افول سوختهاي فسيلي در برابر انرژي پاك
انرژيهاي تجديدپذير در دهه گذشته به يكي از محورهاي اساسي تحول اقتصادي، محيطزيستي و ژئوپليتيكي جهان تبديل شدهاند. از خورشيد تا باد، از برق آبي تا زيستتوده، اين منابع در حال بازتعريف نحوه توليد، توزيع و مصرف انرژي در مقياس جهاني هستند. در سال ۲۰۲۵، اين تحول فراتر از چشماندازهاي قبلي رفته و نقطه عطفهاي تاريخي را پشت سر گذاشته است.
انرژيهاي تجديدپذير در دهه گذشته به يكي از محورهاي اساسي تحول اقتصادي، محيطزيستي و ژئوپليتيكي جهان تبديل شدهاند. از خورشيد تا باد، از برق آبي تا زيستتوده، اين منابع در حال بازتعريف نحوه توليد، توزيع و مصرف انرژي در مقياس جهاني هستند. در سال ۲۰۲۵، اين تحول فراتر از چشماندازهاي قبلي رفته و نقطه عطفهاي تاريخي را پشت سر گذاشته است.
براساس گزارشهاي بينالمللي، در نيمه اول سال ۲۰۲۵ براي نخستينبار انرژيهاي تجديدپذير (بهويژه خورشيدي و بادي) بيش از انرژي زغالسنگ برق توليد كردهاند پديدهاي كه نشاندهنده رسيدن اين فناوريها به مقياس «بازيگر اصلي» در بازار انرژي است.
اين رشد سريع بهويژه در خورشيد و باد ديده ميشود: توليد برق خورشيدي بيش از ۳۰درصد نسبت به سال قبل افزايش يافته و سهم آن در توليد جهاني به حدود 8.8درصد رسيده است. باد نيز رشد بيش از ۷درصد داشته است. اين دستاوردها فقط به افزايش ظرفيت نصبشده محدود نيست، بلكه نشان ميدهد كه انرژيهاي تجديدپذير قادر به پاسخگويي به افزايش تقاضاي برق در جهان هستند و نه فقط جايگزين منابع كربني ميشوند، بلكه تقاضاهاي جديد را هم پوشش ميدهند.
در سالهاي اخير رشد ظرفيت تجديدپذير بيسابقه بوده است. گزارشها نشان ميدهند كه در سال ۲۰۲۴، ظرفيت جهاني برق تجديدپذير بيش از ۷۴۱ گيگاوات افزايش يافت كه سهم خورشيدي ۸۱درصد از اين رشد بود. افزايش سالانه ظرفيت خورشيدي و بادي واضحترين روند بازار جهاني است، به گونهاي كه اين دو منبع اكنون بخش عمدهاي از ظرفيت جديد برق را تشكيل ميدهند.
اين افزايش سريع ظرفيت نه فقط در اقتصادهاي توسعهيافته، بلكه در كشورهاي درحال توسعه نيز محسوس است، بهگونهاي كه بسياري از كشورها بيش از ده درصد برق خود را از خورشيد و باد تأمين ميكنند.
تا پايان دهه جاري، سهم كل انرژي تجديدپذير از توليد برق جهاني ميتواند به حدود 45-43درصد برسد.
همچنين انتظار ميرود در برخي سالها، انرژي خورشيدي و بادي بيش از ۹۰درصد افزايش تقاضاي برق جديد جهان را تأمين كنند.
اين رشد سريع «حضور» تجديدپذيرها را در ساختار تجاري، سياستگذاري و زيرساختهاي انرژي تثبيت ميكند و آنها را نه فقط به گزينهاي پاك بلكه به گزينهاي اقتصادي رقابتي تبديل ميسازد. يكي از عوامل اصلي رشد تجديدپذيرها، كاهش قابلتوجه هزينههاي نصب و توليد است. فناوريهاي خورشيدي و بادي طي يك دهه اخير بهشدت ارزانتر شدهاند، بهطوري كه در بسياري مناطق، برق خورشيدي از منابع سنتي مانند زغالسنگ و گاز ارزانتر است. اين موضوع باعث شده نه تنها كشورها و شركتها به سمت تجديدپذيرها حركت كنند، بلكه سرمايهگذاريهاي مالي خصوصي نيز به اين بخش جذب شود، به گونهاي كه بخش بزرگي از سرمايهگذاري انرژي جديد در جهان به تجديدپذيرها تعلق دارد. بسياري از كشورها اهداف بلندپروازانهاي براي كاهش انتشار كربن و دستيابي به خنثيسازي انتشار تعيين كردهاند. با اينكه برخي كشورها در مسير پيشبيني شده عقب هستند (مثلا كاهش رشد پيشبيني در امريكا به دليل تغييرات سياستهاي مالي)، اما بهطور كلي روند جهاني به سمت تقويت سياستهاي پشتيبان تجديدپذيرها است.
اگرچه ظرفيت در حال افزايش است، اما گزارشها نشان ميدهند كه ميزان رشد فعلي هنوز براي رسيدن به اهداف بينالمللي مانند سه برابر كردن ظرفيت تجديدپذير تا ۲۰۳۰ كافي نيست. گسترش انرژيهاي متغير مانند خورشيد و باد نيازمند توسعه جدي شبكههاي هوشمند برق، سيستمهاي ذخيرهسازي با ظرفيت بالا و روشهاي پيشبيني دقيق توليد است تا نوسانات عرضه مديريت شود. در برخي مناطق، تغييرات سياستهاي مالي يا مقرراتي ميتواند رشد را كاهش دهد؛ مثلا كاهش مشوقها يا تأخير در صدور مجوزها باعث كاهش پيشبينيهاي ظرفيت شده است. اگر روند كاهش هزينهها ادامه يابد، انرژيهاي تجديدپذير ميتوانند از نظر اقتصادي حتي نسبت به سوختهاي فسيلي ارزانتر شوند بدون نياز به يارانهها. پيشرفت در باتريها و توليد «هيدروژن سبز» ميتواند مساله ناپايداري توليد برق را كاهش داده و كاربردهاي جديدي در حملونقل، صنعت و گرمايش ايجاد كند. پروژههاي بزرگ مشترك ميان كشورها، سرمايهگذاريهاي مشترك در شبكهها و استانداردهاي بينالمللي ميتواند روند گذار انرژي را تسريع كند.
گسترش انرژيهاي تجديدپذير نه تنها باعث كاهش انتشار گازهاي گلخانهاي و آلودگي هوا ميشود، بلكه فرصتهاي اقتصادي جديد ايجاد ميكند: اين موضوعات هم براي كشورها و هم براي شركتها اهميت راهبردي دارد و ميتواند نقش مهمي در معادلات اقتصادي و امنيت انرژي ملي ايفا كند. در سال ۲۰۲۵، جهان مرحلهاي جديد از گذار انرژي را تجربه ميكند. انرژيهاي تجديدپذير ديگر تنها يك گزينه سبز نيستند، بلكه گزينه اصلي، رقابتي و در حال تغيير سريع بازار انرژي جهاني هستند. اگرچه هنوز راه درازي تا اهداف اقليمي و ظرفيت بلندمدت باقي است، اما نقطه عطفهايي مانند پيشي گرفتن تجديدپذيرها از زغالسنگ و رشد سريع خورشيد و باد نشان ميدهد كه گذار انرژي ديگر متوقفنشدني است.
