانات ادوار تجاری را توضیح دهد، آنگاه تمام اصطکاکهایی که با آن شکاف مدل میشوند را میتوان کنار گذاشت و روی بقیه اصطکاکها متمرکز شد.
اثر تحریمها بر اقتصاد ایران
در این پژوهش سعی شده که رکود سالهای ۹۱ و ۹۲ را بر پایه ۵ شکاف مورد بررسی قرار دهند. مهمترین شکاف در این پژوهش همانی است که نویسندگان براساس شراط (تحریم) و ساختار اقتصادی کشور تعریف کردهاند. بر این اساس گفته شده که تحریمها از سه طریق بر اقتصاد کشور تاثیر گذاشته است:
۱- افزایش شدید نرخ ارز: قیمت کالاهای وارداتی مصرفی خانوار و قیمت مواد سرمایهیی و واسطهیی وارداتی برای بنگاهها را افزایش داده است.
۲- ممنوعیت تجارت: بسیاری از کالاها در لیست تحریمها قرار گرفتهاند و تبادلات بانکی بسیار دشوار شده است.
۳- تحریم نفتی: که به کاهش شدید صادرات نفت و درآمدهای نفتی منجر شد.
امکان اندازهگیری کامل اثر تحریمها بر اقتصاد ایران ممکن نیست، اما میتوان برخی جنبههای تحریم که قابلیت مدلسازی را دارد، تحلیل و بررسی کرد.
بر همین اساس، شکاف تجارت تعریف میشود تا با کمک آن اثر اول و دوم تحریم بر بنگاههای اقتصادی اندازهگیری شود. البته جداسازی اثر اول و دوم در مرحله اول امکانپذیر نبوده و بعد از محاسبه شکاف تجارت با برازش آن بر نرخ ارز رسمی و غیررسمی این دو اثر از یکدیگر تفکیک میشوند. در این بررسی، اثر اول تحریم بر خانوار و کاهش واردات سرمایهیی بنگاهها مدل نمیشود. بهدلیل وجود موانع تجاری هزینه تمام شده واردات مواد واسطهیی برای بنگاهها بیشتر از قیمت اعمالی توسط تولیدکننده محصول است که برای مدلسازی میزان و شدت این موانع از شکاف تجارت استفاده میشود. با کمک این مفهوم میتوان هزینههای اضافی تحمیلی به بنگاه برای خرید مواد اولیه و واسطهیی را اندازه گرفت.
با تعریف شکاف مخارج دولت که مجموع مخارج دولت و خالص صادرات است، میتوان اثر کاهش مخارج مصرفی دولت و تغییر ناگهانی خالص صادرات بر تولید ناخالص را بررسی کرد. همچنین شکاف بهرهوری، نیروی کار و سرمایهگذاری تعریف میشود تا به کمک این ۵ شکاف بتوان نوسانات چرخههای تجاری ایران را توجیه و مهمترین عوامل توضیحدهنده رکود اخیر ایران را پیدا کرد. شکاف بهرهوری عواملی را نمایندگی میکند که بر بهرهوری بنگاهها اثر میگذارد. محدودیت تامین مالی بنگاهها مثالی از این نوع عوامل است.
شکاف نیروی کار عواملی را نمایندگی میکند که در شرط مرتبه اول بین نرخ نهایی جانشینی مصرف و استراحت و دستمزد نیروی کار ظاهر میشود. سیاستهای پولی، قدر بازار و اتحادیهها از جمله این عوامل هستند که با این شکاف مدل میشوند. شکاف سرمایهگذاری هم عواملی را که در تصمیم بین دورهیی خانوار موثر است، نمایندگی میکند که اصطکاک بازارهای مالی از جمله این مثالها هستند.
داده استفاده شده در این تحقیق به صورت فصلی و حقیقی است و از دادههای تولید ناخالص داخلی، سرمایهگذاری، خالص ادارات و مخارج دولت تهیه شده توسط بانک مرکزی به قیمت جاری، دادههای بانک جهانی به قیمت ثابت ۲۰۰۵، دادههای مواد واسطهیی وارداتی گمرک و دادههای نیروی کار مرکز آمار ایران استفاده میشود.
آثار شوک بهرهوری
نتایج این پژوهش نشان میدهد که شوک بهرهوری مهمترین عامل در توجیه نوسانات ادوار تجاری ایران است و شکاف تجارت فاقد قدرت توضیحدهندگی رکود ۱۳۹۲-۱۳۹۱ ایران است. البته شکاف تجارت در توضیح چرخههای تجاری ایران در بازه ۱۳۹۲-۱۳۷۲ نقشی مکمل ایفا میکند. زمانیکه اثر ارز را از شکاف تجارت خارج میکنیم، شکاف تجارت بخش بزرگی از کاهش تولید در سال ۱۳۹۲ را توضیح میدهد. همانند رکود بزرگ امریکا شکاف سرمایهگذاری فاقد قدرت توضیحدهندگی است. مطابق با نتایج مهمترین عامل رکود به عواملی بازمیگردد که توسط شکاف بهرهوری مدل میشود.
از دیگر نتایج مهم این پژوهش رفتار ضدچرخهیی بازار نیروی کار و شکاف نیروی کار است که در تضاد با نتایج رکود بزرگ امریکاست. یک اقتصاددان بهنام هیوا (۲۰۱۰) بیان میکند در کشورهای توسعهیافته شکاف بهرهوری و شکاف نیروی کار بالاترین قدرت توضیحدهندگی چرخههای تجاری را دارند، در حالی که در کشورهای در حال توسعه تنها شکاف بهرهوری اهمیت دارد. نتایج پژوهش حاضر با این دیدگاه سازگار است.
