سفره‌هاي خالي ۶۰۰ معدنكار در دالان‌هاي «همكار»

۱۴۰۴/۱۰/۰۴ - ۰۱:۳۵:۴۲
کد خبر: ۳۷۱۳۹۱
سفره‌هاي خالي ۶۰۰ معدنكار در دالان‌هاي «همكار»

به گزارش ايلنا، بيش از ۶۰۰ كارگر معدن زغال‌سنگ «همكار» كرمان، با وجود اشتغال در يك مجموعه دولتي، دو ماه است كه حقوق خود را دريافت نكرده‌اند.

به گزارش ايلنا، بيش از ۶۰۰ كارگر معدن زغال‌سنگ «همكار» كرمان، با وجود اشتغال در يك مجموعه دولتي، دو ماه است كه حقوق خود را دريافت نكرده‌اند. اين كارگران كه با بحران‌هاي جدي در عناوين شغلي و پرداخت حق بيمه نيز دست‌به‌گريبان هستند، مي‌گويند تداومِ بي‌توجهي كارفرما به معيشت آنها در كنار فرسودگي تجهيزات، انگيزه كار در عمق زمين را از بين برده و زندگي‌شان را به «قرض و مساعده» وابسته كرده است.، معدن در ادبيات اقتصادي، منبع ثروت و توسعه است؛ اما در جغرافياي كوهبنان كرمان، معدن زغال‌سنگ «همكار» معناي ديگري دارد. اين معدن كه در ۲۷ كيلومتري شهرستان كوهبنان واقع شده، زيرمجموعه شركت معادن زغال‌سنگ كرمان است و ماهيتي دولتي دارد. اين واحد معدني با بيش از ۶۰۰ نفر نيروي انساني، يكي از ستون‌هاي توليد منطقه است، اما دولتي بودن در اينجا به معناي امنيت شغلي يا رفاه نيست. در اين دالان‌هاي تاريك، كارگراني مشغول به كارند كه با وجود سختي كار طاقت‌فرسا، دو ماه است طعم دريافت حقوق را نچشيده‌اند. 

    كارگر از رنج‌هايش روايت مي‌كند: 

بنويسيد كه معدن‌كار هميشه شرمنده زن و بچه‌اش است. من خودم براي اينكه بتوانم زندگي‌ام را بگذرانم، طلاي بچه‌ام را فروختم. ماشينم را هم مي‌خواستم بفروشم كه نشد. همه بچه‌هاي اينجا همين‌طورند؛ سن‌شان بالا رفته، جاي ديگر كار گيرشان نمي‌آيد، مجبورند به همين معدنكاري قناعت كنند و با هر شرايطي جلو بروند. 

    جنگ بر سر قيمت زغال  قرباني باز هم كارگر است

تمام كشور مي‌دانند مشكل ما چيست. قيمت زغالي كه ما استخراج مي‌كنيم واقعي نيست. نسبت به آن چيزي كه از خارج وارد مي‌كنند، خيلي پايين مي‌خرند. دردسر ما اينجاست؛ قيمت را پايين نگه داشته‌اند، بعد كارفرما مي‌گويد ندارم كه بدهم. مي‌گويند چون قيمت زغال درست و واقعي نيست، نمي‌توانيم تجهيزات بياوريم يا حقوق كارگر را بدهيم. خُب دولت هم كه اقدامي براي واقعي كردن قيمت نمي‌كند. تبعات اين وضعيت مستقيم گريبان ما را مي‌گيرد؛ ما ضرر مي‌دهيم و كسي پيگيري نمي‌كند. واقعاً از اين مسوولان نااميد شده‌ايم. 

    روياي محالِ بازنشستگي

مشكل بزرگ ديگر ما، عناوين شغلي و بيمه‌هاست. بچه‌هايي كه زمان پيمانكاري كار كردند، بيمه‌شان را درست رد نكردند. حالا براي بازنشستگي بايد آن ۴ درصد سختي كار و مبالغ اصلاح عناوين شغلي را بدهند. بنابر مصوبه ستاد تسهيل، قرار شد اصلاح عناوين شغلي و مابه‌التفاوت آن مربوط به قبل ازسال ۹۵ را نگيرند اما تأمين اجتماعي زير بار نمي‌رود، مي‌گويد منبع درآمد ندارم. شركت هم مي‌گويد من ديگر پول نمي‌دهم. اين وسط كارگر مانده و بدبختي‌اش. قبلاً با ۱۵ سال كار بازنشست مي‌شدند، الان ما بايد نزديك ۲۵ سال كار كنيم. چرا؟ چون در حق ما خيانت كردند و بيمه‌ها را درست نپرداختند. سن‌مان بالا رفته و ديگر توان نداريم، اما مجبوريم بمانيم. 

