تحقق رویای اقتصاد جهانی به دست گیاهخواران
وقتی گیاهخوارانِ جهان سر میز شام دست رد به مرغ مادربزرگ میزنند، بازپرسی میشوند. آنان استدلالهای زیادی برای نخوردن گوشت دارند. بسیاری از این استدلالها معروفند؛ مثل تلاش برای آزاررسانی کمتر به حیوانات، سودرسانی به محیطزیست یا داشتن زندگی سالم. حالا به این فهرست، وضعیت اقتصادی را هم بیفزایید. در مطالعهیی که هفته گذشته در یک نشریه علمی چاپ شد، مارکو اسپرینگمن و همکارانش در دانشگاه آکسفورد تخمین زدند که اگر مردم الگوهای کنونی مصرف گوشت را ادامه دهند و به رژیمی متعادلتر و گیاهیتر روی نیاورند تا قبل از سال ۲۰۵۰ برای ایالات متحده سالانه بین ۱۹۷تا ۲۸۹میلیارد دلار و برای اقتصاد جهانی بالغ بر 1.6تریلیون دلار هزینه به بار خواهند آورد.
دکتر اسپرینگمن یکی از محققانی است که با دانشگاه آکسفورد در«برنامه آینده غذا» همکاری میکند. او معتقد است:«خیلی سخت است که انسان واقعا درک کند، جلوگیری از تغییرات اقلیمی یا پیشگیری از مرگِ حتی یک نفر بر اثر بیماریهای مربوط به رژیم غذایی چقدر ارزشمند است. هدف ما این بود که میزان این منافع را روشن کنیم.»
اسپرینگمن و گروهش سناریوهای بالقوه متعددی را برای رژیم غذایی در سال ۲۰۵۰ تصور کردند. آنان هزینههای مراقبت بهداشتی و نیز هزینههای مرتبط با آبوهوا را در دو حالت با هم مقایسه کردند: نخست در حالتی که جهان، رژیم پرگوشت فعلی خود را ادامه دهد و دوم، حالتی که به رژیمی هماهنگ با توصیههای رژیم جهانی روی آورد. در بسیاری از مناطق جهان، این تغییر حالت به معنای کاهش شدید مصرف گوشت و خوردن میوه و سبزیجات بیشتر است. اسپرینگمن همچنین هزینههای فرضی اینها را هم محاسبه کرد: ۱- جهان گیاهخواران، یعنی رژیمی بدون گوشت و ۲- گیاهخواران محض، یعنی رژیمی بدون تخممرغ، لبنیات یا هر نوع محصولات حیوانی. محققان همچنین هزینههای مستقیم مراقبت بهداشتی در رژیم پرگوشت و هزینههای غیرمستقیم ناشی از پرستاری بدون حقوق از اعضای خانواده و دوستان و روزهای کاری از دسترفته را محاسبه کردند. برای تعیین کمیت صرفهجویی حاصل از کاهش انتشار گازهای گلخانهیی که مرتبط با گوشت بودند از مقیاسی استفاده کردند که «هزینه اجتماعی کربن» نام دارد. این مقیاس، میزان آسیبهای آتی ناشی از انتشار هر یک تن کربن را تخمین میزند.
صرفه جویی 250 میلیارد دلاری امریکا
به گزارش «ترجمان» در صورت کاهش رغبت مردم امریکا نسبت به مصرف گوشت در این کشور بیش از تمام کشورهای جهان صرفهجویی اقتصادی رخ میدهد. به سبب هزینههای بسیار بالای سرانه مراقبت بهداشتی، اگر مردم طبق دستورالعملهای پیشنهادی غذا بخورند ۱۸۰میلیارد دلار و اگر کاملا از محصولات غذایی حیوانی بپرهیزند ۲۵۰میلیارد دلار در این کشور صرفهجویی میشود.
این رقم بیشتر از صرفهجویی چین یا مجموع کشورهای اروپایی است. همه اینها بدون ملاحظه تعداد مرگومیرهای مرتبط با چاقی و بیماریهای عروقی قابل پیشگیری و اثرات جانبی ناشی از کاهش سطح تولید گازهای گلخانهیی است. اسپرینگمن و گروهش با استفاده از مقیاسی تقریبا دقیق تخمینهای دیگری نیز زدند. این معیار که «ارزش یک زندگی آماری» نام دارد، صرفهجویی ناشی از نخوردن گوشت را حدود ۲ تا ۳ تریلیون دلار در ایالات متحده و ۲۰ تا۳۰ تریلیون دلار در سراسر جهان تخمین میزند.
اگر مردم گوشت کمتری میخوردند در سراسر جهان چقدر صرفهجویی میشد؟
به طور کلی محققان خاطرنشان کردند که ارزش اقتصادی منافع بهداشتی مرتبط با رژیمهای گیاهمحور را میتوان با ارزش منافع زیستمحیطی مقایسه کرد یا حتی برتر دانست. البته نویسندگان تایید میکنند که روشهای ارزیابیای که آنان استفاده میکنند در بسیاری از موارد قطعی نیستند. رسیدن به میزان صرفهجویی شناساییشده در این روشها مستلزم بررسی گسترده الگوهای رژیمی سراسر جهان است. لازم است جمعیت جهانی، مصرف گوشت قرمز خود را تا ۵۶ درصد کاهش دهد، مصرف میوه و سبزیجات را ۲۵درصد افزایش دهد و سادهتر آنکه از کل کالری مصرفی خود ۱۵درصد کم کند. اما ارزشگذاری مالی روی این اثرات، که قبلا تثبیت شدهاند، اهمیت دارد: نخست برای اینکه این ارقام، راهنمای سیاستگذاری میشوند. اسپرینگمن بیان داشت که کشورها میتوانند در زمان بررسی اجرای برنامههایی برای کاهش مصرف گوشت قرمز یا افزایش مصرف میوه و سبزیجات، این هزینههای بهداشتی و زیستمحیطی را مقایسه کنند. همچنین میتوان از این ارقام مالی در جهت تحلیل سیاستهای بالقوه مانند مالیاتهای جدید یا تغییر مقررات تبلیغات مواد غذایی استفاده کرد.
اسپرینگمن اظهار کرد:«بسیاری از تحقیقات بهداشتی نشان دادهاند که اگرچه افراد میتوانند به وضوح تغییر حاصل کنند، پرداختن به افراد به تنهایی و بدون تغییر چارچوبها چندان موثر نخواهد بود. آنچه واقعا اثربخش است، رویکردهای جمعیتمحوری است که کل محیطزیست غذایی را تحت تاثیر قرار دهند.»
