کاهش نرخ سود سپردههای بانکی تحولاتی را در بازار رهن و اجاره مسکن به ویژه در فصل نقل و انتقالات رقم زده و موجب شده که موجران تمایل بیشتری به تبدیل ودیعه مسکن به اجاره ماهانه پیدا کنند. این تحولات شرایط را برای مستاجران دستکم در کوتاهمدت و میانمدت سختتر میکند. افرادی که اغلب با حقوق و دستمزدهای ناچیز و البته با مدیریت و درایت فردی به صورت شرافتمندانه امرار معاش میکنند. در این میان برخی کارشناسان اقتصادی و مسوولان دولتی با بیان اینکه فرمول«30هزار تومان اجاره ماهانه در ازای تبدیل یک میلیون تومان رهن» با وضع موجود نرخ سود و بازدهی نسبی بازارها دیگر قابل استفاده نیست، پیشبینی میکنند که نرخ 36درصد سالانه برای تبدیل رهن به اجاره بهزودی توسط بازار تعدیل میشود.
به گفته این افراد در شرایط کنونی با کاهش نرخ سود بانکی بیشک موجران ترجیح میدهند به جای ودیعه بیشتر، اجاره بیشتر دریافت کنند. اما این به معنی افزایش نرخ اجاره مسکن نیست بلکه به معنای تبدیل مبلغ ودیعه مسکن به اجارهبهاست. یعنی موجران تمام مبلغ ودیعه را با نرخ بالای بهره(که از گذشته به یاد دارند و تا 3درصد در ماه بود) به اجاره تبدیل و آن را از مستاجر طلب میکنند. این دسته از کارشناسان پیشنهاد میکنند 20هزار تومان (به جای 30هزار تومان) اجاره ماهانه در ازای تبدیل هر یک میلیون تومان رهن در دستور کار موجران و مستاجران و بنگاههای املاک قرار گیرد تا مستاجران از این فرمول جدید منتفع شوند.
این درحالی است که به نظر میرسد نه تنها با این تبدیل، شرایط برای مستاجران سهلتر نمیشود که سختتر هم خواهد شد. این مساله با یک مثال ساده قابل توضیح است. فرض کنید، مبلغ ودیعه یک واحد مسکونی مشخص 60 میلیون تومان(60 ضربدر 30هزار تومان که برابر میشود با یک میلیون و 800هزار تومان) به اضافه ماهانه 600 هزار تومان است. در مجموع کرایه این واحد مسکونی برای مستاجر ماهانه 2میلیون و 400هزار تومان آب میخورد. حال اگر همین 60 میلیون تومان را با فرمول 20هزار تومان برای هر یک میلیون تومان حساب کنیم، میشود یک میلیون و 200هزار تومان که به همراه 600 هزار تومان کرایه ماهانه در مجموع اجاره ماهانه منزل مورد نظر با کاهشی 600 هزار تومانی به یک میلیون 800هزار تومان در ماه میرسد. تا اینجای کار حق با کارشناسان یاد شده است چراکه با اعمال فرمول جدید، نرخ اجاره به طرز چشمگیری کاهش مییابد. اما سوال اینجاست که آیا موجر حاضر میشود واحد مسکونی خود را ارزانتر اجاره دهد؟ پاسخ قطعا منفی است. به این ترتیب روی دیگر سکه نمایان خواهد شد. موجر شاید با فرمول جدید موافقت کند اما شرایط را به گونهیی پیش
خواهد برد که آن کسری 600 هزار تومانی در این مثال را با افزایش اجاره یا پول پیش بیشتر جبران کند. یعنی مستاجر یا باید 600 هزار تومان اجاره ماهانه را به یک میلیون و 200هزار تومان افزایش دهد یا باید 60 میلیون ودیعه خود را به 90میلیون تومان نزدیک کند که در هر صورت بازنده و زیانکننده مستاجر خواهد بود. این مثال ساده نشان میدهد، تغییر فرمول تبدیل ودیعه از 30هزار تومان به 20هزار تومان به ازای هر یک میلیون تومان نه تنها به نفع مستاجر نیست که شرایط را برای او به طور مضاعف سخت میکند.
چون در واقع بهرهگیرنده مستاجر است نه مالک. مستاجر از سویی نمیتواند با سپردهگذاری در بانک، بهره بالایی دریافت کند تا بخشی از اجاره مسکن خود را با آن بهره بپردازد و نه میتواند ماهانه 3درصد بهره از مالک منزل خود بگیرد و بخشی از بدهی خود به او را از این طریق تامین کند.
بنابراین به نظر میرسد، نرخ بهره پول در بازار رهن و اجاره به رقم پیشنهادی یا رقمهای دیگر تبدیل نخواهد شد. در این میان توجه به دو نکته نیز ضروری است. اول اینکه نرخ بهره در بازار غیررسمی پول، ذاتی بازار مسکن نیست و از این بازار به بازار مسکن رسوخ کرده است. نکته دیگر اینکه هم اینک نرخ بهره در بازار غیررسمی پول و خارج از بازار مسکن و در میان بازاریان و تجار 50 هزار تومان (و در موارد اضطراری و فوری) 70هزار تومان به ازای هر یک میلیون تومان محاسبه و معامله میشود. بیگمان پرداخت این رقمها برای واردکنندگان اجناس قاچاق به کشور اگرچه بالاست اما به صرفه است چراکه ظرف مدت کوتاهی چندین برابر بهرههای پرداختی را به دست میآورند.
فارغ از این مسائل، کارشناسان طرفدار تغییر فرمول اجاره بر این باورند با توجه به شرایط اقتصادی کشور، نرخ اجاره مسکن کاهش خواهد یافت. این کارشناسان با اشاره به مساله رکود و درآمدهای اندک مستاجران واحدهای تجاری در برابر اجارههای بالای این واحدها میگویند، این مساله منجر به خروج مستاجران واحدهای تجاری از مالها و پاساژها شده است.
از این رو در آینده نزدیک به دلیل خالی ماندن واحدهای تجاری، مالکان این واحدها به تعدیل نرخ اجارهبها تن خواهند داد. این دسته از کارشناسان، این مساله را به واحدهای مسکونی نیز تعمیم میدهند و انتظار دارند که اجاره این واحدها هم کاهش یابد. اما مساله اینجاست که قیاس مسکن با واحد تجاری، قیاس صحیحی نیست چراکه مسکن یک کالای ضروری است و افراد نیازمند به مسکن مجبورند با کاستن از سایر هزینههای خود به هر ترتیبی که شده است سرپناه مورد نیاز و مطلوب خود را تهیه کنند.