دولت قوي، ملت قوي توسعه مي‌آفريند

۱۴۰۴/۱۰/۰۳ - ۰۱:۱۵:۲۸
کد خبر: ۳۷۱۱۹۲

بودجه 1405 هم راهي مجلس شد و بسياري از رسانه‌ها و البته افكار عمومي مي‌خواهند بدانند، اين بودجه قرار است ايران و اقتصاد ايران را به سمت كدامين مسيرها و جايگاه‌ها رهنمون سازد؟ واقع آن است كه وضعيت اقتصادي ايران به شرايط بحراني جدي رسيده است.

پيمان مولوي

بودجه 1405 هم راهي مجلس شد و بسياري از رسانه‌ها و البته افكار عمومي مي‌خواهند بدانند، اين بودجه قرار است ايران و اقتصاد ايران را به سمت كدامين مسيرها و جايگاه‌ها رهنمون سازد؟ واقع آن است كه وضعيت اقتصادي ايران به شرايط بحراني جدي رسيده است. كافي است به نرخ ارز و قيمت سكه و طلا طي 24 ساعت گذشته رجوع كنيد تا به عمق مشكلات اقتصادي و نوسانات بازارها پي ببريد. بخشي از اين مشكلات ناشي از تضعيف نهاد اجرايي است كه طي سال‌هاي مستمر ايجاد شده و بخشي نيز ناشي از تضعيف نهادهاي موثر از جمله نهادهاي مدني، اقتصادي، راهبردي و... است. تمام افراد و جرياناتي كه طي سال‌ها و دهه‌هاي مستمر دولت و نهادهاي اقتصادي و مدني را در كشور تضعيف كردند، دانسته يا ندانسته كار را به جايي رسانده‌اند كه كار به اينجا برسد و نوسانات مستمر اقتصاد ايران را گرفتار سازد. در اين شرايط پرسش كليدي آن است كه براي برون رفت از شرايط فعلي چه بايد كرد؟ ما به يك دولت و ملت قوي نياز داريم تا بتوانيم بر بلنداي اين دوگانه، وضعيت نا‌به‌سامان فعلي را بهبود ببخشيم. جامعه‌اي كه دولت در آن ضعيف باشد و نهادهاي مدني نيز با فشارهاي فزاينده ضعيف شده باشد به سختي مي‌تواند به سمت رشد اقتصادي پايدار حركت كند. كساني كه آب به آسياب ضعف ساختار‌هاي اقتصادي، مدني و دولت ريخته‌اند، امروز مسوول اصلي نابه‌ساماني‌هاي موجود هستند. وقتي از ملت صحبت مي‌كنيم منظور نهادهاي اقتصادي، اجتماعي، مدني و در كل يك جامعه پوياست و وقتي از دولت صحبت مي‌كنيم منظور مجموعه نهادهاي سياستگذار و تصميم‌ساز است. اصولا در سطح جهان 4 شكل از رابطه دولت - ملت وجود دارد كه سرنوشت توسعه از دل آن رقم مي‌خورد. 

1) دولت قوي ، ملت قوي: نمونه‌هاي يك چنين ساختارهايي امريكا،  آلمان، دانمارك و اصولا كشورهاي توسعه يافته هستند. نمونه‌هايي كه جامعه و ملت قوي در كنار دولت و ساختار تصميم‌سازي قوي مي‌توانند ثبات ايجاد كنند و نا‌به‌ساماني‌هاي موجود را پشت سر بگذارند. در اين نوع جوامع هم دولت قوي است كه به وقت نياز ورود كند و ناهنجاري‌ها را كاهش بدهد و هم نهادسازي‌ها به گونه‌اي انجام شده‌اند كه بتوانند از حقوق ملت در برابر سودجويي‌ها و زياده‌خواهي و مفاسد و... دفاع كنند.

2) دولت قوي، ملت ضعيف: نمونه اين نوع ساختارها، كشورهاي روسيه و چين هستند. اگرچه نهادهاي اجتماعي و مدني در اين كشورها ضعف دارد اما اين ضعف با قدرت دولت و ساختارهاي حاكميتي كمرنگ شده و امكان رشد و توسعه فراهم مي‌شود. در اين معادله قدرت دولت به تنهايي مي‌تواند بخشي از بازار توسعه را به دوش بكشد و رفاه و رشد ايجاد كند.

3) دولت ضعيف ، ملت قوي: نمونه اين نوع كشورها هند و ايتاليا و... هستند. در يك چنين معادله‌اي نيز ملت قوي پيشران توسعه مي‌شوند و با تكيه بر داشته‌هاي خود تلاش مي‌كند بخش‌هايي از توسعه را محقق كرده و درصدي از رفاه را براي ملت به ارمغان بياورد. نهادهاي مدني و مردمي قوي در هند يكي از مهم‌ترين ابزارهاي رشد اين كشور طي سال‌هاي اخير بوده‌اند. اين جوامع مدني،‌ رسانه‌اي و عمومي بوده‌اند كه توانستند، ضعف دولت را در برخي حوزه‌ها پوشش بدهند و نیازهاي عمومي مردم را هندل كنند.

4) دولت ضعيف ، ملت ضعيف: اين نمونه از كشورها، كشورهاي پيشاتوسعه هستند. كشورهايي كه نه از ساختارهاي اجرايي و مديريتي قوي و مستحكم برخوردارند و نه جامعه مدني و طبقه متوسط و نهادهاي اقتصادي و بخش خصوصي قوام يافته‌اي دارند. اين نوع كشورها بعيدترين فاصله با توسعه را دارند. به دليل اين اهميت است كه در ابتداي بحث به افراد و گروه‌هايي كه به تخريب دولت از يك طرف و نهادهاي مدني و اقتصادي و اجتماعي مي‌تازند، پرداختم و اشاره كردم كه اين گروه‌ها در حال ضربه زدن به منافع ملي كشور در عالي‌ترين سطح هستند. متاسفانه ايران با خطر رويارويي با نوع چهارم ارتباطات دولت-ملت روبه روست. دولتي كه به دليل سوءمديريت‌هاي گذشته، تحريم‌ها، تخريب‌هاي دروني و... به اندازه‌اي ضعيف شده كه عملا در بودجه‌اش تنها قادر است هزينه‌هاي جاري را پوشش بدهد. در بودجه 1405 و اساس همه برنامه‌هاي سالانه و بالادستي بايد تلاش شود، زمينه‌هاي پويايي ملت و دولت فراهم شود. ايران براي دستيابي به حدي از رفاه و توسعه به اين استحكام در رابطه دولت - ملت نياز دارد.