جايگاه بورس در بحران تورم

۱۴۰۴/۱۰/۰۷ - ۰۲:۰۵:۱۰
کد خبر: ۳۷۱۶۷۴

غلامرضا ترابي‌زاده - كارشناس بازار سرمايه نوشت: رشد افسارگسيخته نقدينگي، افزايش قيمت جهاني فلزات اساسي و گرانبها كه به بازار داخلي ايران هم منتقل مي‌شود، ناترازي‌هاي حوزه انرژي و ساز ناكوك توليد، همه و همه نشان مي‌دهند كه قطار تورم با سرعت بالايي حركت خواهد كرد و رفته‌رفته بر سرعت جنون‌آميز خود مي‌افزايد.

غلامرضا ترابي‌زاده - كارشناس بازار سرمايه نوشت: رشد افسارگسيخته نقدينگي، افزايش قيمت جهاني فلزات اساسي و گرانبها كه به بازار داخلي ايران هم منتقل مي‌شود، ناترازي‌هاي حوزه انرژي و ساز ناكوك توليد، همه و همه نشان مي‌دهند كه قطار تورم با سرعت بالايي حركت خواهد كرد و رفته‌رفته بر سرعت جنون‌آميز خود مي‌افزايد. اگرچه سياست‌هاي اتخاذي دولت و بانك مركزي به‌ظاهر انقباضي هستند، اما به واسطه ناترازي بانك‌ها، ناترازي بودجه، عدم استقلال بانك مركزي و مسائلي از اين قبيل، اين سياست‌ها هيچ اثربخشي قابل‌توجهي نداشته و نخواهند داشت، و حتي در مواردي اوضاع اقتصاد را وخيم‌تر مي‌كنند. امروز نيز در شرايطي مشابه گذشته، و چه‌بسا نامطلوب‌تر، قرار داريم. زماني كه اقتصاد را از بالا نگاه مي‌كنيم، اولين چيزي كه به چشم مي‌خورد تورم غول‌آسايي است كه دست نامبارك خود را به يقه اقتصاد ايران گره زده و به نظر نمي‌رسد در سال آينده نيز از اقتصاد جدا شود. تورم عضوي از هر اقتصاد است و تا زماني كه تحت كنترل باشد، آسيب خطرناكي براي اقتصاد ندارد؛ اما زماني كه از كنترل خارج شود، مانند حيواني درنده بخش‌هاي مختلف اقتصاد را تحت تأثير قرار مي‌دهد و مي‌تواند توليد و از سوي ديگر تقاضاي كل را به زانو درآورد. تورم در اقتصاد ايران مزمن شده و مهار آن، اگر نگوييم ناممكن، دست‌كم بسيار دشوار است. در اين شرايط، ارزش پول ملي روزبه‌روز كاهش مي‌يابد و در مقابل، قيمت تمام دارايي‌ها رو به افزايش است. در اين ميان، بورس جايگاه ويژه‌اي براي حفظ قدرت خريد مردم دارد. بورس محل شركت‌هايي است كه هر يك دارايي‌هاي قابل‌توجهي دارند؛ زمين، سوله، موجودي كالا و خطوط توليد. در شرايط تورمي، قطعاً ارزش اين دارايي‌ها در برابر تورم حفظ مي‌شود. از سوي ديگر، اين شركت‌ها توليدكننده محصولاتي هستند كه همواره در اقتصاد تقاضاي خود را دارند. اگر در داخل كشور، كالاهاي توليدي اين شركت‌ها خريدار نداشته باشد، مي‌توانند محصولات خود را صادر كنند؛ مانند شركت‌هاي سيماني. اين شركت‌ها دارايي‌هايي دارند كه ارزش خاص خود را دارد. براي مثال، ارزش جايگزيني يك شركت سيماني با ظرفيت توليد يك ميليون تن سيمان، حدود ۱۲۰ ميليون دلار برآورد مي‌شود. شركت سيماني در صورت توليد مي‌تواند محصول خود را در داخل با نرخ‌هاي مناسب بفروشد و در صورت ركود بازار داخلي، كالاهاي خود را صادر كرده و از رشد نرخ دلار منتفع شود. حتي در صورت عدم توليد نيز اين شركت حدود همين مبلغ، به‌صورت دلاري، ارزش دارد و با افزايش نرخ دلار، قيمت ريالي آن بيشتر مي‌شود. اين تنها يك مثال است؛ با بررسي عميق‌تر، اهميت شركت‌هاي بورسي، به‌ويژه در فضاي تورمي، بيش از پيش آشكار مي‌شود. شركت‌هاي توليدكننده سرب و روي با