    تجهيزات فرسوده؛ بوي مرگ مي‌آيد

تجهيزات معدن به‌روز نمي‌شود. معدن دارد به سمت تعطيلي مي‌رود چون نيروي جوان جذب نمي‌كنند. از سال ۹۰ به اين طرف ديگر نيروي شركتي نگرفته‌اند. تجهيزات كامل نداريم و هر لحظه ممكن است اتفاقي بيفتد. پارسال در طبس ۵۰ نفر كشته شدند؛ مسوولان آمدند و كلي وعده دادند كه به حقوق معدن‌كارها اضافه مي‌كنيم، اما همه‌اش دروغ بود. هيچ كاري نكردند. حتي قرار بود ضريب حقوق ما را يك و هشت‌دهم كنند، اما هنوز همان يك و شش‌دهم قبلي است. وعده پشت وعده.... 

    يك جاهايي واقعاً برده‌داري است  نه كارگري!

ما كه دولتي هستيم وضع‌مان اين است و با اين همه سختي، باز هم از خيلي‌هاي ديگر شرايط‌مان بهتر است! واي به حال آنهايي كه براي بخش خصوصي و پيمانكاري كار مي‌كنند. آنها حقوق‌هاي خيلي پايين‌تري مي‌گيرند؛ آشناي خود من ماهي ۱۳ ميليون تومان مي‌گيرد! هيچ‌گونه تضمين شغلي و امنيت ندارند. عموماً پيمانكار اگر اتفاقي براي كارگر بيفتد، اصلاً زير بار نمي‌رود و مسووليت قبول نمي‌كند. يك جاهايي واقعاً برده‌داري است، نه كارگري! كسي هم نيست كه صداي اينها را به جايي برساند يا گزارشي از وضعيت‌شان تهيه كند. 

    حقوق‌هايي كه هميشه عقب است

هميشه همين است؛ آخر سال كه مي‌شود، ما طلبكاريم. الآن دو ماه حقوق نگرفته‌ايم. حقوق برج ۷ را تازه گرفته‌ايم و منتظر حقوق برج ۸ هستيم. ما با مساعده و استقراض زندگي مي‌كنيم. با اين وضعيت تورم، كارگر معدن چطور زندگي كند؟ وقتي مي‌بينيم در صنعت مس كارگر ۸۰-۹۰ ميليون مي‌گيرد و كارگر معدن زغال با تمام سختي‌ها و در شرايطي كه روز ولادت و عيد هم سر كار است، نهايت ۴۰ تومان بگيرد (كه آن را هم نمي‌دهند)، چه انگيزه‌اي مي‌ماند؟ 

    سفره‌هايي كه سهمي از زغال ندارند

كارگران معدن «همكار» نيروهاي «كار معين» هستند و در سيستمي دولتي فعاليت مي‌كنند، اما انگار در وقتِ پرداخت حقوق، اين رسميت و دولتي بودن به كارشان نمي‌آيد. اين كارگران در ميانِ كوهي از امكاناتِ نداشته، فرسودگي تجهيزات و خطراتِ آني و هميشگي معادن زغال‌سنگ، چرخ توليد كشور را مي‌چرخانند. پُربيراه نيست اگر بگوييم بخشي از استقلال صنعتي و توليد زغال‌سنگ كشور مديون دست‌هاي سياه و ريه‌هاي پر از غبار اين مردان است، اما در مقابل، آنها بايد براي گرفتن ابتدايي‌ترين حق خود يعني «دستمزد»، ماه‌ها انتظار بكشند.  اينكه كارفرما مدعي است پول ندارد يا قيمت زغال‌سنگ پايين است، هيچ‌كدام ارتباطي به كارگري كه در عمق زمين جانش را كف دستش گرفته، ندارد. كارگر كار را به موقع انجام داده، فراوان عرق ريخته و بايد مزدش را تمام و كمال و سر وقت دريافت كند؛ هرچند كه همان حقوق هم با خط فقر فرسنگ‌ها فاصله دارد.