اهميت ثبات براي صنايع
انتظار ما اين بود كه با توجه به شرايط موجود و بودجهاي كه دولت براي سال جاري تعيين كرده است، به سمت بهبود وضعيت ارزي و ايجاد ثبات در بازار ارز حركت كنيم.
انتظار ما اين بود كه با توجه به شرايط موجود و بودجهاي كه دولت براي سال جاري تعيين كرده است، به سمت بهبود وضعيت ارزي و ايجاد ثبات در بازار ارز حركت كنيم. حتي مهمتر از خودِ ثبات ارزي، حركت به سمت يك نظام ارزي منسجم و قابل پيشبيني است، اما متاسفانه امروز با ارز چندنرخي، عملا چهار نرخي، مواجه هستيم كه همين موضوع ناهنجاريهاي متعددي را در بازار ايجاد كرده است.
بيشترين آسيب ارز چندنرخي متوجه توليد و صنعت كشور است. ما از نظر منابع انساني، نيروي متخصص و توان فني در وضعيت مناسبي قرار داريم، اما اگر نتوانيم اين منابع را حفظ كنيم، شركتها به تدريج توان توليد خود را از دست ميدهند. وقتي بنگاهها ديگر قادر به توليد نباشند، ناچار ميشوند نيروي انساني متخصص خود را تعديل كنند. متاسفانه احساس من اين است كه چنين روندي در حال شكلگيري در كشور است. افزايش نرخ ارز از يك طرف و كمبود نقدينگي براي شركتهاي توليدي از طرف ديگر، مجموعه عواملي هستند كه قطعا بر توليد ناخالص داخلي كشور و همچنين بر توليدات آينده تاثير منفي خواهند گذاشت.
فعالان اقتصادي بهطور ملموس شاهد افزايش هزينهها هستند. واردات و صادرات گرانتر شده و مشكلات توليد به شدت افزايش يافته است. در شرايطي كه انتقال پول با محدوديتهاي جدي مواجه است، عدم دسترسي به نقدينگي، نبود ارز مناسب و دشواري تامين مواد اوليه وارداتي، همگي اثرات منفي مستقيمي بر فرآيند توليد دارند. در چنين وضعيتي، توان مقاومت توليدكنندگان كاهش مييابد و اين خطر وجود دارد كه برخي واحدهاي توليدي ناچار به تعطيلي شوند. اما بدون ورود به جزييات فني، آنچه امروز در بازار قابل مشاهده است، نشان ميدهد كه كسري بودجه به عنوان يك عامل ساختاري، خود به تنهايي فشار افزايشي بر نرخ ارز وارد ميكند.
البته بنگاهها نيز بايد بر اساس اولويتها عمل كنند. متاسفانه در بسياري از موارد مشاهده ميشود كه ما در داخل كشور با كمبود مواد اوليه مواجه هستيم، اما برخي كمپانيهاي بزرگ به دليل مزيتهاي نسبي صادراتي، به جاي در نظر گرفتن نياز شركتهاي داخلي، توليدات خود را صادر ميكنند. همين موضوع باعث ميشود در بازار داخل با كمبود مواد اوليه مواجه شويم كه معضلات بعدي از جمله شكلگيري بازار سياه را در پي داشته است. اگر بازاري سياه براي مواد اوليهاي كه در داخل كشور توليد ميشود شكل بگيرد، بدون شك اين موضوع در قيمت تمام شده محصولات تاثير گذاشته و دود آن به چشم مصرفكننده خواهد رفت. اين اتفاق متاسفانه هماكنون به وضوح مشاهده ميشود.