انبارهايي مملو از شمش، شركت ملي مس با ذخاير بسيار عظيم مس و ده‌ها شركت ديگر كه هم تأسيسات توليدي مناسب، هم موجودي كالاي فراوان و هم ذخاير معدني قابل‌توجه دارند، در بورس ايران كم نيستند. سرمايه‌گذاران بزرگ اين موضوع را به‌خوبي درك كرده‌اند و مدتي است خريد سهام را آغاز كرده‌اند. آنها هر اصلاح بازار و هر عرضه‌اي را فرصتي براي تكميل سبد سهام خود مي‌دانند. همين موضوع مي‌تواند محركي براي جهش شاخص كل بورس تهران باشد. اما نكته‌اي كه در رشد اخير بورس وجود دارد، سبك متفاوت اين رشد است. در رشدهاي سال‌هاي ۱۳۹۲، ۱۳۹۴، ۱۳۹۸، ۱۳۹۹ و ۱۴۰۱ شاهد افزايش‌هاي ناگهاني و تند قيمت سهام بوديم. اين رشدها در برخي سال‌ها با محرك‌هاي ارزي و تورمي همراه بودند و در برخي سال‌ها، مانند سال ۱۳۹۹، با محرك‌هايي همچون تبليغات فراگير، شتاب بيشتري گرفتند. با سرعت گرفتن شاخص در آن سال‌ها، سرمايه‌گذاران بسياري به طمع كسب سود وارد بازار مي‌شدند و در مقطعي از اين روند خارج مي‌شدند. جو ايجادشده در اين دوره‌هاي صعودي، سرمايه‌گذاران پرهيجان خارج از بورس را به اين بازار متمايل مي‌كرد و سرعت روند را بيش‌ازپيش افزايش مي‌داد. اما رشد اخير بورس متفاوت است؛ سرمايه‌گذاران حقيقي محتاط‌تر شده‌اند و اين احتياط، ناشي از تجربه سال ۱۳۹۹ و خطر جنگي است كه مانند آتشي زير خاكستر، هر لحظه مي‌تواند شعله‌ور شود. با اين حال، تحولات اين دوره نشان مي‌دهد كه رشد بورس مي‌تواند ادامه‌دار باشد و محرك اصلي اين نوبت از رشد بازار، تورم سنگين سال پيشِ‌رو است. نشانه‌هايي براي اثبات اين ادعا وجود دارد؛ براي مثال، اخبار حوزه بورس تقريباً همگي به نفع بازار هستند. اخباري از جمله احتمال حذف دوهاب مصرف‌كننده گاز از فرمول نرخ‌گذاري گاز كه مي‌تواند سودآوري طيف وسيعي از شركت‌ها را متحول كند، عرضه ارز حاصل از صادرات شركت‌ها در تالار دوم با نرخي بالاتر از دلار توافقي و موارد مشابه. همچنين، در بودجه ۱۴۰۵ احتمالاً بايد شاهد مشوق‌هايي براي توليد و صادرات، كاهش بهره مالكانه و حقوق دولتي و مواردي از اين دست باشيم. شرايط نشان مي‌دهد دولت نمي‌خواهد اوضاع اقتصاد بدتر شود و به اين نتيجه رسيده است كه براي تقويت اقتصاد، بايد حامي توليد باشد. از سوي ديگر، وضعيت نامساعد صندوق‌هاي بازنشستگي، دولت را براي بهبود شرايط شركت‌هاي بزرگ بورسي مصمم‌تر كرده است. تفاوت شرايط فعلي اقتصاد و بازار سرمايه نسبت به ادوار گذشته، باعث شده سرمايه‌گذاران با ترديد بيشتري به سمت بورس حركت كنند و رشد شتاب‌زده‌اي مشاهده نشود. با اين حال، همانطور كه شاخص كل نشان مي‌دهد، روند كلي همچنان صعودي است. آنچه ديده مي‌شود، رشد آهسته و پيوسته بازار سهام است؛ رشدي كه به نظر مي‌رسد ادامه‌دار باشد. ورود پول‌هاي سنگين در هفته‌هاي ابتدايي و تداوم ورود سرمايه‌هاي خرد در ادامه مسير نشان مي‌دهد كه سرمايه‌گذاران حرفه‌اي وارد بازار شده‌اند و همگام با موج تورم، همراه شاخص‌هاي بازار سرمايه حركت مي‌كنند. اگر بخواهم مطلب بالا را در يك جمله خلاصه كنم، در فضاي تورمي، بورس به خاطر ارزش بالاي دارايي‌هاي شركت‌ها و نيز افزايش سود ريالي شركت‌ها، يكي از بهترين بازدهي‌ها را خلق خواهد كرد.