زنگ بورس و صندوقهاي سرمايهگذاري
روز شنبه با حضور محمدرضا عارف معاون اول رييسجمهور و زدن زنگ نمادين آغاز معاملات بورس، يك تصوير دوگانه از بورس پيش روي فعالان اقتصادي و سرمايهگذاران ايجاد كرد. از يك طرف نشان داد كه دولت و نظام تصميمسازي كشور نسبت به تحولات اين بازار حساس است و رويكرد حمايتي از بازار دارد، اما روي ديگر اين سكه باعث بروز برخي نگرانيهاي جدي شد.

روز شنبه با حضور محمدرضا عارف معاون اول رييسجمهور و زدن زنگ نمادين آغاز معاملات بورس، يك تصوير دوگانه از بورس پيش روي فعالان اقتصادي و سرمايهگذاران ايجاد كرد. از يك طرف نشان داد كه دولت و نظام تصميمسازي كشور نسبت به تحولات اين بازار حساس است و رويكرد حمايتي از بازار دارد، اما روي ديگر اين سكه باعث بروز برخي نگرانيهاي جدي شد. فعالان بازار نگرانند اين شكل ورود دولت به بازار، خداي ناكرده حوادث سال ۹۹ را يكبار ديگر تكرار كند، لذا نگرانيهاي جدي ايجاد شده است. در روزهايي كه اغلب بازارهاي كشور دچار نوسان منفي و مشكلات عديده هستند بورس يگانه بازاري است كه طي هفتههاي اخير نوسانات مثبتي داشته است. اين روند مثبت نيز در اثر پيگيري يك روند عادي و بدون دخالت دولت شكل گرفته است. نبايد اين وضعيت بازار را مصادره به مطلوب كرد و با سيگنالدهيهاي غير ضروري آن را متوقف ساخت. شرايط كلي بازار سهام، شرايط نرمالي است، يعني نوسانات عادي مثبت و منفي در آن وجود دارد. دو بحث مهم سياسي اثرگذار در بورس مطرح است. يكي بحثهاي مرتبط با تحريمهاي اقتصادي و دوم هم موضوع كمبود درآمد دولت، كسري بودجه و نحوه تامين بودجه مورد نياز دولت است. حضور آقاي عارف در بورس اين پالس را ارسال كرد كه دولت به دنبال حمايت از بازار سرمايه است به اين دليل بورس در روز شنبه بهشدت با رشد همراه بود، حجم معاملات بالا، صفهاي خريد شلوغ و شاخص بازار با رشد۲.۵درصدي همراه بود. چنين روندي طي يك سال اخير بيسابقه بوده است. من نگران هستم اين حمايتهاي غير ضروري دولت ادامه داشته باشد. بالا رفتن شاخص بورس بالذاته هيچ ايرادي ندارد و هيچ فردي نيست كه از اين رشد ناراحت باشد. برخلاف نرخ دلار كه فقط سوداگران از رشد آن شاد شده و مثلا بيماراني كه ميخواهند دارو بخرند و عموم مردم به دليل فقر از رشد نرخ دلار ناراحت ميشوند، رشد شاخص بورس، هيچ ضرري براي هيچ فرد و گروهي ايجاد نميكند. اما چرا من به عنوان تحليلگر و سرمايهگذار از چنين رشد غير طبيعي نگران ميشوم؟ تجربه ثابت كرده كه بالا رفتن شاخص بدون كنترل، كار را به جايي ميرساند كه سرمايهگذاران سعي ميكنند سود را شناسايي كرده و از بازار خارج شوند! از اين مقطع است كه گروهي از سرمايهگذاران سعي ميكنند از بازار خارج شوند تا سود كنند. در اين شرايط با همان سرعتي كه سهام با رشد قيمت مواجه ميشود، در مسير معكوس، بهمنوار سقوط ميكنند و نوعي سونامي در بازار بورس شكل ميگيرد. توجه داشته باشيد يك چنين سقوط و نزولهايي تنها مختص ايران و تجربه سالهاي ۹۸ و ۹۹خورشيدي نيست. در امريكا تجربه سال ۱۹۲۹، سقوط سال ۱۹۸۷، نزول سال۲۰۰۰ و نهايتا تجربه تلخ سال ۲۰۰۸ ثبت شده است.
در همه اين سقوطها، قبلا يك دوره رشد و شكوفايي قابل توجه ثبت شده است. اما در جايي كه وضعيت معكوس ميشود تعداد زيادي از سرمايهگذاران متضرر ميشوند. اين زيانكنندهها افرادي هستند كه در آخر چرخه وارد بازار شدهاند و سهمي از سودها نداشتهاند و اصل سرمايه خود را از دست ميدهند. تنها ريسك فعلي در بازار ايران يك چنين احتمالي است.ممكن است اين پرسش طرح شود كه چه بايد كرد تا اين وضعيت دشوار پيش نيايد؟ اگر مردم به سرمايهگذاري در بازار سهام تشويق ميشوند، بايد با دخالت سازمان بورس، به آنها گفته شود از طريق صندوقهاي سرمايهگذاري اين حضور را استمرار بخشند. حداقل مردم در اين شرايط درگير يكسري افراد سواستفادهگر كه به پروژه سازها معروفند نميشوند. در شرايطي كه بازار با رشد همراه است، برخي افراد و جريانات با كانالهاي تلگرامي نامشخص و با روشهاي غير رسمي، مردم را به سمت برخي سهمهاي خاص هدايت ميكنند. اينگونه است كه برخي سهمها در اثر اين بازارسازيها، قيمتهاي نجومي پيدا ميكنند. اين پديده طي سالهاي ۹۸ و ۹۹ در بازار سرمايه ايران تجربه شدهاند. اين كانالهاي سوداگر پس از نزولي شدن بازار، هيچ مسووليتي را قبول نميكنند و ناگهان غيبشان ميزند. كانالهايشان نيز بسته شده و ردي از آنها پيدا نميشود. اينها خطرات رشد بيحساب و كتاب بورس است. براي محافظت از بورس مردم بايد به سمت صندوق هاي سرمايهگذاري هدايت شوند. خبر خوب اين است كه طي سالهاي اخير تعداد، تنوع و اندازه صندوقهاي سرمايهگذاري بسيار بزرگ شده و اين صندوقها ظرفيت پذيرش هجوم نقدينگي و اقبال و علاقه مردم را دارند ظرفيتي كه سالهاي ۹۷ و ۹۸ در كشورمان وجود نداشت ولي امروز ايجاد شده است.
