ساخت بدون زیرساختها؟
چند صباحی است که مبحث خصوصیسازی در تئاتر به شکل جدیتری دنبال میشود و گامهایی نیز برداشته شده است که میتوان به ساخت چند سالن بزرگ خصوصی اشاره کرد. البته ساخت بدون در نظر گرفتن زیرساختها کمک چندانی به این مهم نکرده است.
مهمترین اولویت در بخش خصوصیسازی جذب سرمایهگذار و سپردن این سرمایه به تهیهکننده برای تولید است تا این سرمایه جهت رونق بخشیدن به این هنر فاخر استفاده شود که هم گردش درستی صورت بگیرد و هم هنرمندان این عرصه دچار مشکلات شدید اقتصادی که با آن دست و پنجه نرم میکنند، نباشند. شخصا معتقدم که با حضور سرمایهگذاران، تئاتر جان تازهیی به خود میگیرد.
چرا که هم رقابت جدیتر میشود و هم هنرمندان با تعهدی که به سرمایهگذاران خود دارند موظف به بالاتر بردن کیفیت شده و هر چه رقابت تنگاتنگتر شود، بحث جذب مخاطب شکل اصولیتر و بیشتری خواهد گرفت. این یعنی گامی برای فرداهایی بهتر برای هنر و هنرمندانی که در این عرصه مشغول به فعالیت هستند که تعدادشان از لحاظ آماری نیز کم نیست.
امروز ما با بخش خصوصی روبهرو هستیم که فقط سالن خصوصی دارد و دیگر هیچ، یعنی فشار مستقیم بر دوش گروه اجرایی است که باید پول کلانی به این مجموعهها فقط برای اجاره سالن بدهد و در آخر اگر خوششانس باشد، متضرر نشود و تنها سرمایهاش برگردد و سود
هیچ.
در حال حاضر جامعه تئاتری ایران را به جویندگان طلا تشبیه میکنم که دنبال آن بسیار میکوشند و در آخر هم سود اصلی را کسی میکند که به آنها بیل و کلنگ میفروخته است، درست مثل تماشاخانههای خصوصی امروز. امید است که با نگاهی علمی و تخصصی دنبال خصوصیسازی باشیم نه با نگاه کاسبکارانه موقت و کار را به دست اهلش سپرده و از ریشسفیدان و بزرگان دعوت به مشورت شود تا گامهایی که تا به اینجا برداشته شده بهجای رونق و بهبود باعث مسدود شدن این جاده لغزنده نشود.
